سما بابایی | در آن دوازده روزِ جنگِ تحمیلی که صدای موشکهای دشمن و پدافندهای خودی، سکوت شب را میشکاند و آسمانِ پاکِ وطن سرخ میشد، همبستگی هموطنان مرهم بود. مقاومتها مرهم بود. کلمات مرهم بود و موسیقی مرهم بود. بسیاری از اهالی موسیقی در آن روزها، از «ایران» خواندند و برای ایران سرودند؛ اما در میان تمامی این نواهای شیرین، پخشِ چندینبارهی اجرای سمفونی «خرمشهر» به رهبری «مجید اننتظامی» حلاوتی دیگر داشت. اثرِ آهنگسازِ برجسته خود روایتگرِ زخمی کهن در یک جنگِ تحمیلی دیگر است. این سمفونی بدل به حماسهی صوتی ملت ایران شد و طنینِ حماسی آن، همچون ندایی برخاسته از دل تاریخِ این سرزمین، عروج شهیدان، مقاومت دلیران و صدای پیروزی را بیان کرد.
1) سمفونی خرمشهر را میتوان آیینهای از روح جمعی ملت ایران در روزهای سختی، ایثار و امید دانست. آهنگساز با بهرهگیری از ابزارهای متنوع موسیقایی، تلفیق فرم سمفونیک غربی با محتوای حماسی شرقی، و بهرهگیری از شعر و آواهای سنتی، موفق شده اثری خلق کند که برای همیشه یک حماسهی ملی باقی میماند.
2) مجید انتظامی در این اثر، با نگاهی ژرف و انسانی، روایتی هنری از یکی از مهمترین فصلهای تاریخ معاصر ایران به تصویر کشیده است. او خود دربارهی این قطعه میگوید: «سمفونی خرمشهر را پیش از آنکه آزادسازی این شهر بهوقوع بپیوندد، نوشتم؛ در حقیقت، من خرمشهر را نخست در عرصهی نغمه و صدا آزاد ساختم، پیش از آنکه در میدان نبرد بازپسگیری شود. در ساختار این اثر، سیر وقایع جنگ را موبهمو در زبان موسیقی ترسیم کردهام: در موومان نخست، مردم را در حال زیستی آرام و بیتشویش میبینیم؛ در ادامه، تهاجم دشمن، و از دسترفتن بخشهایی از خاک وطن بهتصویر کشیده میشود. سپس، حماسهی مقاومت مردمی در دفاع از میهن تجلی مییابد و در نهایت، با روایت شور و شعف ناشی از آزادی خرمشهر، سمفونی به فرجام میرسد.»

3) نخستین موومان سمفونی خرمشهر، «عروج» نام دارد. در این بخش، صدای نرم ویولنها و طنین هورن، سلوکی معنوی را تداعی میکند و بازگوکنندهی جهانی است که باوجودِ سکون، حامل بیمی پنهان است. در انتهای این بخش، شکوهی متافیزیکی در کنار اندوه انسانی، مفهوم «عروج» را در تقابل با سقوط فیزیکی شهر مینشاند. در این موومان، استفادهی استادانه از گروه کر و اشعار حماسی، حس حرکت از تاریکی به سوی روشنایی و آمادگی برای فدا شدن در راه وطن را القا میکند.
4) دومین موومان «رویش» است و جنبهی انسانی و دردناک جنگ را به تصویر میکشد. صدای سوگوار کر و ملودیهای ابوا، در کنار خطوط ملایم سازهای زهی، تداعیگر رنج مادران داغدیده، کودکان آواره و خاطراتی است که در کوچههای ویران ماندهاند. اما در دل این مرثیه، با حضور تدریجی سازهای بم، تیمپانی و سازهای زهی باس، جوانههای امید و پایداری نمایان میشود.

5) موومان سوم، «امید»، در تونالیتهی دو مینور اجرا میشود؛ ترکیبی از غم و قدرت، درد و آرزو. در این بخش ارکستر زهی و بادی به تدریج بر شدت احساسات میافزایند و شنونده را به دنیایی میبرد که در آن، حتی در سیاهترین شبها، کورسویی از امید میدرخشد. این بخش تبلوری از روحیهی شکستناپذیر مردمی است که با وجود مصائب، از پا ننشستند. امید در این بخش چون نیرویی محرک برای مردمی زخمخورده است که آنان را به سوی پیروزی رهنمون میسازد.
6) موومان پایانی، با عنوان «مقاومت»، نقطهی اوج ساختاری و احساسی سمفونی و یکی از تصویریترین بخشهای این سمفونی است که در آن تمام ظرفیت ارکستر به کار گرفته شده تا درگیری، خیزش و آزادسازی خونینشهر را بهخوبی بازنمایی کند.