خبر تولید فیلم جدید اصغر فرهادی در لسآنجلس، با واکنشهای زیادی روبهرو شده. نشریه ورلد آوریل در مطلبی کوتاه گزارش کرده که فرهادی، فیلم بعدیاش را در لسآنجلس و پس از اعتصاب تولید میکند. فرهادی معمولا لوکیشن فیلمهایش را برمبنای الزام فیلمنامه انتخاب میکند. درواقع از مکان به عنوان یکی از عناصر مهم دراماتیک فیلمهایش استفاده میکند و در هر فیلم مکان اهمیت بسیار زیادی دارد. به بهانه انتشار خبر ساخت جدیدترین فیلم فرهادی در «لسآنجلس»، نقش جغرافیا را در آثار این کارگردان مرور میکنیم.
به گزارش فیلمنیوز، فرهادی علاوه بر ایران در فرانسه و اسپانیا فیلم ساخته و حالا اولین بار است سراغ ساخت فیلم در آمریکا میرود. هنوز هیچ جزئیاتی از این فیلم منتشر نشده است.
رقص در غبار| سال تولید: 1381
موقعیت جغرافیایی: فیلم در شهر تهران روایت میشود. شروع آن در محلهای شلوغ و مهاجرنشین در حاشیهی رودخانهی خشکیدهی زیر پل است و خانهای محقر با حیاطی بسیار کوچک و پنجرههایی شکسته و رنگو رورفته. محوطهی سرمسازی حصارک، یکی دیگر از مکانهای فیلم است که محل نگهداری مارهاست. بعد از معرفی ماجرا و روایت شرایط زندگی شخصیت نظر، به بیابان میرود. نیمه دوم فیلم در بیابان پیش میرود.
بار دراماتیک مکان: داستان دربارهی پسری جوان و بیپول به اسم نظر است. پول قرض کرده تا بتواند وام ازدواج بگیرد و هنوز وام را پس نداده میخواهد زنش را طلاق دهد و باید مهریهی او را هم بدهد. خودش در خانهای کوچک و فرسوده در محلهای پایینشهر زندگی میکند و همسرش در محلهای چندمرتبه بدتر در حاشیهی تهران. از آنجایی که وضعیت زندگی خانواده همسرش خوب نیست، خودش را ملزم میداند که مهریهاش را بدهد. استفاده از این مکانها باعث شده مخاطب بتواند نیمه دوم فیلم یعنی تلاش او برای مارگیری را بهتر درک کند. بیفکری، سستی، ناتوانی در تصمیمگیری و نهایتا فرار، ویژگیهای شخصیتی نظر هستند که با استفاده از این فضاها باورپذیرتر به نظر میرسند. در ادامه قدم گذاشتن به بیابان، سرما و گرسنگی و دعوا با پیرمرد، از او شخصیتی مقاومتر میسازد و نیش مار هم نمیتواند جلوی تصمیمش را بگیرد.
شهرزیبا | سال تولید: 1382
موقعیت جغرافیایی: داستان فیلم در کانون اصلاح و تربیت شروع میشود. بعد از آن با یکی از شخصیتها همراه میشویم و به محلهای مهاجرنشین در حاشیهی خط راهآهن میرویم. محلهای با خانههای کوچک و محقر که یکی از آنها خانهی خواهر اکبر است. خانهای قدیمی و فرسوده در کوچهای باریک یکی از محلات قدیمی پایین شهر، یکی دیگر از مکانهای فیلم است.
بار دراماتیک موقعیت جفرافیایی: «شهر زیبا» با دست گذاشتن روی محلههایی در پایین شهر و حومهی شهر و کار در رختشویخانهی بیمارستان، روی این واقعیت دست گذاشته که هیچچیز اندازهی پول نمیتواند روی مرگ و زندگی و عشق و عواطف آدمها تاثیر بگذارد. مردی که سالها منتظر است قاتل دخترش را قصاص کند حالا باید برای جور کردن ما به تفاوت دیه مرد و زن، خانهی فرسودهاش را در محلهای قدیمی بفروشد. فیروزه، خواهر اکبر با یک بچه در حومه شهر زندگی میکند. برای اینکه کسی اذیتش نکند مجبور است کماکان به زندگی کنار همسر معتادش ادامه دهد؛ همسری که یک دکهی نوشابه و سیگار دارد و مواد میفروشد. فیروزه با شستن لباسها و ملحفهها در بیمارستان زندگیاش را میگذراند و هیچ نقطه روشنی در زندگیاش نیست. بنابراین وقتی با دوست برادرش که وضعیت مالی به مراتب بدتری از خودش دارد آشنا میشود، به او دل میبندد.
