سالنهای نمایش و سینما به عنوان نمادی برای برای حفظ فرهنگ هر کشوری به حساب میآیند و از این جهت اهمیت ویژهای دارند. فیلمهای زیادی با محوریت سینما ساخته شده اما تعداد آثاری که تمرکز روی سالن سینما دارند چندان زیاد نیست. به بهانه فیلم «سینما متروپل» مروری داریم بر فیلمهایی که یا سوژه اصلیشان در ارتباط با سالن سینماست یا بخش مهمی از ماجرای آنها در این سالنها میگذرد.
به گزارش فیلمنیوز، در بخش مهمی از فیلمهایی که در این فهرست قرار گرفتهاند، سالهای سینما به عنوان مهد فرهنگ و هنر یک کشور و یا پناهی برای دردمندان به حساب آمدهاند. در «سینما متروپل» که به عنوان جدیدترین فیلم با این سوژه معرفی شده هم مسئله به همین صورت پیش میرود.
♦ مسافران مهتاب| مهدی فخیمزاده| 1366
ماجرای فیلم: داستان فیلم درباره کدخدای دهی بود که به خاطر مشکلات اقتصادی مجبور میشد زمینش را رها کند برای کار به تهران بیاید. برادر شیرینمغزش که نمیتوانست دوریاش را تحمل کند پشت سر او روانه تهران میشود. کدخدا به جای اینکه دنبال کار بگردد درگیر ماجرای برادرش میشود.
اهمیت سالن سینما در فیلم: کدخدا به محض ورود به تهران سراغ برادر دیگرش میرود. برادرش در سینما کار میکند و اولین مواجهه کدخدا و نمکی با تهران در همین سالن سینما اتفاق میافتد. فیلم گودزیلا درحال اکران است و صحنههای خشن و زدوخوردهای گودزیلا موقعیت ناامنی را در کدخدا و نمکی به وجود میآورد. برادر کارگر سالن سینماست و زندگی کدخدا به نحوی با ماجراهای او گره میخورد.
♦ اینجا بدون من | بهرام توکلی| 1389
ماجرای فیلم: داستان فیلم درباره خانوادهای فقیر است که هرکاری میکنند نمیتوانند وضعیت زندگی را به حالت مطلوب برگردانند. پسر خانواده عشق سینماست و سعی میکند در مواجهه با سختیهای زندگی به سالنهای سینما پناه ببرد و سرنوشت شخصیتها را روی پرده سینما به دلخواه خودش تغییر دهد.
اهمیت سالن سینما در فیلم: در نگاه شخصیت پسر خانواده هر فیلم میتواند چند پایان داشته باشد. دلش میخواهد از خانه برود و سوار اتوبوس شود و به زندگی جدیدی برسد اما فقر خانواده مانع از این میشود که به آرزویش برسد. نهایتا فقر و معلولیت و فلاکت خانوادهشان را روی پرده سینما به شکل جدیدی بازسازی میکند. در پایان فیلم در سالنی خالی نشسته و به پرده سفید سینما زل زده و بعد پایان زندگیشان را به نحوی که خودش دلش میخواهد بازسازی میکند.
♦ گلچهره| وحید موساییان| 1389
ماجرای فیلم: وحید موساییان با تمرکز روی یک سالن سینما تاریخ افغانسان را به تصویر میکشد. مسئله اصلی فیلم سینمایی است که در ورههای مختلف تهدید به نابودی میشود اما بالاخره با سعی فراوان آن را حفظ میکنند.
اهمیت سالن سینما در فیلم: فیلم درباره سینمادار قدیمی کابل به نام اشرفخان است که بعد از سقوط دولت کمونیستی نجیبالله و تسلط مجاهدین بر افغانستان میخواهد سینمای خود را که «گلچهره» نام دارد بازسازی کند. اشرفخان برای بازسازی سینمای قدیمی خود با وزیر فرهنگ وقت و سالار و مسئول فیلمخانه ملی افغانستان وارد مذاکره میشود و هریک از آنها به نوبه خود برای بازسازی سینما «گلچهره» به اشرفخان یاری میرسانند، اما با شورش طالبان دوباره آشوب و جنگ داخلی در افغانستان به راه میافتد و باز سینما در معرض خطر قرار میگیرد.
