سوسن سیرجانی | چهارده تیر، سالروز درگذشت کارگردان بزرگ سینمای ایران، عباس کیارستمی است. او حالا هفت سال است که در بلندیهای لواسان و در میان طبیعت، جایی که عاشقانه دوستش داشت، آرام گرفته. اما او آرام بود و همیشه با آرامش در میان هیاهوی زندگی، سراغ سوژههایی میرفت که در میان زندگی روزمره آدمهای شهرنشین گم شده بود. کیارستمی در دانشگاه تهران، نقاشی خواند، کارش را از طراحی گرافیک شروع کرد و با استخدام در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به سمت سینما کشیده شد. او هیچوقت نگاه صنعتی و بازاری به سینما نداشت. مرور آثارش نشان میهد چقدر عاشق زندگی بود و به جزییات توجه ویژهای داشت. همچنین سفر در فیلمهایش جایگاه ویژهای داشت، سفری که گاه جغرافیایی بود و گاه عاطفی و فردی.
به گزارش فیلم نیوز، سال 1349 وقتی پنج سال از تاسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان میگذشت، عباس کیارستمی پا به این مجموعه گذاشت و در بخش تازه تاسیس امور سینمایی آن استخدام شد. کیارستمی با ساخت فیلم کوتاه 10 دقیقهای «نان و کوچه» در واقع اولین محصول سینمایی کانون را ساخت و راه را برای دیگر کارگردانان در این مجموعه باز کرد. پس از آن فیلم «زنگ تفریح» را در سال 51 و «تجربه» را در سال 52 با حمایت کانون ساخت. اما سال 1353 با ساخت فیلم نیمه بلند «مسافر» نامش بر سر زبانها افتاد. «من هم میتوانم»، «دو راه حل برای یک مسئله»، «رنگها»، «لباسی برای عروسی»، «از اوقات فراغت خود چگونه استفاده کنیم»، «معلم: چند سیما و خاطره» و «راه حل» دیگر فیلمهای کوتاه و اغلب آموزشی در حوزه کودک بودند که کیارستمی در فاصله 4 سال تا پیش از انقلاب با حمایت کانون ساخت و از نیمه دوم دهه پنجاه نیز وارد عرصه فیلمسازی فیلم بلند سینمایی شد.
فیلمهای دهه 50 | عباس کیارستمی اولین فیلم بلند داستانی خود را با نام «گزارش» در سال 1356 ساخت. فیلمی که زندگی یک زوج جوان از طبقه متوسط را در دهه 50 شمسی در تهران، با همه معضلات و چالشهایش نشان میدهد. «گزارش» به دلیل شرایط و التهابهای آن روزها، چندان دیده نشد. اما بعدها به یکی از آثار بحثبرانگیز تبدیل شد و حتی در نظرسنجی منتقدان و نویسندگان ماهنامه سینمایی فیلم به عنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران انتخاب شد. در سال 57 کیارستمی مشغول ساخت فیلمی مستند داستانی به نام «قضیه شکل اول، شکل دوم» بود. فیلمی که یک مشکل تربیتی در یک مدرسه پسرانه را به بحث با مسولان کشور و چهرههای مشهور میگذارد. البته بعد از پیروزی انقلاب، افراد شرکتکننده در فیلم را تغییر داد و به سمت چهرههای انقلابی رفت، اما این فیلم هیچگاه به صورت رسمی اجازه انتشار پیدا نکرد.
فیلمهای دهه 60 | کانون پرورش فکری پس از انقلاب سازمانی دولتی شد، اما کیارستمی تا اواخر دهه 60 همچنان همکاری خود را با آن ادامه داد و آثاری مثل «دندان درد»، «به ترتیب یا بدون ترتیب»، «همسرایان»، «همشهری»، «اولیها» و «مشق شب» را در غالب مستند یا فیلم کوتاه با حمایت این سازمان ساخت. اولین فیلم بلند داستانی کیارستمی پس از انقلاب «خانه دوست کجاست؟» است که آن را سال 1365 در یکی از روستاهای گیلان جلوی دوربین برد. فیلمی ساده و شاعرانه درباره پسری که دفتر مشق دوستش را میخواهد به او برساند. این فیلم پای کیارستمی و در کنار او، سینمای ایران را به جشنوارههای مطرح جهانی باز کرد. دومین فیلم بلند کیارستمی در دهه 60، «کلوزآپ» است. او در این فیلم تحسینشده پس از سالها دوباره سراغ بزرگسالان رفته و داستان مردی را به تصور کشیده که عاشق سینما است.
