اولینها همیشه اهمیت زیادی دارند و معمولا در ذهنها میمانند. بازیگران مطرحی که اسمشان با سینمای ایران گره خورده هم، روزگاری از نقطه صفر شروع کردهاند و اولین آثاربلند سینماییشان را شاید با شک و اعتماد بنفس پایین یا شاید حتی ترس مقابل دوربین بردهاند. در هفته پیش رو، روز ملی سینما در تقویم به ثبت رسیده و از سویی دیگر انتشار نسخه سریالی «خائنکشی» مسعود کیمیایی هم در شبکه نمایش خانگی ادامه دارد. به بهانه مروری داریم بر اولین آثار این کارگردانهای مطرح.
به گزارش فیلمنیوز، تعداد کارگردانهای مهم سینمای ایران خیلی بیشتر از اینهاست و طبیعتا باید طوماری طولانی تهیه میکردیم. این اسامی به انتخاب تحریریه فیلمنیوز گزینش شده و به ترتیب حروف الفبا کنار هم قرار گرفته است.
بهرام بیضایی | رگبار | 1351
بهرام بیضایی بعد از ساخت فیلم کوتاه «عمو سیبیلو» تصمیم به ساخت اولین اثر سینماییاش گرفت. او برای تولید این فیلم با مشکلات مالی فراوانی روبهرو شد اما بعد از تولید در نخستین جشنواره فیلم تهران و جشنواره فیلم سپاس بسیار مورد توجه قرار گرفت و جایزه بهترین فیلم، فیلمنامه و بهترین بازیگر نقش اول مرد (پرویز فنیزاده) را گرفت. با این حال فقط یک هفته روی پرده رفت و توانست 400هزارتومان بفروشد. مبلغی نبود که انتظار سینماداران را برآورده کند و به همین دلیل از پرده پایین کشیده شد. با این حال میتوان گفت که «رگبار» پرمخاطبترین فیلم بیضایی در دهه ۵۰ است. نکته قابل توجه اینکه احمدرضا احمدی مشاور این فیلم بوده و واروژ کریممسیحی هم منشی صحنه. برخی منتقدان و سینماگران معتقدند «رگبار» هنوز هم مهمترین فیلم این کارگردان به حساب میآید. بعد از این فیلم، «سفر» و سپس «غریبه در مه» را ساخت.
ناصر تقوایی | آرامش در حضور دیگران | 1349
اولین فیلم ناصر تقوایی، اقتباسی بود از داستانی در مجموعه «واهمههای بینامونشان» غلامحسین ساعدی. فیلم آینه زمانه خود است. زندگی سرهنگی بازنشسته را روایت میکند که بعد از مرگ همسر، مجددا ازدواج کرده. او بعد از چندسال زندگی در شهرستان به تهران برمیگردد تا کنار دو دخترش باشد. آرام آرام پی میبرد مسیر زندگی دخترانش کج است. سرهنگ با دیدن کژتابیها به جنون میرسد. بازی اکبر مشکین در نقش سرهنگ و محمدعلی سپانلو در نقش سپانلو، جزو امتیازهای فیلم است اما بیش از همه بازی ثریا قاسمی به چشم میآید. او در اولین تجربه سینمایی خود با نگاه معصومانه و رفتار باطمانیه توانست شخصیت منیژه را ماندگار کند. فیلم متهم به سیاهنمایی شد و تا سال 52 یعنی توقیف بود. در اکران عمومی هم اعتراض پرستاران را به خود دید تا خیلی زود برای همیشه توقیف شود. این فیلم برنده جایزه شیر نقره جشنواره ونیز شده است. تقوایی بعد از این فیلم، «صادق کرده» را کارگردانی کرد.
علی حاتمی | حسن کچل | 1348
علی حاتمی بعد از چند سال فعالیت در تئاتر نگارش و اجرای نمایشنامههای موفق، در دهه چهل به استخدام تلویزیون ملی درآمد و در بخش فیلمنامهنویسی این سازمان مشغول به کار شد. همان دوره بود که به فکر ساخت اولین فیلمش افتاد. فیلمنامه «حسن کچل» را با دستمایه قراردادن مجموعهای از مثلها، داستانکها و افسانههای فولکلوریک از جمله «حسن کچل» و «چهل گیس» نوشت و آن را جلوی دوربین برد. این فیلم نوروز 1349 در 15 سینما اکران شد. عنوان اولین فیلم موزیکال ایرانی را به خود اختصاص داد اما آن زمان چندان در اکران موفق نبود. گرچه خود حاتمی علاقه بسیاری به آن داشت و بعدتر در «باباشمل» باز هم این تجربه را ادامه داد. حاتمی بعد از «حسن کچل» فیلم «طوقی» را ساخت که اکران بسیار موفقی داشت.
