مصطفی کیایی فعالیتش را به عنوان کارگردان از سال 1388 شروع کرد. او در فاصله سالهای 90 تا 97 شش فیلم سینمایی ساخت. از جمله ویژگیهای کیایی این است که به سوژههای اجتماعی علاقه زیادی نشان میدهد و سعی میکند در هرفیلمش نقدی به وضعیت موجود اجتماع داشته باشد. کیایی بعد از ساخت چند فیلم سینمایی اجتماعی سراغ کمدی تجاری «مطرب» رفت و شانسش را در این زمینه هم امتحان کرد. بعد از فروش غافلگیر کننده این فیلم تصمیم گرفت سریالسازی را در شبکه خانگی تجربه کند. «همگناه» هم سریال موفقی از اب درآمد و با استقبال زیادی روبهرو شد. در این هفته در بخش دایرکتور مروری داریم بر کاراکترهای موفق این کارگردان در فیلمها و سریال همگناه.
مهدی هاشمی | سلیم | ضد گلوله | 1390
مصطفی کیایی با «زندگی سگی سگی» به سینما وارد شد اما اولین فیلم جدیاش «ضد گلوله» بود و درواقع میشود گفت سلیم اولین شخصیت جذابی است که توسط این کارگردان خلق شده. شخصیتی که شاید در ابتدا با کاراکترهای اصلی فیلمهایی مثل «لیلی با من است» یا «اخراجیها» مقایسه شود اما هم بازی مهدی هاشمی و هم ترفندی که کارگردان برای انتهای فیلم در نظر گرفته باعث شده متفاوتاز بقیه به نظر برسد. ماجرا درباره مردی پنجاه ساله است که برخلاف مردهای محله که فکرشان رفتن به جبهه است، به هیچ چیز جز تکثیر نوار و فیلم غیرمجاز فکر نمیکند. پیدا شدن سروکلهی یک تومور مغزی و تاکید پزشک بر کم بودن فرصت، او را به فکر جبهه میاندازد تا دست کم آنجا شهید شود و مایه افتخار خانواده باشد. اوج جذابیت شخصیت سلیم در پایان فیلم اتفاق میافتد. درست زمانی که طبق الگوهای قبلی انتظار داریم تحولی در او به وجود بیاید، میبینیم که بعد از جنگ باز هم به کار تکثیر فیلم غیرمجاز مشغول است.
مسعود کرامتی | پرویز | ضد گلوله | 1390
یکی از جذابیتهای فیلم «ضدگلوله» به زوج کمدی مهدی هاشمی و مسعود کرامتی برمیگردد. کرامتی در نقش پرویز، مردی است که سنوسالش از جبهه رفتن و جنگیدن گذشته و به همین دلیل اجازه رفتن به خط مقدم را به او نمیدهند. با این حال از آنجایی که تمام خانواده و دوست و رفیقهایش را در جنگ از دست داده میخواهد هرطور شده خودش را به خط برساند و یکتنه جلوی عراقیها بایستد. آنقدر دوز و کلک زده و ترفند به کار برده که دیگر هیچکس حرفش را باور نمیکند و حالا با ورود سلیم خوشحال است که همدست پیدا کرده و همین همدستی موقعیتهای جالبی را پدید آورده است. مصطفی کیایی با انتخاب کرامتی برای این نقش و همچنین ویژگیها و تکه کلام الاغی که در دهانش گذاشته، بار کمدی فیلم را بالاتر برده است.
هومن سیدی | کاوه | خط ویژه | 1392
«خط ویژه» فیلم پربازیگری بود و بخش مهمی از اهمیت آن به انتخاب بازیگران برای نقشها و چگونگی روابط میان آنها برمیگشت. هومن سیدی در قالب یک هکر تازه آزد شده از زندان، نقش متفاوتی در این فیلم بازی کرد. نقش مردی به نسبت بیتوجه به اطراف که لاتی حرف میزد و نگران سرنوشت هیچکس جز خودش نبود. نقشی که بعدها با اندکی تغییر در آثاری مثل «عاشقانه»، «گیسو» و «گلشیفته» آن را تکرار کرد. درواقع بار اصلی فیلم روی دوش کاوه و تواناییهای او به عنوان هکر بود. در شرایطی که تازه از زندان مرخص شده بود و دنبال نامزدش میگشت باید در مدت زمان خیلی کوتاه حساب بانکی یک رانتخوار را هک میکرد و پولش را به حساب خواهرش میریخت. شکست عشقی کاوه و بلافاصله علاقهاش به خواهر شاهین، موقعیت کمدی جالبی را در فیلم پدید آورده بود.
میلاد کیمرام | شاهین | خط ویژه | 1392
میلاد کیمرام ابتدای دهه نود به خاطر بازی در فیلم «ملکه» به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر و سریالهای «بچههای نسبتا بد» و «نابرده رنج» مورد توجه قرار گرفته بود. در همین اوضاع و احوال بود که مصطفی کیایی نقش شاهین را در «خط ویژه» به او سپرد. شاهین شخصیتی بود که بین سایرین بیشترین نیاز را به پول داشت و طبیعتا با به دست آوردن آن میتوانست به خانوادهاش کمک کند و خواهرش را از وضعیتی که داشت نجات دهد. درست است که در فیلم «خط ویژه» نقشها تقریبا یکاندازه بود و همه توانسته بودند از پس نقشهایشان بربیاید اما بای کیمرام بیشتر از سایرین به چشم آمد. از یک طرف زوج خوبی با محسن کیایی ترتیب داد و از طرف دیگر در بحران مواجهه با واقعیت زندگی خواهرش به بهترین شکل ظاهر شد. کیمرام برای بازی در نقش شاهین دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از جشنواره سیودوم فجر گرفت.
