پنجشنبه, خرداد 22, 1404
فیلم‌نیوز
تبلیغات
  • صفحه اصلی
  • سینمای ایران
  • سینمای جهان
  • نمایش خانگی
  • تلویزیون
  • تئاتر
  • گالری
  • نظرسنجی
  • درباره ما
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • صفحه اصلی
  • سینمای ایران
  • سینمای جهان
  • نمایش خانگی
  • تلویزیون
  • تئاتر
  • گالری
  • نظرسنجی
  • درباره ما
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
فیلم‌نیوز
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
صفحه اصلی سینمای ایران

مرد برنده

فیلم نیوز توسط فیلم نیوز
22 بهمن 1401
در سینمای ایران
0
مرد برنده

جواد عزتی از جمله چهره‌هایی است که هم به عنوان یک کمدین در آثار مختلف خودش را ثابت کرده و هم در ایفای نقش‌های جدی موفق بوده است. او در فیلم «کت چرمی» به کارگردانی حسین میرزامحمدی با یک نقش جدی دیگر به میدان آمده است.

به گزارش فیلم‌نیوز، جواد عزتی بعد از ایفای چند نقش مهم جدی در کارنامه‌اش امسال در فیلم سینمایی «کت چرمی» نقشی جدی و متفاوت دارد. او در این فیلم نقش مددکار اورژانس 123 را بازی می‌کند که می‌خواهد هرطور شده دختری فراری را که مادرش در آستانه اعدام است نجات دهد. به این بهانه مروری داریم بر مهمترین نقش‌های جدی عزتی از اواخر دهه هشتاد تا به حال.

♦ آفریقا| هومن سیدی| 1389

نام نقش: شهرام

ویژگی نقش: ماجرای فیلم درباره سه جوانی بود که به خاطر قرار گرفتن در تنگنای مالی تصمیم می‌گیرند گروگان‌گیری کنند. شهرام با بازی جواد عزتی کاراکتری به نسبت شوخ‌طبع است که نسبت به دو نفر دیگر دل‌رحم‌تر به نظر می‌رسد و تلاش می‌کند تا به به دختری که گروگان گرفته‌اند آسیبی وارد نشود.

درباره بازی: پیش از اینکه در فیلم «ماجرای نیمروز» نقشی جدی از او ببینیم در «آفریقا» با ایفای نقش شهرام توانسته بود اتفاق مهمی را رقم بزند. درواقع می‌توان گفت کشف جواد عزتی برای ایفای یک نقش جدی اولین بار توسط هومن سیدی در این فیلم انجام شده. گرچه در این فیلم هنوز بخشی از شیرینی‌های ذاتی‌اش را حفظ کرده است.

موفقیت: بازی جواد عزتی در این فیلم مورد توجه قرار گرفت اما جایزه‌ای برایش نداشت.

♦ ماجرای نیمروز| محمدحسین مهدویان| 1395

نام نقش: صادق

ویژگی نقش: «ماجرای نیمروز» درباره وقایع سال 60 و در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق تولید شده و صادق جزو یکی از ارکان مبارزه با گروهک منافقین بوده است.

درباره بازی: جواد عزتی با اینکه پیش از «ماجرای نیمروز» نقش‌های جدی مختلفی بازی کرده بود اما در ذهن مخاطبان به عنوان یک کمدین موفق جا افتاده بود برای همین هم نقش صادق در این فیلم یک جورهایی باعث تعجبشان شد. او با این فیلم ساده، کم‌حرف و البته متعهد به اصولی خاص به میدان آمد و متفاوت ترین نقش کارنامه اش را در آن زمان رقم زد. نکته قابل توجه اینکه در این فیلم اجازه نداد شیرینی ذاتی خودش بر نقش سایه بیندازد. او در فصل بعدی این فیلم «رد خون» باز هم قدرتمند به میدان آمد و اینبار مواجهه‌اش با کمال دقیق‌تر و جدی‌تر بود.

موفقیت: برای این نقش در جشن حافظ تندیس گرفت. عزتی در جشنواره فجر و خانه سینما هم جزو کاندیداها بود.

