فردا روز اول مهر است و شروع سال تحصیلی جدید. حضور دانشآموزان در مدرسه میتواند انواع و اقسام اتفاقهای جالب رقم بزند؛ ماجراهایی که خیلی از آنها سوژه جذابی برای فیلمها و سریالهای مختلف بوده و هستند. به بهانه شروع سال تحصیلی جدید نگاهی داریم به آثاری که دانشآموزان بامزه یک مدرسه، یکی از مهمترین دلایل موفقیتشان بودهاند.فردا روز اول مهر است و شروع سال تحصیلی جدید. حضور دانشآموزان در مدرسه میتواند انواع و اقسام اتفاقهای جالب رقم بزند؛ ماجراهایی که خیلی از آنها سوژه جذابی برای فیلمها و سریالهای مختلف بوده و هستند. به بهانه شروع سال تحصیلی جدید نگاهی داریم به آثاری که دانشآموزان بامزه یک مدرسه، یکی از مهمترین دلایل موفقیتشان بودهاند.
به گزارش فیلمنیوز، طبیعتا تعداد آثاری که با موضوع مدرسه ساخته شده خیلی زیادتر از اینهاست. سعی کردهایم صرفا روی اهمیت نقش دانشآموزان تمرکز کنیم.
بازم مدرسهام دیر شد | حسین افصحی | 1362
یکی از جذابترین و البته محببترین کاراکترهای دانشاموز متعلق به سریالی با عنوان «بازم مدرسهام دیر شد» است. سریالی که موجب شد تا اکبر عبدی بازیگر نقش دانشآموز سریال با آن به اوج شهرت برسد. این سریال یکی از کارهای به یادماندنی دهه 60 است که بچههای این دهه و البته دهه هفتاد با آن حسابی خاطره دارند. قصه دانشآموز تپل و تنبلی به نام «محسن» که هر روز دیر به مدرسه میرسد و پشت در میماند . دویدنهای اکبرعبدی بازیگر نقش محسن برای به موقع رسیدن و ماندن او پشت در بسته مدرسه و گفتن جمله «بازم مدرسهام دیر شد» به یک خاطره جمعی تبدیل شده است. بازم مدرسهام دیر شد در دهه شصت جز برنامههای ثابت هفته اول مهرماه بود و هرسال در این ایام تکرار میشد.
قصههای مجید | کیومرث پوراحمد | 1369
سریال «قصههای مجید» یکی از مهمترین آثاری است که مدرسه در آن نقشی اساسی دارد و شخصیت مجید که براساس مجموعه داستان «قصههای مجید» هوشنگ مرادی کرمانی شکل گرفته، یکی از جذابترین شاگردهای مدرسه فیلمها و سریالهاست. نوجوانی خوشزبان و تنها که از کودکی نزد بیبیاش بزرگ شده و وضعیت مالی خوبی ندارد. او عوض هرچیز به شعر علاقهمند است. در مدرسه مدام خرابکاری میکند و کتک میخورد. مدیر و ناظم و بعضی معلمها استعدادهای او را در شعر و داستان نادیده میگیرند و او را به خاطر متفاوت بودن کارهایش سرزنش میکنند. اما اینها باعث نمیشود از رفتار و علاقههایش دست بکشد.
بچههای آسمان | مجید مجیدی | 1375
«بچههای آسمان» هنوز هم مهمترین فیلم مجید مجیدی است و در برخی کشورهای دنیا در مدرسه هم تدریس میشود. بخش مهمی از موفقیت فیلم روی دوش کاراکتر علی است. پسربچهای که اشتباهی کفشهای خواهرش را گم میکند و حالا مجبور است برای رفتن به مدرسه، مدام کفشهایش را با او عوض کند. سختیها و تحقیرهایی که این خواهر و برادر در مدرسه و جلوی معلمها و دانشآموزان به خاطر کفش تحمل میکنند بخش مهمی از احساسات فیلم را میسازد. در پایان هم که علی به عنوان یکی از شاگردان مدرسه، در جایگاه یک دونده برتر وارد مسابقات میشود.
