مهدی فخیم زاده جز آن دسته از کارگردانهایی است که از بازیگری پا به عرصه کارگردانی گذاشت ، اما هیچ وقت نتوانست خودش را راضی کند تا از آن حرفه به شکل کامل جدا شود بنابراین همیشه در اکثر فیلمهایش یا نقش اصلی بوده یا اینکه یکی از نقشهای مهم فیلم را بازی کرده است. بر همین اساس هم تعدادی از نقشهای ماندگار این پرونده به نام او سند خورده است.از جمله نقش «نمکی» در فیلم «مسافران مهتاب» یا «حسن مطرب» در فیلم تشریفات. فخیمزاده در زمره آن دست از بازیگر – کارگردانهایی قرار میگیرد که به دلیل احاطهشان بر مقوله بازیگری، بازی بازیگرانشان معمولا خوب و البته درخشان از کار درمیآید از همین رو تعداد کاراکترهای ماندگاری که از آثارش به جا میماند تقریبا عدد قابل ملاحظهای است. در این هفته در بخش دایرکتور به مرور کاراکترهای ماندگار آثار مهدی فخیم زاده پرداختیم که شاید تعدادشان بیشتر از چیزی باشد که در ادامه میخوانید.
مهدی فخیم زاده | حسن مطرب / توحید | تشریفات | 1364
مهدی فخیم زاده در سال 64 و در دورانی که ساخت فیلمهایی با موضوع مبارزات مردم علیه رژیم شاه داغ بود، فیلم تشریفات را جلوی دوربین برد. این به مانند اکثر کارهایش علاوه بر کارگردانی ، نقش اول فیلم را برعهده میگیرد. فخیم زاده در این فیلم دو نقش دارد یکی نقش دزد خردهپایی به نام «حسن مطرب» و دیگری نقش یک مبارز به نام «توحید». درام فیلم برهمان محور جابهجایی دو فرد شبیه به هم استوار است. طی یک فعل و انفعالات حسن مطرب گیر ساواک میافتد و این همزمان است با دستگیری «توحید». ساواک تصمیم میگیرد تا حسن مطرب را جای توحید جا بزند تا او در سخنرانیهایش به نفع رژیم حرف بزند. فخیم زاده با یک استراتژی درست به مصاف این دو نقش میرود بنحوییکه مخاطب او را در هر دونقش میپذیرد. فخیم زاده این مسیر را به قدری درست و حساب شده جلو میرود که در نهایت استحاله حسن مطرب و تبدیل شدنش به توحید به باور مخاطب مینشیند.
مهدی فخیمزاده | نمکی | مسافران مهتاب | 1366
«مسافران مهتاب» بدون شک هنوز هم یکی از بهترین فیلمهای کارنامه کارگردانی و بازیگری مهدی فخیمزاده است. او در این فیلم نقش پسری دارای معلولیت ذهنی را بازی میکرد که وابستگی زیادی به اعضای خانوادهاش داشت. بعد از اینکه برادرش برای کار در شهر از روستا خارج میشد نمیتوانست دوریاش را تحمل کند و پشت سر او به شهر میآمد. در شهر او به سوژهای تبدیل میشد که دیگران یا آزارش میدادند یا از او سوءاستفاده میکردند. نمکی که از ابتدای فیلم پسری مهربان و بامحبت بود رفتهرفته به خاطر نهیب برادرش مبنی بر اینکه نباید اجازه دهد دیگران اذیتش کنند، عصیان میکرد و مقابل مردم میایستاد و حتی به آنها حمله میکرد. تنهایی و ناملایماتی که نمکی در این مسیر با آنها روبهرو میشد جزو نکات بسیار مهم این فیلم بود. فخیمزاده با تغییر چهره و لحن صحبت کردن و حتی حرکت دستها و شیوه راه رفتن کاملا توانسته بود به نقش نزدیک شود.