فیلمهای دهه 70 | با شروع دهه هفتاد، کیارستمی از دنیای کودکانه فیلمهایش فاصله میگیرد و دو فیلم در دنباله «خانه دوست کجاست» به نامهای «زندگی و دیگر هیچ» و «زیر درختان زیتون» را میسازد. موضوع این دو فیلم زلزله رودبار است که داستانشان در همان روستای کوکر در گیلان روایت می شود. داستانهایی ساده برآمده از اتفاقات زندگی روزمره آدمهای آن منطقه. این آثار علاوه بر اینکه دنیای فیلمسازی کیارستمی را هرچه بیشتر به مخاطب معرفی میکند، با موفقیتهای پی در پی در جشنوارههای خارجی او را تبدیل به یک فیلمساز جهانی میکند. او دیگر با کانون هم قطع همکاری کرده و سراغ فیلمسازی مستقل خود میرود و در اوخر دهه 70 دو اثر بسیار مهم و تحسینشده «طعم گیلاس» و «باد ما را خواهد برد» را خلق میکند. آثاری که اینبار بیشتر از زندگی، توجه کیارستمی به مرگ را نشان میدهد.
فیلمهای دهه 80 | کیارستمی در دهه هشتاد به میانسالی رسیده بود و با شهرت جهانی که داشت، تصمیم گرفت به مدت یک دهه تغییر رویه بدهد و سراغ تجربههای تازه در فیلمسازی برود. فیلمهایی مانند «ده» یا «10 روی ده» که به طور کامل در ماشین فیلمبرداری شده بود و بیشتر مستند بود. یا «پنج» و «بلیتها» که با همکاری دوستان کارگردان خارجی او ساخته شد و بیشتر بر روی تکنیکهای فیلمسازی تاکید داشت تا روایتگری. پایانبخش این دوره از تجربهگرایی کیارستمی فیلمی بحثبرانگیز به نام «شیرین» بود. در این فیلم 113 بازیگر زن سینمای ایران در یک سالن سینما رو به دوربین مینشینند و در حالی که بخشهایی از منظومه خسرو و شیرین گنجوی به گوش میرسد، واکنش آنها توسط دوربین ضبط میشود. بسیاری از منتقدین آن را تحسین کردند و برخی هم آن را ناامیدکننده میدانستند.
فیلمهای بینالمللی | عباس کیارستمی در کنار چند فیلم مستند و کوتاه که با همکاری کمپانیهای خارجی ساخت، دو فیلم بینالمللی سینمایی بلند داستانی هم دارد. فیلمهایی که بیشتر از بقیه دیده شد و او را به عنوان یک کارگردان صاحب سبک به مخاطب عام جهانی معرفی کرد. «کپی برابر اصل» پس از چند سال تجربهگرایی بازگشت قدرتمند کیارستمی به سینمای قصهگو است. یک روایت آرام از رابطه یک زن و مرد که در کنار هم قدم میزنند و درباره زندگی گفتگو میکنند. ژولیت بینوش بازیگر مشهور فرانسوی در نقش اصلی این فیلم حضور داشت و جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن از جشنواره کن را هم برای بازی در این فیلم دریافت کرد. دومین فیلم بینالمللی بلند داستانی کیارستمی «مثل یک عاشق» است که در سال 1391 در ژاپن آن را ساخت. آن هم داستانی عاشقانه دارد که با وارد کردن جزییاتی از زندگی به شکل روایی همیشگی کیارستمی رسیده است.
