سوسن سیرجانی | فریماه فرجامی ستاره دو دهه شصت و هفتاد با شاه نقشهایی که از خود به یادگار گذاشت، جایگاهی ابدی در تاریخ سینمای ایران به خود اختصاص داد، اما با این وجود آنطوریکه باید قدر ندید. مرور کارنامه فرجامی نشان میدهد که او چه ستاره گران سنگی بود.
به گزارش فیلمنیوز، فریماه فرجامی مسیر کار هنری خود را با گذراندن تحصیلات آکادمیک شروع کرد. یعنی پیش از سال 1352 که در سن 19 سالگی وارد دانشکده هنرهای دراماتیک تهران شد، سابقه فعالیت جدی در این زمینه نداشت و ترجیح داد قدمهایش را با دانش کافی به سمت بازیگر شدن بردارد. اما سرنوشت برایش طور دیگری رقم خورد و در پایان سالهای تحصیلش یعنی 1355 و 56 وارد کار گویندگی رادیو شد. اجرای نمایشهای رادیویی اولین پلههای کار هنری فرجامی بود. او از همان روزها جز گویندگی و بازیگری، علاقه دیگری هم داشت؛ ویراستاری. علاقهای که باعث ورود فریماه فرجامی به مرکز مطالعات و هماهنگی فرهنگی شورای عالی فرهنگ و هنر شد. او در آنجا علاوه بر ویراستاری در فصلنامه فرهنگ و زندگی، به عنوان محقق و پژوهشگر هم مشغول به کار بود.
آثار صحنهای | تا پیش از انقلاب، فریماه فرجامی تنها در یک تله تئاتر به نام «آدمک مومی» حضور پیدا کرد. اما از سال 1358 تا اواسط دهه 60 یعنی درست در بازهای که اجازه کار در تلویزیون و رادیو پیدا نمیکرد، با نمایشهای مهمی به روی صحنه تئاتر رفت. آثاری مثل «شب بیست و یکم» به نویسندگی و کارگردانی محمود استاد محمد و «فیزیکدانها» نوشته فردریش دورنمات و به کارگردانی رضا کرمرضایی از نمایشهایی بودند که برای اولین بار مخاطب تئاتر را با چهره و بازی فریماه فرجامی آشنا کرد. در دهه شصت و هفتاد، فرجامی به ستاره سینما تبدیل شده بود، اما همچنان کار بر روی صحنه تئاتر را رها نکرد و در آثاری مثل «پیروزی در شیکاگو» به کارگردانی داود رشیدی، یا نمایشهایی ساخته فرهاد آییش و مجید جعفری حضور پیدا کرد.
ورود به سینما و توقیف | فرجامی، در روزهای ابتدایی انقلاب پا به سینما گذاشت. سینمایی که هنوز تکلیفش با حجاب و پوشش و به طور کلی خود زن، مشخص نبود. زیبایی خیره کننده او هم در آن سالها که در اوج جوانی بود و تنها 28 سال داشت، مزید بر علت شده بود. اولین نقشی که در سینما بازی کرد، کاراکتر یک زن لهستانی در فیلم «گفت هر سه نفرشان» بود. این فیلم در سال 1359 توسط غلامعلی عرفان ساخته شد و ماجرای یک زندانی بود که سه روایت از زندگی او در فیلم دیده میشد. اما اولین تجربه سینمایی فریماه فرجامی هنوز هم در توقیف است و جز پخش قاچاق نسخهای بیکیفیت از آن در اینترنت، هیچ وقت به طور رسمی منتشر نشده. یک سال بعد فریماه فرجامی در فیلم «خط قرمز» مسعود کیمیایی در نقش اصلی حضور پیدا کرد. فیلمی با موضوعی مرتبط با انقلاب که دقیقا به دلیل بیحجابی فرجامی برای همیشه در توقیف ماند و جز انتشار در میان سینماگران و منتقدان کسی به نسخه اصلی آن دسترسی پیدا نکرد.
آثار سینمایی | توقیف دو فیلم اول فریماه فرجامی و فضای سینما در سالهای ابتدایی انقلاب، باعث شد تا سال 1363 از سینما فاصله بگیرد. اما در این سال مسعود کیمیایی برای بازی در «تیغ و ابریشم» دوباره سراغ او رفت. فرجامی با شمایلی جدید در نقش زنی قاچاقچی ورودی دوباره به سینمای ایران داشت. ورودی که یک سال بعد با بازی کوتاه اما تاثیرگذارش در فیلم کمدی «اجاره نشینها» جایگاهش را در سینما تثبیت کرد. اما اوج درخشش فریماه فرجامی در سینما از سال 1367 تا 1370 بود. او در این چهار سال در چهار فیلم «سرب»، «مادر»، «پرده آخر» و «نرگس» حضور پیدا کرد. فیلمهایی که فرجامی در هرکدام بازی متفاوتی از خود به جا گذاشت. با شروع دهه هفتاد و ورود فرجامی به چهلسالگی او باز هم در سینما فعال بود، اما انگار فیلمسازان ترجیح میدادند سراغ چهرههای تازهتر بروند و آرام آرام او از نقش اول زن در فیلمها تبدیل به نقشهای مکمل در فیلمهایی شد که کمتر دیده میشدند. در پایان این دهه فریدون جیرانی در سال 1379 از او دعوت کرد تا در فیلم «آب و آتش» بازی کند، اما در حالی که او تنها 48 سال سن داشت با ظاهری شکسته در نقش مادری پیر و روانی حضور پیدا کرد. دهه 80 و 90، روزهای خانه نشینی و فراموشی فرجامی بود و برای آخرین بار سال 1398 در یک سکانس از فیلم «لامینور» داریوش مهرجویی حضور پیدا کرد. حضوری بدون دیالوگ و دردناک.