♦ تنگه ابوقریب| بهرام توکلی| 1396

نام نقش: مجید

ویژگی نقش: «تنگه ابوقریب» یکی از متفاوت‌ترین فیلم‌های سینمای دفاع مقدس بود و بخش مهمی از تفاوت آن به سبک و سیاق بازی بازیگرانش برمی‌گشت. عزتی ابتدای فیلم با همان شیرینی همیشگی به میدان می‌آید اما رفته‌رفته با پیش رفتن در دل ماجراها تغییری در حالاتش به وجود می‌آید. مجید دیالوگ بسیار مهمی در فیلم دارد که جزو نکات ماندگار فیلم به حساب می‌آید: «جنگ برنده نداره… تو جنگ فقط کسایی برنده‌ان که اسلحه می‌فروشن ولی یادت نره ما نمی‌جنگیم… داریم از خونه و زندگیمون دفاع می‌کنیم… این دو تارو هیچ‌و‌قت با هم دیگه قاطی نکن.»

موفقیت: در جشن انجمن منتقدان برای بازی در این فیلم نامزد جایزه شد.

♦ جهان با من برقص| سروش صحت| 1397

نام نقش: احسان

ویژگی نقش: احسان غمگین‌ترین و عصبی‌ترین فرد این گروه بود. او با رقیبش در یک جایگاه قرار داشت و از این بابت نمی‌توانست روی اعصابش مسلط باشد. بعد از جدایی، همسرش با دوستش ازدواج کرده بود و حالا در موقعیتی قرار داشت که باید با آنها در یک ویلا زندگی کند و این مسئله برایش سخت بود.

درباره بازی: «جهان با من برقص» مجموعه‌ای از شخصیت‌ها و بازی‌های درجه یک بود اما با توجه به موقعیت‌ها می‌توان گفت عزتی یکی از سخت‌ترین نقش‌ها را داشت. مدام تحمل می‌کرد و بعضی اوقات که دیگر نمی‌توانست خوددار باشد، یک مرتبه به سیم آخر می‌زد و همه چیز را می‌ریخت بهم. مدام سیگار می‌کشید و تلاش دیگران برای بهتر شدن حالش بیشتر نتیجه عکس می‌داد.

موفقیت: این فیلم در جشنواره جهانی فجر بسیار مورد توجه قرار گرفت و سیمرغ سیمین بهترین فیلم را گرفت. علی مصفا هم برای این فیلم دیپلم افتخار گرفت اما جایزه‌ای برای عزتی نداشت.

♦ آتابای| نیکی کریمی| 1398

نام نقش: یحیی

ویژگی نقش: یحیی کاراکتری غمگین و مغمون است که سال‌ها پیش دلباخته خواهر آتابای بوده. او در ابتدای فیلم همسرش را از دست می‌دهد و مجددا به خاطرات گذشته‌اش برمی‌گردد. درحالیکه آتابای شوهر خواهرش را مسئول خودکشی خواهرش می‌داند یحیی رازی را با او درمیان می‌گذارد و می‌گوید علت خودکشی خواهرش عشق به یحیی بوده است.

درباره بازی: جواد عزتی در «آتابای» برای اولین بار آذری صحبت کرده و جالب اینجاست که هیچ سررشته‌ای از ترکی ندارد. او برای تسلط بر این زبان او مدام به سطح شهر می‌رفته و با مردم حرف می‌زده و تمرین می‌کرده تا بتواند بخوبی از پس ایفای کلمات بربیاید.

موفقیت: در جشنواره سی‌وهشتم فیلم فجر برای بازی در این فیلم نامزد سیمرغ نقش مکمل مرد شد و توانست تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی از آن خودش کند.

♦ شنای پروانه| محمد کارت| 1398

نام نقش: حجت

ویژگی نقش: حجت در فیلم «شنای پروانه» نقش برادر یک زورگیر خلافکار را ایفا می‌کندکه به خاطر قتل همسرش در زندان است. او ابتدای فیلم به خاطر پخش شدن عکس استخر همسرش در فضای مجازی او را به قتل می‌رساند و حجت به خونخواهی عروسشان و برای گرفتن رضایت برای برادرش قیصروار وارد میدان می‌شود تا راز انتشار عکس را بفهمد. او شباهتی به برادرش ندارد و اتفاقا مردی آرام و سربه‌راه است اما در مسیر این انتقام تغییر رویه می‌دهد و بعد از اینکه راز برادرش برای او فاش می‌شود عصیان می‌کند.

درباره بازی: عزتی یکی از درخشان‌ترین بازی‌هایش را در شنای پروانه به نمایش می‌گذارد. او در عین اینکه سعی می‌کند در تمام طول فیلم آرامشش را حفظ کند رفته‌رفته بر خشونتش اضافه می‌شود و نهایتا به جایی می‌رسد که در کمال آرامش منتظر اعدام برادرش می‌ماند.