جوایز داخلی | جوایزی که عباس کیارستمی از جشنوارههای داخلی به دست آورده بیشتر مربوط به دهه 60 و 70 است. او بارها در جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت جوایز کارگردانی و فیلمنامه نویسی شده، اما مهمترین جوایزی که گرفته به فیلم «خانه دوست کجاست؟» در سال 1365 بر میگردد. او برای این فیلم جایزه بهترین کارگردانی و جایزه ویژه هیئت داوران را دریافت کرد. در سال 1368 کیارستمی برای ساخت فیلم «کلوزآپ» نامزد دریافت جایزه بهترین کارگردانی بود اما در نهایت جایزه ویژه هیئت داوران نصیبش شد.
جوایز خارجی | کیارستمی بیش از 80 جایزه و نشان از جشنوارههای بینالمللی دریافت کرده. او در سال پایانی زندگیش یعنی 2016، عضو آکادمی اسکار هم شده بود. اما اگر بخواهیم از مهمترین جوایزی که او در طول 45 سال فعالیت هنری خود دریافت کرده بنویسیم، باید ابتدا به نخل طلای جشنواره کن که در سال 1997 برای فیلم «طعم گیلاس» گرفته اشاره کنیم. او تنها کارگردان ایرانی است که به این جایزه دست پیدا کرده. پس از آن جایزه شیر نقرهای جشنواره ونیز که در سال 1999 برای فیلم «باد مارا خواهد برد» به آن رسید، از مهمترین جوایز او است. کیارستمی دکترای افتخاری دانشگاه سوربن فرانسه را هم در کارنامه دارد و با پنجبار نامزدی برای نخل طلای جشنواره کن، یکی از رکودداران نامزدی برای دریافت این جایزه است.
داوریها | کیارستمی در بسیاری از جشنوارههای فیلم به عنوان داور حضور داشته و میتوان از برجستهترین آنها به داوری جشنواره فیلم کن در سالهای ۱۹۹۳، ۲۰۰۲، ۲۰۰۵ و ۲۰۱۴ اشاره کرد. او در سال ۱۹۸۵ در جشنواره فیلم ونیز، در سال ۱۹۹۰ در جشنواره فیلم لوکارنو، در سال ۱۹۹۶ در جشنواره فیلم سنسباستین، در سال ۲۰۰۰ در جشنواره فیلم کارلووی واری جمهوری چک، در سال ۲۰۰۴ در جشنواره فیلم سائو پائولو، در سال ۲۰۰۷ در جشنواره فیلم کانال بیو به عنوان سرپرست داوران و در سال ۲۰۱۱ در جشنواره فیلم کاستندورف به داوری پرداخت. کیارستمی تا سال 2014 به عنوان میهمان یا داور افتخاری در بخشهای مختلف در جشنوارههای جهانی حضور پیدا میکرد.
سایر فعالیتها | کیارستمی در دانشگاه نقاشی خوانده بود و به همین دلیل یکی از فعالیتهای اصلی او طراحی تیتراژ و ساخت تیزرهای تبلیغاتی بود. ساخت عنوانبندی «قیصر» و »رضا موتوری» از آثار کیمیایی از برجستهترین کارهای او در این حوزه است. همچنین او تا سالهای پایانی عمرش هم طراحی تیتراژ انجام میداد و حتی خطی که تیتراژ فیلمهای «به همین سادگی» و «یک حبه قند» با آن نوشته شده، منسوب به اوست. علاوه بر این عباس کیارستمی شاعر توانمندی بود که کتابهای زیادی از اشعار او به چاپ رسیده. طراحی صحنه، عکاسی، نجاری و… هم از دیگر فعالیتهایی بودند که کیارستمی آنها را به صورت حرفهای انجام میداد. او در سالهای اوج و حتی کمکار شدنش، چندین فیلمنامه برای کارگردانهای مختلف نوشت. از جمله فیلمنامه «بادبادک سفید» و «طلای سرخ» برای جعفر پناهی،«کلید» برای ابراهیم فروزش و «کارگردان مشغول کارند» برای مانی حقیقی و…