در بسیاری از فیلمها و سریالها، یا صحنههای دلخراش محور اصلی اثر را تشکیل میدهند یا با توجه به ویژگیهای شخصیت و عملی که قرار است در طول داستان انجام دهد، حذف آنها اجتنابناپذیر به نظر میرسد. این صحنهها در خیلی از مواقع با وجود این دلخراشند بسیار اثرگذارند و تا سالیان سال در ذهنها میمانند. روز گذشته در بخش اول این پرونده درباره صحنههای دلخراش «پوست شیر»، «آبوآتش»، «لاتاری»، «قورباغه»، «مغزهای کوچک زنگزده»، «شنای پروانه» و «پل خواب» نوشتیم و در بخش دوم پرونده سراغ هفت فیلم و سریال دیگر خواهیم رفت.
به گزارش فیلمنیوز، از میان فیلمهایی که صحنههای دلخراشی در آنها وجود دارد سعی کردهایم دست روی مهمترینها و اثرگذارترینها دست بگذاریم.
قرمز | فریدون جیرانی| 1377
صحنه دلخراش: شکنجه هستی و قتل منیز
چگونه اتفاق افتاد: ناصر که بیماری جنون دارد، همسرش هستی را به بهانه شام به خانه پدریاش دعوت میکند و با خواهرش منیر نقشه میکشد تا از او درباره خیانتش اقرار بگیرد. منیر او را ترغیب میکند هستی را بزند. ناصر به یاد دوران کودکیاش میافتد و پشت سر هم از لحظاتی حرف میزند که پدرش او را کتک میزده و اجازه حرف زدن به او نمیداده. همانطور که از خشونت پدر حرف میزند حالت عصبی شدیدی به او دست میدهد و پشت سر هم هستی را میزند. نهایتا هستی از حال میرود و ناصر گمان میکند مرده است. خواهرش را به خاطر پیشنهادی که داده مقصر میداند و او را قاتل هستی میداند. منیر تصمیم به فرار میگیرد و میگوید که نمیخواهد به خاطر هستی اعدام شود. هنوز از در بیرون نرفته، ناصر با جسمی سنگین از پشت به سرش میکوبد و جادرجا میمیرد. هستی که خودش را به مردن زده، دور از چشم ناصر فرار میکند.
خانه پدری| کیانوش عیاری| 1389
صحنه دلخراش: قتل دختر خانواده توسط پدر و برادر
چگونه اتفاق افتاد: داستان فیلم در خانوادهای سنتی اتفاق میافتد. پدر خبری درباره دخترش شنیده و از ترس آبرو تصمیم به قتل او میگیرد. دختر که بو برده از دستش فرار میکند. پدر با همراهی برادر درها را قفل میزند. بحرانیترین قسمت فیلم درست همینجا اتفاق میافتد. پدر که قبل از این ماجرا برای دختر توی زیرزمین قبر کنده. او را به زور تا دم قبر میکشد و توی سرش گونی میکشد. درحالیکه دختر تقلا میکند، پدر سرش را نگه میدارد و از برادر کوچکتر میخواهد دستهسنگی را محکم توی سرش بکوبد. بعد هم همراه هم او را چال میکنند و میروند.
شبی که ماه کامل شد| نرگس آبیار| 1397
صحنه دلخراش: قتل همسر
چگونه اتفاق افتاد: عبدالحمید ریگی به خواست برادرش تصمیم به قتل همسرش میگیرد. از یک طرف عاشق همسرش است و روحیهاش اصلا به قتل و جنایت نمیخورد و از طرف دیگر نمیتواند خودش را از دست برادر و عقاید او در عدم وابستگی به همسرش خلاص کند. او یک شب همسرش را آرایش میکند و در صحنهای کاملا عاشقانه و باشکوه او را به قتل میرساند. آنهم درحالیکه حتی تا آخرین لحظه هم از این عشق و علاقه کم نشده است.
خفگی| فریدون جیرانی| 1395
صحنه دلخراش: زیر گرفتن با ماشین
چگونه اتفاق افتاد: مسعود همسر نسیم میداند در صورتی که نسیم به عنوان دیوانه معرفی شود میتواند تمام اموال و داراییهای پدر او را به جیب بزند. مسعود به صحرا که سرپرستار بیمارستان روانی است ابراز علاقه میکند و به او میگوید که اگر در پروندهی نسیم بنویسد که به بیماری خطرناک روانی روبهروست همان شب با او ازدواج میکند. صحرا این کار را میکند و برای اینکه نسیم را از سر راه بردارد در یک شب برفی که قصد دارد او را به ویلای وکیلش برساند وسط راه وقتی مطمئن میشود نسیم خوابیده در ماشین را باز میکند و او را میاندازد بیرون. بعد دندهعقب میگیرد و از رویش رد میشود. صحنهی دلخراش بعدی زمانی رقم میخورد که مسعود صحرا را در آسانسور حبس میکند و او نفسش بند میآید.
آقازاده| بهرنگ توفیقی| 1398
صحنه دلخراش: قتل با دستگاه پرس ماشین
چگونه اتفاق افتاد: سریال با آزاد شدن یک دختر از زندان و چند دقیقه بعد، پرس شدنش در یک ماشین گرانقیمت شروع میشود. دختر درحالیکه خودش را به شیشههای ماشین میکوبد و التماس میکند با ماشینی که درون آن نشسته به دستگاه پرس هدایت میشود و خون همه جا را میگیرد. از اینجاست که انتقال زمانی صورت میگیرد و ماجراها از ابتدا روایت میشود. بار دوم زمانی شاهد این صحنه هستیم که دیگر دختر را با نام راضیه میشناسیم و به تمام وقایعی که از سر گذرانده واقفیم. این بار صحنه پرس شدن راضیه دلخراشتر هم به نظر میرسد.
میخواهم زنده بمانم| شهرام شاهحسینی| 1399
صحنه دلخراش: زیر گرفتن همسر با ماشین
چگونه اتفاق افتاد: در قسمت پایانی سریال «میخواهم زنده بمانم» درحالیکه زهره همسر امیر شایگان، با همدستی نادر، نامزد سابق هما برنامهریزی کرده که هما را به قتل برساند و شایگان را از تهران خارج کند، شایگان متوجه نقشه او میشود. میانه راه، زمانی که زهره پشت به ماشین ایستاده و مشغول تماشای شهر از بالای تپه است، شایگان ماشین را روشن میکند و با سرعت او را زیر میگیرد. بعد هم زهره را داخل ماشین میاندازد و ماشین را پرت میکند توی دره.
زخم کاری| محمدحسین مهدویان| 1400
صحنه دلخراش: خفه کردن خان عمو در وان حمام
چگونه اتفاق افتاد: سریال «زخم کاری» پر از صحنههای دلخراش بود اما یکی از مهمترین آنها به همان سکانس قتل خانعمو داخل وان حمام برمیگشت. ابتدا خانعمو وارد حمام میشد و درحالی که توی وان دراز کشیده بود مالک و سیمرا نشسته بودند و تماشایش میکردند. بعد مالک بلند میشود و خانعمو را خفه میکند. خانعمو تقلا میکند اما نهایتا زورش نمیرسد. همه چیز در سکوت اتفاق میافتد و سمیرا در تمام این مدت، مشغول سیگار کشیدن است و بعد هم انگار هیچ اتفاقی نیفتاده از مالک که نشسته کنار وان و گریه میکند میخواهد بلند شود و خودش را جمع کند.