آثار تلویزیونی | فریماه فرجامی از اواسط دهه شصت با سریال «بخش چهار جراحی» به کارگردانی مسعود فروتن به تلویزیون آمد. اما حضور پررنگ او در قاب تلویزیون به اواسط دهه هفتاد و پس از فاصله گرفتنش از سینما بر میگردد. او تا اوایل دهه 80 در پنج مجموعه تلویزیونی پرمخاطب آن روزها حضور پیدا کرد، اما در نقشهای مکمل و کوتاه. از کاراکترهایی که او بر عهده داشت میتوان به اعظمالسادات در سریال «پهلوانان نمیمیرند»، خانم خردمند در «راه سوم» و زبیده در «ولایت عشق» اشاره کرد. آخرین هنرنمایی او در تلویزیون هم به بازی در نقش حکیمه خاتون همسر شاه عباس اول در سریال «روشنتر از خاموشی» به کارگردانی حسن فتحی بر میگردد، اثری که در اوایل دهه هشتاد از تلویزیون پخش شد و در واقع پایان بخش کارنامه کاری حرفهای این بازیگر بود.
افتخارات | فریماه فرجامی در دورهای کوتاه، بازیگر پرکار و موفقی در سینمای ایران بود. موفقیتی که از چشم داوران جشنوارهها و منتقدان هم پنهان نماند و او با وجود تعداد کارهای کمی که در کارنامهاش دارد اما توانسته چهار بار مورد تحسین قرار بگیرد و چهار جایزه به خانه ببرد. فرجامی برای اولین بار برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن برای بازی در فیلم «سرب» از هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر در سال 1367 شد. اما دو سال پس از این جایزه، به سیمرغ بلورین رسید و جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را برای بازی در فیلم «پرده آخر» از نهمین دوره جشنواره فیلم فجر دریافت کرد. در سال 1370 و در دهمین دوره جشنواره فیلم فجر، فریماه فرجامی برای بازی در فیلم «نرگس» کاندید دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن بود، اما رقیبان قوی مثل جمیله شیخی برای بازی در «مسافران» در کنارش بودند، به همین دلیل تنها از بازی او در «نرگس» تقدیر شد. برای آخرین بار فرجامی در سال 1377 برای بازی در فیلم «ساغر» ساخته سیروس الوند نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از دومین جشن سینمای ایران شد.
شاه نقشها | فریماه فرجامی از آن بازیگران زیبای سینمای ایران بود که نشان داد، زیبایی او هیچ تاثیری در نقش ندارد و هنر بازیگریش است که او را متمایز از هم قطارانش کرده. یکی از ماندگارترین سکانسها از بازی او، صحنهای است که در فیلم «سرب» زنی دارد سر او را از ته میتراشد. فرجامی قالب زیبای خود را در همان سکانس شکست و با بازی خیرهکنندهاش در نقش مونس در این فیلم، جایزه بهترین بازیگر زن را هم گرفت. بعد از مونس، نوبت ماهمنیر در فیلم «مادر» بود که دوباره قدرت بازیگری فریماه فرجامی را نشان دهد. دختر بزرگ یک خانواده اصیل که به دلیل شکستهای عشقی پی در پی و مرگ پدر، تعادل روحی خود را از دست داده. ماه منیر زیبا بود، اما زیباییاش در میان بازی روان فرجامی گم شد و مخاطب رنج سالها غم را در چشمانش میدید. فروغالزمان «پرده آخر» شاه نقش بعدی فرجامی بود که انگار روزهای قبل از روان پریشی ماه منیر را نشان میداد. خانواده برای آنکه دختر زیبا و غربتنشین به ارثیه خود نرسد، قصد دارند او را دیوانه کنند. فریماه فرجامی به خوبی به جنون رسیدن فروغ را به تصویر کشید. اما فرجامی شاه نقش برجستهای در کارنامه دارد که میتوان آن را در مقابل همه نقشهایش قرارداد. نقشی که رخشان بنیاعتماد آن را در اختیارش قرار داد؛ آفاق در فیلم «نرگس». در این فیلم فریماه را در چادر با دندانهای زرد کثیف و صورتی شکسته و بدون آرایش میبینیم. او نقش زنی خلافکار را برعهده داشت که همه چیزش، حتی معشوقهاش را میبازد.