چهارشنبه سوری | سال تولید: 1384
موقعیت جغرافیایی: بخش مهم فیلم در محلههای اطراف میدان هروی تهران و در ساختمانی نهچندان جدید ده دوازده طبقه روایت میشود. با اینحال در این فیلم هم شخصیتی به نام روحی وجود دارد که ابتدای فیلم با موتور نامزدش از حومه تهران به شهر میآید. روحی در یک شرکت خدمات نظافت منزل کار میکند. از آنجا آدرسی برای تمیز کردن خانهای در حوالی میدان هروی میگیرد.
بار دراماتیک موقعیت جفرافیایی: در شب چهارشنبهسوری، روحی که در آستانهی ازدواج است، برای کار نظافت، به خانهی خانوادهای متوسط شهری وارد میشود. از نقطه نظر روحی که از حومه تهران آمده، محلهی مژده و مرتضی مرفهنشین است اما به محض ورود به زندگی آنها متوجه فضای پرتنش و غمانگیز خانه میشود. خانهای آشفته که به خاطر نقاشی، تمام وسایلش را جمع کردهاند و اعضایش هم درگیر اثرات خیانت و دروغ و … هستند. هیچ چیز سر جای خودش نیست. او با سلیقهی خودش شروع میکند سامانی در این بیسامانی به وجود بیاورد. فرهادی با انتخاب شب چهارشنبه سوری و معماری زندگی این آدمها در یک مجمتمع مسکونی، فضایی نا امن را به تصویر کشیده است. تنها شخصیت پر از امنیت و آرامش ماجرا، روحی است که بیرون از شهر زندگی میکند.
درباره الی | سال تولید: 1387
موقعیت جغرافیایی: جز بخش کوتاهی که شخصیتها در جاده شمال هستند یا جایی که برای خرید به شهر میروند سایر اتفاقها داخل ویلای کنار دریا رخ میدهد. اما از جاهای مختلف ویلا بنا بر هدفی که کارگردان در ذهن داشته در هر قسمت از داستان استفاده میشود. مکانی که از ابتدا محلی برای خوش گذرانی چند روزهی جمع است یک مرتبه به ضد خودش تبدیل میشود. آن شور و هیجان ابتدای فیلم از دست میرود و فقط ویلای مخروبه به جا میماند.
بار دراماتیک موقعیت جفرافیایی: انتخاب ویلای کنار دریا کاملا در خدمت وقوع اتفاقی پراسترس است و داستان در هیچ جای دیگری نمیتوانست رخ دهد اما در کنار انتخاب این مکان، از بعضی موارد هم برای معناسازی بیشتر کمک گرفته است. خرابی و کهنگی و شکستگی شیشههای ویلایی که واردش میشوند از همان ابتدا حس عدم امنیت را منتقل میکند. گرچه با شوخ و شنگی جمع، این حس تا حدودی از میان میرود. مسئلهی دیگر اینکه ویلا آنتن ندارد و ترانه مجبور میشود برای تلفن زدن برود سر خیابان. این مسئله هم اولین جدایی ترانه از جمع را رقم میزند.
گذشته | سال تولید: 1392
موقعیت جغرافیایی: فیلم در شهر پاریس ساخته شده و فرهادی تمایل زیادی به نمایش جذابیتهای این شهر ندارد. هیچ سکانسی از فیلم در خیابانهای بزرگ، میدانها و مکانهای توریستی و معروف پاریس مثل شانزلیزه، برج ایفل و … فیلمبرداری نشده. بیشتر سکانسهای فیلم در حاشیه پاریس در منزلی در کنار مسیر خط آهن شهری و سریع السیر در محلی ناشناخته از شهر پاریس گرفته شده. درواقع اصغر فرهادی برای «گذشته» صرفا روی بخشهایی از شهر پاریس تمرکز کرده که مدنظرش در داستان بوده. خانهی ماری، لباسشویی، ایستگاه مترو، رستوران و خانهی شهریار از جمله مهمترین لوکیشنها هستند.
بار دراماتیک موقعیت جفرافیایی : داستان فیلم «گذشته» به واسطهی روابط پیچیدهای که دارد امکان ساخت در ایران را نداشته اما اصغر فرهادی داستانش را به همراه یک ایرانی در فرانسه پیش میبرد و نکته جالب اینکه تنها خانهی امن موجود را خانهی شهریار معرفی میکند که ایرانی است. بخش مهمی از داستان فیلم، در خانهای کنار خط راهآهن رخ میدهد و از این جهت شباهت زیادی به فیلم مکان خانهی خواهر اکبر در فیلم «شهرزیبا» دارد. این فیلم در زمان گذشته اتفاق میافتد؛ زمانی که هنوز گوشی موبایل وجود ندارد و تمام خط ارتباطی با تلفن و ایمیل است. از قطار و یک خانهی قدیمی برای نمایش زمان فیلم استفاده کرده است. احمد شخصیت اصلی فیلم، یک ایرانی است که چند سال در پاریس به همراه ماری زندگی کرده اما به خاطر دوری از ایران افسردگی گرفته و نتوانسته زندگیشاش را در آنجا ادامه دهد. درواقع فرهادی روی پدیده مهاجرت و بیگانگی دست گذاشته و به زندگی فردی پرداخته که نتوانسته بهای زندگی در شهری غریب را بپردازد.
