امین حیایی سالها برای تبدیل شدن به یکی از ستارگان سینمای ایران تلاش کرد و از جمله بازیگرانی بود که نه بهواسطه پول یا چهره، که بهخاطر استعدادش پلههای موفقیت را پیمود. اما پس از رسیدن به جایگاه یک ستاره هم بخشی از تواناییهای او – لااقل برای چند سال – کمتر مورد توجه قرار گرفت. او سالها بهعنوان یکی از چهرههای مطرح سینمای کمدی ایران شناخته میشد اما بارها نشان داده که قابلیتهای بیشتری دارد. فهرست بازیهای برگزیده او همین تنوع را در کارنامه حیایی نشان میدهد.
«درخونگاه» (سیاوش اسعدی، 1396)
حیایی در این فیلم بیش از همیشه بر تواناییهای غیرکلامیاش بهعنوان بازیگر تکیه میکند. رضا در «درخونگاه» آدمی است که پس از 8 سال جان کندن در ژاپن با آرزوهایی دور و دراز به خانه بازگشته و بهتدریج متوجه میشود که هیچچیز آنطور نبوده که او فکرش را میکرده است. پس شکل بازی حیایی در طول فیلم بهتدریج تغییر میکند: از آدمی که سعی میکند سختیهای گذشته را فراموش کند و امیدوارانه در پی رسیدن به آرزویش باشد تا فردی عبوس و کمحرف. توانایی حیایی در نمایش باورپذیر این سیر تحول، ستودنی است.
«شعلهور»(حمید نعمتالله، 1395)
«شعلهور» تا امروز برجستهترین دستاورد حیایی در مقام بازیگر بوده است. پیچیدهترین نقشآفرینی او در نقش یک بازنده تمامعیار رقم میخورد: فردی کینهای که به یک اندازه از خود و دیگران انتقام میگیرد. فریدِ «شعلهور» در نگاه اول تمام ویژگیهای یک شخصیت منفور و حتی مشمئزکننده را دارد. این هنر نعمتالله و البته حیایی است که موفق میشوند فرید را – با وجود نمایش تمام ضعفهای هولناکاش – به شخصیتی همدلیبرانگیز تبدیل کنند.
«کما» (آرش معیریان، 1382)
آنچه امین حیایی را به یکی از بازیگران موفق سینمای کمدی در دو دهه اخیر تبدیل کرده، توانایی او در تیپسازی است. این توانایی در «کما» بهوضوح قابل مشاهده است. تیپ «مرد سادهدل بامعرفت» با این فیلم تثبیت و در ادامه به یکی از تیپهای تکرارشونده کاراکترهای حیایی (مهمتر از همه، در «اخراجیها») تبدیل شد.
«مهمان مامان» (داریوش مهرجویی، 1382)
کاراکتر دکتر در این فیلم از آن دست تیپهایی است که مهرجویی در سالهای اخیر چند بار به سراغ آنها رفته است: آدمی در ظاهر ساده که بهدنبال نجات اطرافیان از مشکلات است. ویژگی مهم این شخصیتها لزوم نمایش سادگی، هوش و شیرینی در کنار یکدیگر است و حیایی در یک نقشآفرینی سهل و ممتنع از پس این کار برمیآید.
«شب»(رسول صدرعاملی، 1386)
حیایی در این فیلم روی لبه تیغ راه میرود. لهجه مازندرانی و سادهدلی شخصیت حیایی در این فیلم خوراک یک تیپسازی تمامعیار کمیک است. اما حیایی شخصیت را از جنبههای کمیک خالی کرده و از او یک فرد همدلیبرانگیز میسازد. در فیلمی که بنیاناش مبتنی بر همدلیبرانگیز بودن هر سه شخصیت کلیدی است، حیایی موفق میشود پابهپای به دو غول بازیگری سینمای ایران (انتظامی و شکیبایی) پیش برود و این دستاورد کمی نیست.
منبع: سینما دیلی