بچههای مدرسه همت | رضا میرکریمی | 1375
داستان مجموعه «بچههای مدرسه همت» در یک مدرسه شبانهروزی در گیلان روایت میشد. تعدادی دانشآموز از شهرها و روستاهای مختلف در این مدرسه حضور داشتند و با وجود اختلاف سلیقهها و حساسیتهای مختلفشان باهم رفیق بودند. هربار مسئلهای زندگی یکی از آنها را تحتالشعاع قرار میداد و ماجرای سریال را پیش میبرد. نکته قابل توجه درباره این سریال، دوری آن از روایتهای شعاری و پند و اندرز به کودکان و نوجوانان بود. میرکریمی که اصولا مهمترین معانی را به شیوهای غیرمستقیم در آثارش میآورد، در این مجموعه هم سعی داشت در وهله اول مخاطبانش را سرگرم کند. چند شخصیت اصلی سریال که همگی با لهجهها و گویشهای مختلف حرف میزدند، بسیار مورد توجه قرار داشتند.
ورود آقایان ممنوع | رامبد جوان | 1389
بچههای مدرسه فیلم «ورود اقایان ممنوع» به کارگردانی رامبد جوان را میتوانیم باحالترین دانشآموزان فیلم و سریالهای ایرانی معرفی کنیم. دخترهایی که نمایندههای مدرسه برای شرکت در المپیاد شیمی هستند اما برای حفظ آقای جبلی، معلم مرد شیمی با مدیرشان خانم دارابی، وارد چالش میشوند و تصمیم میگیرند کاری کنند که او عاشق شود تا دیگر از مردها بدش نیاید. تمام فیلم حول محور نقشههای این دانشآموزان برای ایجاد علاقه بین آنها میگذرد. ماجرایی که نهایتا بیرون آمدن خانم دارابی از پیله تنهایی و خشم نسبت به مردان میانجامد.
بمب؛ یک عاشقانه | پیمان معادی | 1396
پیمان معادی در این فیلم شرایط پر از نگرانی دوران بمباران را با دو روایت عاشقانه در هم آمیخته است. یک معلم مدرسه که گمان میکند زندگی زناشوییاش به بنبست رسیده و در طرف دیگر، یک پسربچهی دبستانی است که در شبنشینیهایی که برای فرار از بمب با همسایهها در زیرزمیندارند عاشق دختری هم سن و سال خودش میشود. پسری هنرمند که دیوارنویسی حیاط مدرسه را به او میسپارند و از طرفی به خاطر بردن نوار ویاچاس به مدرسه او را مواخذه میکنند. رفتارهای عاشقانه پسربچه هم در در مدرسه و سر جلسه امتحان و هم شبها در پناهگاه خانه، یکی از جذابترین بخشهای این فیلم را میسازد.
خورشید | مجید مجیدی | 1398
شخصیت اصلی فیلم «خورشید» پسر نوجوانی به اسم علی است که در یک اوراقی لاستیک کار میکند و مادرش هم در بیمارستان روانی بستری است. او اصلا توجهی به درس و مدرسه ندارد، توسط صاحبکارش از وجود یک گنج در زیرزمین مدرسه آگاه میشود و سعی میکند با کمک دوستانش سراغ این گنج برود. اگر بتواند گنج را پیدا کند و خانهای برای مادرش بگیرد. علی از یک طرف درگیر بیماری مادر است و از طرف دیگر با مسائلی مثل ثبتنام در مدرسه، کندن مسیر آبانبار مدرسه و احساساتش نسبت به یک دختر دستفروش مترو، روبهروست. او در طول فیلم سختیهای زیادی میکشد اما در انتها ناکام میماند و به هیچ کدام از اهدافش نمیرسد.