علیرضا داوودنژاد | شاهرگ | 1354
علیرضا داوودنژاد در نوزده سالگی با نگار فیلمنامه فیلم «عطش» به سینما وارد شد؛ فیلمی که ایرج قادری آن را ساخت و شروعی شد برای شش سال فعالیت داوودنژاد در عرصه نگارش فیلمنامه. سال 1354 برای اولینبار فیلم «شاهرگ» را با بازی ایرج قادری کارگردانی کرد و بلافاصله بعد از آن «نازنین» را ساخت. نکته قابل توجه اینکه فیلمهایش شباهتی به فیلمنامههایی که برای دیگران مینوشت نداشتند و مسیری کاملا متفاوت در سینما دنبال میکردند. او در فیلم «شاهرگ» به جای ساخت تیپهای کلیشهای و تمرکز روی داستانهای عامهپسند و سطحی، شخصیتهای قابل توجهی خلق کرد و به درونیات ذهنی آنها توجه بیشتری نشان داد. داوودنژاد پیش از انقلاب سه فیلم ساخته و به طول کلی 20 فیلم در کارنامهاش به ثبت رسیده است.
سهراب شهید ثالث | یک اتفاق ساده | 1352
سهراب شهید ثالث سینما را به شکل آکادمیک در مدارس و کارگاههای سینمایی در کشور اتریش و فرانسه آموخت . او بعد از پایان تحصیلاتش و در اواخر دهه 40 که همزمان بود با آغاز موج نو سینمای ایران به کشور بازگشت. شهید ثالث تا پیش از اینکه فیلم اولش را بسازد چند کار کوتاه و مستند را جلوی دوربین برد تا اینکه در سال 1352 و در حالیکه 29 سال سن داشت فیلم اولش با نام «یک اتفاق ساده» را جلوی دوربین برد. فیلم او یک انقلاب در سینمای آنسالهای ایران بود. فیلمی واقعگرا که تحسین اکثر روشنفکران و سینماییها را برانگیخت. این فیلم در جشنواره جهانی تهران توانست جایزه ویژه منتقدان را از آن خودش کند و بعد از آن با حضور در جشنواره فیلم برلین توانست جوایزی را به خودش اختصاص دهد. یک اتفاق ساده در آن سالها در حالی موفق به کسب جایزه از جشنوارههای بین المللی شد که سینمای ایران هنوز جایگاهی در جشنوارههای جهانی برای خودش به دست نیاورده بود.
بهمن فرمانآرا | خانه قمرخانم | 1351
بهمن فرمانآرا بعد از تحصیل به ایران برگشت و سالها به عنوان خبرنگار و منتقد فعالیت کرد و دو فیلم کوتاه ساخت. اولین فیلم بلند فرمانآرا، «خانه قمرخانم» بود که سال 1351 براساس فیلمنامهای از محمد آذری و محمدتقی اسماعیلی ساخته شد؛ فیلمی که عنوان و حال و هوایش را از سریالی مشهور سالهای 47 تا 50 میگرفت. فیلم فرمانآرا اثری طنز بود و انتقادی به وضعیت اجتماعی و شکاف طبقاتی آن دوران داشت. با این حال اکثر منتقدان معتقدند این فیلم هیچ ارتباطی با سینمای فرمانآرا ندارد و او تازه بعد از این فیلم، با رفتن سراغ «شازده احتجاب» هوشنگ گلشیری و ساخت اثری اقتباسی برمبنای این داستان، وارد مسیر اصلی فیلمسازیاش شده است.