هادی اسلامی | جواد | خواستگاری | 1368
مهدی فخیمزاده برای نقش پیرمرد فیلم «خواستگاری» دست روی هادی اسلامی گذاشت که در آن زمان پنجاه ساله بود. اسلامی اجازه داد برای اینکه بتواند باورپذیر بازی کند صورتش را با گریم، بیست سال بزرگتر نشان دهند. او به قدری سعی کرده بود در رفتار مشابه مردهای هفتاد ساله رفتار کند که بازیاش کاملا باورپذیر به نظر میرسید. جواد مرد مسنی بود که به خاطر تنهایی و بیکاری، زندگیاش یکنواخت شده بود و حالوحوصله هیچکاری نداشت. هرروز در بالکن مینشست و بیدلیل وقت میگذراند. تا اینکه به زنی در سنوسال خودش در همسایگی خانهاش دل میبست و تصمیم میگرفت هرطور شده به او ابراز علاقه کند و پیشنهاد ازدوج دهد. تمهیدهایی که جواد برای نزدیک شدن به زن و قرارهای یواشکی با او دور از چشم پسرش به کار میبرد جزو نکات جذاب فیلم بود.
اسماعیل محرابی | محمود | خواستگاری | 1368
فخیمزاده برای ساخت «خواستگاری» قصد داشت نقش پسر ثریا قاسمی را به اکبر عبدی واگذار کند. عبدی آن زمان بازیگر مطرحی بود و از این جهت به بهتر دیده شدن فیلم کمک میکرد. آنطور که شنیده میشود عبدی قولوقرارهای اولیه را گذاشته اما زیر بار گریمی که مدنظر کارگردان بوده نرفته و بهمین دلیل فخیمزاده نقش را در اختیار اسماعیل محرابی گذاشته. محرابی نقش پسری متعصب را بازی میکرد که بعد از فوت پدرش نمیگذاشت مادرش قدم از قدم بردارد. وقتی از مقوله خواستگاری و روابط پنهانی مادرش با پیرمرد همسایه باخبر میشد خونش به جوش میآمد و سعی میکرد هرطور شده جلوی آنها بایستد. محرابی با آن موهای فرفری و سبیل پرپشت و آن جذبه، نقش محمود را با چنان قدرتی بازی کرد که میتوانستیم کاملا باورش کنیم و هربار اسمش به میان میامد ما هم مثل عاشقانه مسن فیلم تنمان میلرزید.
فاطمه معتمدآریا | شیرین | همسر | 1372
مهدی فخیمزاده فیلم «همسر» را سال 1372 ساخت. زمانی که هنوز روی تفکرات سنتی تفاوت نقش مرد و زن در خانه و جامعه تاکید زیادی وجود داشت. درواقع فخیمزاده با دست گذاشتن روی این سوژه قصد داشت تا حدی به اهمیت این حقوق برابر و نتیجه دادن همکاری میان زن و مرد در انجام امور تاکید کند. شیرین با بازی فاطمه معتمدآریا، زنی جسور است که نمیپذیرد در شرکتی که در آن مشغول به کار است عدهای خلاف قانون رفتار کنند. به همین دلیل هم وقتی مدیرعامل برکنار میشود شیرین را به جای او انتخاب میکنند. شیرین با وجود اینکه سعی میکند در خانه و اداره توازن را برقرار کند و در محیط خانه نقش همسر و مادر بودنش را به درستی ایفا کند اما کارشکنیهای همسرش به ا این اجازه را نمیدهد. تا اینکه بالاخره خودش را ثابت میکند. معتمدآریا برای این فیلم از جشنواره دوازدهم سیمرغ گرفت.
مهدی هاشمی | سلطانی | همسر | 1372
مهدی هاشمی در دهه هفتاد جزو بازیگران مهم سینما بود. از این جهت حضورش در نقش مقابل فاطمه معتمدآریا اتفاق مهمی را برای این فیلم رقم میزد. سلطانی معاون شرکت است و شخصیتی محافظهکار دارد. ابتدای فیلم وقتی همسرش به اتاق معاون میرود و بست مینشیند سرش داد میکشد و بعد هم از او میخواهد استعفا دهد چون دلش نمیخواهد همسرش سر کار برود. ماجرا بعد از انتخاب همسرش به سمت مدیرعاملی شرکت بدتر میشود. حالا دیگر حس میکند آبرویش بین کارمندها و خانواده رفته و دیگر کسی او را به رسمیت نمیشناسد. درواقع از ابتدا تا انتهای فیلم با تعدیل یک تفکر سنتی مردسالار روبهرو هستیم. مردی که میخواهد هرطور شده از جایگاهی که اجتماع برایش ساخته بهرهبرداری کند و مقابل همسرش بایستد اما در نهایت به این نتیجه میرسد که فقط با همکاری همسرش میتواند از مشکلات عبور کند. هاشمی برای این فیلم نامزد سیمرغ شد.