مهتاب کرامتی | منیره | عصر یخبندان | 1393
برای نقش زن معتاد به شیشه فیلم «عصر یخبندان»، مصطفی کیایی دست روی مهتاب کرامتی گذاشت. کرامتی در فیلم «بیست» عبدالرضا کاهانی ثابت کرده بود توانایی زیادی در تغییر چهره و تبدیل شدن به شخصیتی کاملا متفاوت دارد و حالا کیایی هم از این قدرت بازیگری او برای فیلمش استفاده کرد. منیره زنی است که به خاطر سرخوردگی از روابط زناشویی به مصرف مواد رو آورده و به راحتی توسط آقازادهای به اسم فرید به بازی گرفته شده است. فیلم از جایی شروع میشود که کرامتی اعتیاد زیادی به مصرف شیشه پیدا کرده، لاغر شده و زیر چشمهایش گود افتاده است. حالا دیگر نمیتواند بدون مصرف زندگی کند. در دوره جشنواره و زمان اکران فیلم درباره بازی کرامتی در نقش معتاد نظرهای مختلفی وجود داشت.در نهایت نام او در فهرست نامزدهای سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن به ثبت رسید اما جایزهای نبرد.
سحر دولتشاهی | عسل | عصر یخبندان | 1393
اولین همکاری مصطفی کیایی با سحر دولتشاهی در «عصر یخبندان» اتفاق افتاد؛ همکاری که بعدها در «بارکد» و «چهارراه استانبول» تکرار شد. دولتشاهی هم مثل کرامتی در «عصر یخبندان» نقش یک معتاد را بازی میکند اما جنس رفتارش با او فرق دارد. عسل دختری شهرستانی است که کسوکارش را رها کرده و به بهانه رسیدن به جایگاه بهتر وارد داردودسته فرید شده. حالا آرایشگاهی را مدیریت میکند که به عروسها به اسم داروی لاغری، مواد مخدر میفروشد. فرید دیگر او را قبول ندارد و او خودش را به هر دری میزند تا محبت فرید را دوباره به خودش جلب کند. بازی دولتشاهی در مواجهه با مرد مرده ابتدای فیلم و ضجه و التماسهای پایانیاش بسیار درخشان از آب درآمده. دولتشاهی برای نقش عسل از جشنواره سیوسوم فجر سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را گرفت.
محسن کیایی | میلاد | بارکد | 1395
محسن کیایی پای ثابت تمام کارهای مصطفی کیایی است. او هم مثل برادرش از «بعدظهر سگی سگی» وارد سینما شد و همپای او پیش رفت تا اینکه به عنوان بازیگری مستقل در پروژههای متفاوت حضور یافت. محسن شخصیتی بامزه و شیرین دارد و معمولا این ویژگی را در تمام کارهایش حفظ میکند. به همین دلیل هم مصطفی کیایی بخشی از بار کمدی فیلمهایش را روی دوش او میگذارد. در «بارکد» میتوانیم شاهد اوج پختگی و موفقیت محسن در همراهی با برادرش باشیم. او زوج بامزهای با رادان تشکیل داده بود و یک جورهایی در الگوی «خنگ و خنگتر» عنوان خنگتر را به بهترین شکل پیش برد. پیشنهادهای عجیب و احمقانه میداد، نقشههایش همگی آبکی بودند و از پس سادهترین موقعیتها هم برنمیآمد. حالا در کنار همه اینها عاشق هم میشد.
هدیه تهرانی | زیبا | همگناه | 1398
«همگناه» سریال پر بازیگر و پرماجرایی بود اما احساسیترین ماجرای سریال به شخصیت زیبا فخری با بازی هدیه تهرانی برمیگشت. تهرانی پیش از «همگناه»، در فصل سوم «قلب یخی» همکاری با شبکه نمایش خانگی و بازی در سریال را تجربه کرده بود اما تاثیر نقشش در این سریال خیلی بیشتر بود. او در «همگناه» نقش یک زن پایین شهری را بازی کرد. زنی که زندگی آشفتهای داشت و خودش روی وانت کار میکرد تا خرج خودش و پسرش را تامین کند. ابتدای سریال به عنوانی زنی سرسخت و کاری معرفی میشد اما بعد از اینکه آرمان با بازی محسن کیایی به او براز علاقه میکرد رفتهرفته در رفتارش تغییر ایجاد میشد. تهرانی با با ظرافتهایی که در بازیاش به کار میگرفت باعث میشد بتوانیم به مرور زمان زیبا را در جایگاه یک معشوق باور کنیم. قدرت بازیگری تهرانی در نقش یک مبتلا به سرطان، بار عاطفی و احساسی اثر را بالاتر برد.
پرویز پرستویی | فریبرز | همگناه | 1398
مصطفی کیایی نقش برادر تافته جدابافته خانواده صبوری را برای پرویز پرستویی در نظر گرفته بود؛ برادری سرسخت که هم به واسطه گذشته تلخی که از سر گذرانده بود و هم به لحاظ جایگاه شغلیاش متفاوت از سایرین زندگی میکرد. او در گذشته به خاطر شأن خانوادگی از دختر مورد علاقهاش جدا شده بود و تن به ازدواج با خانوادهای سطح بالا داده بود. حالا نه میتوانست گذشته را جبران کند و نه رابطه صمیمانهای با همسر و اعضای خانوادهاش داشت. همین مسائل او را به فردی درونگرا و در رنجی مدام تبدیل کرده بود اما با این حال به عنوان یک پلیس، سعی داشت از کلیشههای رایج فاصله بگیرد. همین عدم تبعیت از کلیشهها بود که باعث شد بازیاش در این نقش دیده شود.