♦ متروپل | مسعود کیمیایی| 1392
ماجرای فیلم: داستان فیلم درباره زنی است که بعد از مرگ همسرش درگیر مهاجمانی میشود که سعی دارند جواهراتش را بدزدند. آنها زن را با خودشان میبرند و وسط راه ماشینشان تصادف میکند. زن فرار میکند و به دو نفر دیگر پناه میبرد تا از او حمایت کنند.
اهمیت سالن سینما در فیلم: سینما در این فیلم به عنوان یک محیط امن مورد استفاده قرار میگیرد. زن بعد از فرار از دست مهاجمان، زخمی و خسته به سینمای متروکی پناه میبرد؛ سالن سینمایی در خیابان لالهزار که دیگر کاربریاش تغییر کرده و به جای نمایش فیلم به محلی برای بازی بیلیارد و زندگی چند مرد زخمخورده بدل شده. آنها به زن پناه میدهند و با مهاجمان درگیر میشوند.
♦ جنایت بیدقت| شهرام مکلی| 1398
ماجرای فیلم: «جنایت بیدقت» یادآور واقعه آتشسوزی سینما رکس آبادان توسط حسین تکبعلی زاده است. این سینما در حین نمایش فیلم «گوزنها» به کارگردانی مسعود کیمیایی به آتش کشیده شد و دست کم ۴۲۰ نفر کشته شدند.
اهمیت سالن سینما در فیلم: شهرام مکری در «جنایت بیدقت» باز هم مرز میان زمان و مکان را در هم تنیده است. ماجرا با نمایش یک فیلم در سینمایی در زمان حال شروع میشود و بعدتر میبینیم که چهار نفر قصد دارند در دهه پنجاه سینمایی را در آبادان به آتش بکشند. آنها مهیای عملی کردن نقشهشان میشوند و به جای سینما رکس سر از سینمایی در تهران و زمان حال در میآورند و نقشهشان را پیاده میکنند.
♦ سینما شهرقصه| کیوان علیمحمدی و علیاکبر حیدری| 1398
ماجرای فیلم: ماجرای اصلی فیلم درباره علاقهی یک جوان عشق فیلمفارسی در یک خانواده سلطنت طلب، به یک دختر عشق فیلم های جدی تر سینمای پیش از انقلاب و البته با پدری متعصب است. این اختلاف نظرها باعث میشود آنها کنار هم بنشینند و فیلمهای سینما را مرور کنند. بعضی منتقدان بر این باورند که «سینما شهرقصه» یک جور سینماپارادیزوی ایرانی است که واقعیت را با فیلمها در هم آمیخته است.
اهمیت سالن سینما در فیلم: شخصیت اصلی داستان یک جوان آپاراتچی است و از این جهت زندگیاش با سالن سینما و فیلمها گره خورده است. سینما «شهرقصه» هنوز به اکران عمومی در نیامده است.
♦ سینما متروپل| محمدعلی باشه آهنگر| 1401
ماجرای فیلم: فیلم درباره تلاش برای حفظ فرهنگ در سختترین شرایط است. داستان جوانی به نام رضا کرامت که عاشق سینماست و در زمان حصر آبادان، تصویربردار است. برای زندانیها هم فیلمهای سینمایی نمایش میدهد و رویایش، راه اندازی دوباره سینما متروپل آبادان در آن شرایط حصر است. سینمایی که او در دوران کودکی، خاطرات فراوانی را از آن برگرفته است.
اهمیت سالن سینما: در طول فیلم تلاش رضا را برای سرپا نگه داشتن سالن سینما متروپل در موقعیت بسیار سخت و حساس میبینیم و درواقع محوری اصلی داستان همین سالن سینماست.