وحید سعیدی: هر چیزی که درباره « فرزند صبح» شنیدید و یا هر تصویری که از اکران سال 89 این فیلم به خاطر دارید را کامل کنار بگذارید، چون نسخه جدید و مورد تایید بهروز افخمی هیچ قرابتی با آن تصاویر بی ربط به هم چسبانده شده نسخه جشنواره ای ندارد. «فرزند صبح» که تا پیش از رونمایی از نسخه جدید پاشنه آشیل کارنامه کارگردانش محسوب می شد حالا تبدیل به فرزند خلف افخمی شده، فیلمی که می توان تمام قد پشتش ایستاد و از آن دفاع کرد. نسخه جدید «فرزند صبح» یا بهتر بگوییم نسخه نهایی و اصلی، حالا هویت یک اثر سینمایی را پیدا کرده و می توان آن را ارزیابی کرد و نقاط ضعف و قوتش را دید و درباره اش حرف زد.
سال 89، نسخه ای از فیلم «فرزند صبح»، بدون رضایت و نظارت بهروز افخمی، تدوین و به جشنواره بیست و نهم ارائه شد. افخمی چه قبل از تحویل فیلم به جشنواره و چه بعد از پذیرش آن برای بخش مسابقه، اعتراض خود را به انحای مختلف نسبت به نسخه آماده شده اعلام کرد. او طی بیانیه ای از کارگردانی فیلم اعلام برائت کرد و گفت نسخه ارائه شده ، کاملا غلط است. افخمی در بیانیه اش به تک تک ایرادات فیلم اشاره کرد، اما گوش تهیه کننده به این اعتراض ها بدهکار نبود ، او فیلم را نه تنها از جشنواره بیرون نکشید که بر اکران آن اصرار کرد. فیلم در نهایت روی پرده رفت، تا یکی از جنجالی ترین اکران هاو البته نشست های خبری به نام افخمی و «فرزند صبح»اش ثبت شود. خبرنگاران که از نسخه اکران شده عصبانی بودند، به شدیدترین شکل ممکن به افخمی حمله کردند، اما او ضمن برائت از نسخه نمایش داده شده با قاطعیت از کارش در بخش کارگردانی دفاع کرد و گفت فیلم به خاطر غلط بودن تدوین، موسیقی و دوبله اش به چنین سرنوشتی دچار شده، اما همه حاضران در جلسه و کسانی که فیلم را دیده بودند، حرف هایش را قبول نکردند و مستقیم و غیر مستقیم گفتند که افخمی به خاطر اینکه فیلم درنیامده، بهانه تراشی کرده و با این اعتراض ها و جنجا ل ها خواسته تا مسولیت شکست فیلم، که هزینه زیادی هم بابت تولیدش شده را نپذیرد.
با وجود همه این هجمه ها اما افخمی همچنان براین موضع پافشاری میکرد که اگر « فرزند صبح» طبق آنچه که او طراحی کرده تدوین، دوبله و موسیقی اش ساخته شود ، تازه سر و شکل سینمایی پیدا می کند و می شود درباره آن به عنوان یک فیلم سینمایی حرف زد. ادعایی که البته خیلی هایی که نسخه جشنواره ای آن را دیده بودند ، باور نداشتند و می گفتند چطور می شود با تدوین مجدد و… از آن اعوجاج تصویری ، یک فیلم سر وشکل دار درآورد. اما این اتفاق در عمل افتاده، نسخه نهایی «فرزند صبح» هیچ ربطی به آن نسخه سال 89 ندارد. با مقایسه دو نسخه کاملا مشخص می شود که در نسخه اولیه فقط سکانس ها بهم چسبانده شده و ربطی هم بهم ندارند. برای مثال فقط کافی است به دو مورد اشاره شود. یکی از سکانس های طولانی و بی ربط نسخه اولیه که حاضران در سالن مطبوعات با کف و سوت به آن واکنش نشان دادند ، مربوط است به صحنه هایی که خمینی جوان سوار بر کالسکه به سمت منزل پدری اش در حرکت است . او در طول مسیر شروع به پیچیدن عمامه اش می کند و… این سکانس هیچ دیالوگی ندارد و حدود چهار دقیقه و چند ثانیه زمان آن است. در نسخه جشنواره این سکانس وسط فیلم استفاده شده، در حالیکه افخمی آن را برای تیتراژ طراحی کرده بود. در نسخه جدید این سکانس را ترانه ای از فرهاد مهراد همراهی می کند و اسامی عوامل در طول آن روی تصاویر حک می شود. یا مثالی دیگر درباره کاراکتر ننه خاور دایه حضرت امام که هدیه تهرانی نقش آن را بازی می کند. در نسخه جشنواره ای ننه خاور را فقط در چند سکانس می بینیم ، طوریکه مخاطب حس می کند هدیه تهرانی به عنوان بازیگر مهمان در فیلم حاضر شده، در حالیکه در نسخه جدید ننه خاور حضوری جدی در فیلم دارد و مخاطب کاملا متوجه می شود که او چه نقش و تاثیر مهمی در زندگی حضرت امام داشته است.
«فرزند صبح» محصول یک کارگردان مولف است، به همین خاطر است که اگر پلانی بدون نظارت و تفکر کارگردان کم و زیاد شود، شاکله اثر بهم می ریزد. افخمی «فرزند صبح» را در ادامه ماجراجویی هایش در تصویر کردن رویا و واقعیت ساخته. مسیری که با «گاوخونی» آن را تجربه کرد و در «فرزند صبح» آن را به تکامل می رساند. او با ظرافت با در هم تنیدن چهار دوره زندگی امام مخاطب را وارد فضایی می کند که بین رویا و واقعیت معلق می ماند و به بی وزنی کامل می رسد، دقیق مثل خواب دیدن . انتخاب مناسب ترانه هایی از فرهاد مهراد برای همراهی سکانس ها هم به این حس معلق بیش از پیش کمک می کند.