اکبر زنجانپور | فضل ابن سهل | ولایت عشق | 1379
اکبرزنجانپور پیش از بازی در ولایت عشق و ایفای نقش «فضل ابن سهل» در سریال تنهاترین سردار در نقش معاویه جلوی دوربین فخیم زاده میرود. هرچند او در درآوردن نقش معاویه موفق عمل میکند اما مقایسه شدنش با بهزاد فراهانی که در سریال امام علی (ع) همین نقش را بازی میکرد موجب شد تا کارش در آن سریال به چشم نیاید. او اینبار در ولایت عشق فرصتی دوبارهای به دست میاورد تا در قالب یک کاراکتر تاریخی به ایفای نقش بپردازد. او در اینجا هم در قطب منفی داستان قرار میگیرد. او نقش فضل ابن سهل را عهده دار میشود ، وزیر مکار مامون که برای حفظ موقعیتش حاضر است دست به هر کاری بزند. زنجانپور با توجه به اینکه فضل آدم با سیاستی است و همه کارهایش را براساس منطق جلو میبرد به لحن و بیانش و حتی حرکاتش آرامش خاصی میبخشد تا زیرکی او را بیشتر عیان کند.
رویا نونهالی | ناتاشا | خواب و بیدار | 1380
فخیم زاده بعد از ساخت دو اثر تاریخی- مذهبی ، به سفارش ناجا سریال پلیسی «خواب و بیدار» را در سال 1380 جلوی دوربین میبرد. یکی از اتفاقات این سریال ، حضور کاراکتری به نام «ناتاشا» است که درام داستان بر پایه شخصیت او استوار شده است. یک زن خلافکار با بازی رویا نونهالی. این شاید برای اولین بار بود که مخاطبان در قاب تلویزیون شاهد حضور چنین کاراکتری بودند. نونهالی هم از این فرصت نهایت استفاده را برد و توانست یکی از بهترین کاراکترهای منفی زن را در این سریال بازنمایی کند. آمادگی بدنی بالای نونهالی یکی از مهمترین امتیازاتی بود که توانست به باورپذیر بودن نقش کمک کند. او علاوه بر این از جنس صدایش برای مخوف کردن ناتشا به خوبی بهره میبرد. نگاههای نافذ و صورت سنگی نونهالی ویژگی دیگری است که موجب میشود ناتاشا به شخصیتی تاثیرگذار و باور پذیر تبدیل شود.
مهدی فخیم زاده | اصغر کپک | خواب و بیدار | 1380
مهدی فخیم زاده در «خواب و بیدار» هم به مانند اکثر کارهایش یکی از نقشهای اصلی سریال را برعهده میگیرد. او ایفاگر نقش «اصغر کپک» است. یک خرده خلافکار قدیمی که حالا مجبور است گوش به فرمان «ناتاشا» باشد. اصغر کپک جز همان نقشهایی است که انگار باید خود فخیم زاده آن را بازی میکرد که تا جذاب و باور پذیر از کار دربیاید. هرچند تا دقیقه 90 او دنبال بازیگر برای این نقش میگشت اما به دلیل اینکه گزینه مورد نظرش را پیدا نمیکند خودش دست به کار میشود و نقش «اصغر کپک» را بازی میکند. جنس صدای فخیم زاده در اینجا هم به یکی از عناصر مهم شخصیتی تبدیل میشود و به کمک کاراکتر میآید. از آنجاییکه خود فخیم زاده خالق این کاراکتر است در اجرا آن را کاملا ما خود میکند و بنابراین تمام ویژگیهای رفتاری «اصغر کپک» از نحوه راه رفتن، دویدن ، غذا خوردن درست و جذاب از کار درمیآید.