فروشنده | سال تولید: 1394
موقعیت جغرافیایی: در فیلم «فروشنده»، اصغر فرهادی یک جورهایی از معماری خانهای که مثل وصلهای ناجور در پشتبام قرار گرفته برای ساخت فضایی نا امن در داستان فیلمش استفاده کرده است. خانهای در مرکز شهر که شاید در شرایط عادی، گزینهی مناسبی برای زندگی نباشد اما بهترین مکان برای زندگی زن و شوهری است که خانه قبلیشان نشست کرده و محلی برای زندگی ندارند. خانه قدیمی و کثیف است. با این حال از پشتبامش میشود شهر تهران را دید. فرهادی از این حیث هم به معماری خانه توجه نشان داده است.
بار دراماتیک موقعیت جفرافیایی: آنچه بیشتر از همه این خانه را در شکلگیری درام پراهمیت میکند، تاریخچهی آن است. پیشتر خانهی زنی بوده که از راه خودفروشی زندگی میگذرانده و طبیعتا در خانهاش به روی خیلی از مردها باز بوده. حالا یکی از مشتریهای زن که نمیداند او از آنجا رفته به گمان اینکه همه چیز مثل سابق است به این خانه مراجعه میکند و نهایتا داستان اینچنین شکل میگیرد.
همه میدانند | سال تولید: 1397
موقعیت جغرافیایی: داستان فیلم، در یکی از روستاهای کوچک و کمجمعیت اسپانیایی پیش میرود. زنی به اسم لائورا به همراه دختر و پسرش برای عروسی خواهرش از آرژانتین به دهکدهی پدری میآید. بخشهای مختلف این دهکده از کلیسا و داخل ناقوس و خانههای اهالی و … مکانهای مختلف این فیلم را تشکیل میدهند. این دهکده جدای از جذابیتهای بصری، یک ویژگی خاص دارد و آنهم اینکه مردمش اصیلند و همه از گذشتهی یکدیگر اطلاعات زیادی دارند. ضمن اینکه خانوادهها در آن پرجمعیتند و فرهنگ مردم این دهکده شباهت زیادی به فرهنگ مردم ایران دارد.
بار دراماتیک موقعیت جفرافیایی: اگر به عنوان فیلم دقت کنیم به راحتی میتوانیم یکی از دلایل اصلی اصغر فرهادی برای انتخاب این دهکده را دریابیم. نام فیلم «همه میدانند» است و فقط در یک جامعه کوچک مثل یک دهکدهی اصیل ممکن است همهی اهالی رازی را از گذشته دربارهی کسی بدانند. اینجا هم همهی اهالی راز اینکه در گذشته لائورا و پاکو باهم سرو سری داشتهاند میدانند و این مسئله بخشی از اتفاقهای داستان را پیش میبرد. اهمیت خانواده و تاکید بر مراسم ازدواج پرشور و … هم جزو نکات مهم فیلم است که در این دهکده قابل اجراست.
قهرمان | سال تولید: 1400
موقعیت جغرافیایی: داستان فیلم «قهرمان» در شهر شیراز پیش میرود. شهری که آن را به عنوان پایتخت باستانی ایران زمین در جنوب ایران و یکی از پایتختهای فرهنگی و هنری این کشور میشناسیم. یک زندانی طلبکار کیفی پر از سکه پیدا میکند و آن را به صاحبش پس میدهد و به خاطر این کار تبدیل به قهرمان میشود اما این قهرمانی زمان زیادی طول نمیکشد.
بار دراماتیک موقعیت جفرافیایی: فرهادی با ساخت فیلمش در این شهر و شروع آن با تصاویری از بالا رفتن و پایین آمدن رحیم از داربستهایی که اطراف مقبره پادشاهان امپراتوری هخامنشی نصب شدهاند تا حدودی ظهور و سقوط قهرمانها را در طول تاریخ به ماجرایی که قصد روایتش را دارد ربط میدهد. در جامعهای که از آدمهای معمولی قهرمان میسازد، چه اتفاقی میافتد؟ علاوه بر اینها به خونگرمی، مهماننوازی و مهربانی شیرازیها هم اشاره زیادی شده است.
داستان فیلم «قهرمان» در شهر شیراز پیش میرود. شهری که آن را به عنوان پایتخت باستانی ایران زمین در جنوب ایران و یکی از پایتختهای فرهنگی و هنری این کشور میشناسیم.؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! از کی تاحالا مرودشت و تخت جمشید شده جزو شیراز؟!! کی شیراز رو پایتخت باستانی میدونه؟!! این دزدی آشکار و تخلف و تحریف تاریخ هست.