عباس کیارستمی | گزارش | 1356
کیارستمی قبل از اینکه قدمی برای ساخت فیلم سینمایی بردارد تجربههای فراوانی را در عرصههای نقاشی، طراحی، عکاسی و … از سر گذراند. بعد ساخت چند فیلم کوتاه و نیمه بلند از جمله «نان و کوچه»، «زنگ تفریح»،«تجربه»، «مسافر» و … زمانی که جوایز زیادی برای ساخت این آثار به دست آورده بود تصمیم به ساخت فیلم بلند «گزارش» گرفت. تهیهکننده فیلم بهمن فرمانآرا بود و کوروش افشارپناه و شهره آغداشلو بازیگران اصلی آن بودند. کیارستمی در «گزارش»، تصویری از زندگی طبقه متوسط و مدرن جامعه ارائه میکند. فیلمی که در آخرین ماه های پیش از سقوط سلطنت و به آتش کشیده شدن سینماها به نمایش درآمد و تصویری انتقادی از بحران اجتماعی و اخلاقی جامعه ایران در آن دوران به نمایش میگذاشت. البته برخی معتقدند «مسافر» اولین فیلم بلند کیارستمی و برخی دیگر آن را اثری نیمهبلند معرفی میکنند.
مسعود کیمیایی | بیگانه بیا | 1347
مسعود کیمیایی بعد از اینکه در دو فیلم «ضربت» و «خداحافظ تهران» دستیار کارگردان ساموئل خاچیکیان بود، در سال 1347 «بیگانه بیا» را به عنوان اولین اثر سینماییاش را با همراهی بهروز وثوقی و فرامرز قریبیان ساخت. بهروز وثوقی آن سالها چندین فیلم بازی کرده و بازیگر قابلقبولی بود اما هنوز به عنوان ستاره سینما شهرتی نداشت. نکته مهم اینکه برای این فیلم فرامرز قریبیان دستیار کیمیایی شد و اسفندیار منفردزاده هم با ارکستر سمفونیک دانشگاه تهران برای فیلم موسیقی ساخت. «بیگانه بیا» در آن سال 200 هزار تومان فروش کرد. درحالیکه فیلمفارسیهای رایج آن دوران بخصوص فیلمهایی که فردین در آنها بازی داشت، فروشی میلیونی داشتند. کیمیایی یک سال بعد از «بیگانه بیا» قیصر را ساخت و با این فیلم بیش از پیش شناخته شد.
داریوش مهرجویی| الماس 33| 1346
داریوش مهرجویی بعد از تحصیل در آمریکا به ایران آمد تا اولین فیلمش را بسازد. ایدههای بسیاری داشت که توسط تهیهکنندهها رد شد. آنها معتقد بودند سناریوهای مهرجویی پولساز نیستند. همین شد که مهرجویی تصمیم گرفت فیلمی تجاری بسازد. خودش تعریف کرده که وقتی فیلمنامه «الماس 33» به دستش رسیده، آن را تغییر داده و سعی کرده با دیدی طنز و با شخصیتهایی فانتزی بسازد. ماجرای فیلم درباره کشته شدن پروفسوری است که کاشف فرمول تهیه الماس از نفت است. با مرگ او پای دختر برادرش به عنوان جاسوس از طرف پلیس بینالملل برای پیدا کردن فرمول به ایران باز میشود. این فیلم با بودجه زیادی ساخته شد اما نهایتا در آن زمان اقبال زیادی به دست نیاورد. مهرجویی دو سال بعد از «الماس 33» بود که «گاو» را ساخت و با استقبال زیادی روبهرو شد. «آقای هالو»، «پستچی»و «دایره مینا» هم که بعد از «گاو» ساخته شدند، همگی جزو آثار مهم و جریانساز زمان خودشان بودند.
امیر نادری | خداحافظ رفیق | 1350
امیر نادری کارش را با عکاسی در فیلمهای ساموئل خاچیکیان، مسعود کیمیایی و علی حاتمی شروع کرد اما با اولین فیلمش یعنی «خداحافظ رفیق»، در سال1350 نامش سر زبانها افتاد. او قبل از «خداحافظ رفیق» فیلمنامه ای نوشته بود با نام «تجربه» که عباس کیارستمی آن را ساخت. «خداحافظ رفیق» به عنوان یکی از فیلمهای موج نوی سینمای ایران شناخته میشود. این فیلم با بازی سعید راد و زکریا هاشمی درباره شخصیتی به اسم ناصر استکه میداند دوران بازنشستگیاش نزدیک است و میخواهد آخرین دزدیش را کرده و بعد از این کار کنارهگیری کند. به همراه دو تا از دوستانش به طلافروشی حمله میکنند اما بعد بین خودشان درگیری به وجود میآید. برخی معتقدند در این فیلم، برای نخستین بار در سینمای ایران، خشونت بهطوری قابل قبول در یک فیلم گنجانده شده بود. نادری بعد از این فیلم با «تنگنا»، «سازدهنی» و «تنگسیر» باز هم با استقبال روبهرو شد.