موفقیت: با وجود بازی موفقش در این فیلم نامزد سیمرغ نشد.

♦ زخم کاری| محمدحسین مهدویان| 1400

نام نقش: مالک

ویژگی نقش: بخش مهمی از جذابیت سریال «زخم کاری» به ویژگی‌های منحصربفرد مالک برمی‌گشت. یک ضدقهرمان دوست‌داشتنی که با وجود تمایل به قدرت و به قتل رساندن چند نفر، احساس آرامش نداشت. او مدام مضطرب بود، تهوع داشت، گریه می‌کرد و پشت‌سرهم سیگار می‌کشید. با وجود همه‌ی این شرایط، شخصیتی جذاب بود و مخاطبان دلشان می‌خواست تا پایان باقی بماند.

درباره بازی: جواد عزتی در نقش مالک چاق‌تر از همیشه به نظر می‌رسید. موهای سرش جوگندمی بود و معمولا رنگش پریده. اکثر مواقع سیگار به دست داشت و موقع استرس، دستش‌ را روی بینی و دهانش می‌کشد. احساساتش را طوری بروز می‌داد که ما به عنوان مخاطب حس می‌کردیم درست کنار دستش ایستاده‌ایم و می‌توانیم حالش را خیلی خوب درک کنیم.

موفقیت: جواد عزتی یکی از بهترین بازی‌هایش را در این سریال به نمایش گذاشت و شاید بتوان گفت با نام مالک ماندگار شد. او قرار است در فصل دوم سریال این نقش را ادامه دهد.

پست های مشابه :

رستاخیزِ تاریکی احیای دوباره سینما با «شنای پروانه» فیلمسازی، به اشتراک‌گذاشتن خاطرات است محسن تنابنده و جواد عزتی بهترین بازیگران جشنواره سلیمانیه شدند
برچسب ها: آتابایتنگه ابوقریبجهان با من برقصجواد عزتیزخم کاریشنای پروانهماجرای نیمروز
پست قبلی

 «در آغوش درخت »در یک روز برفی بسیار شلوغ / رونمایی رسمی از غریب / و سرانجام رسیدن «گل‌های باوارده»

پست‌ بعدی

یک مادرانه نفس‌گیر

پست‌ بعدی
یک مادرانه نفس‌گیر

یک مادرانه نفس‌گیر

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها

  • اخبار مهم
  • پیشنهاد
  • تئاتر
  • تلویزیون
  • تیزر
  • جشنواره چهل و دوم فیلم فجر
  • جشنواره چهل و یکم
  • جشنواره سی و هفتم
  • چهلمین جشنواره فیلم فجر
  • دسته‌بندی نشده
  • رادیو
  • سینمای ایران
  • سینمای جهان
  • فضای مجازی
  • گالری
  • مستند
  • نمایش خانگی
  • ویدیو
  • یادداشت

درباره ما

فیلم‌نیوز

«فیلم نیوز» مطرح ترین و پریازدیدترین رسانه سینمایی ایران است که فعالیتش را از سال ۱۳۹۱ شروع کرده است. پوشش لحظه ای اخبار سینمای ایران و جهان، پخش زنده مراسم و جشنواره های سینمایی، گفتگوهای متنوع با هنرمندان و کمپین تبلیغاتی فیلم ها و سریال های مطرح از جمله فعالیت های «فیلم نیوز» طی سال های گذشته بوده است.

دسته بندی

  • اخبار مهم
  • پیشنهاد
  • تئاتر
  • تلویزیون
  • تیزر
  • جشنواره چهل و دوم فیلم فجر
  • جشنواره چهل و یکم
  • جشنواره سی و هفتم
  • چهلمین جشنواره فیلم فجر
  • دسته‌بندی نشده
  • رادیو
  • سینمای ایران
  • سینمای جهان
  • فضای مجازی
  • گالری
  • مستند
  • نمایش خانگی
  • ویدیو
  • یادداشت
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • صفحه اصلی
  • سینمای ایران
  • سینمای جهان
  • نمایش خانگی
  • تلویزیون
  • تئاتر
  • گالری
  • نظرسنجی
  • درباره ما

© 2023 فیلم نیوز نویسنده: علیرضا امیرگانی