محمدحسین لطیفی، روزگاری مُهر یکی از بهترین کارگردانهای سریالهای تلویزیونی را روی پیشانی داشت؛ کارگردانی که آثارش هم مخاطب عام را راضی میکرد و هم مخاطب خاص. او جزو معدود کارگردانان تلویزیونی بود که آثارش با اقبال خوب منتقدان هم روبهرو میشد و به این ترتیب هر دو طیف مخاطبان از او راضی بودند. سیر نزولی لطیفی از زمانی شروع شد که او راهش را از تلویزیون به سمت شبکه نمایش خانگی کج کرد. دو سریال «قلب یخی» و «ساخت ایران» نتوانستند موفقیت زیادی برایش داشته باشند و به همین دلیل برای احیای دوبارهاش به تلویزیون برگشت. «دودکش» آخرین موفقیت او در عرصه سریالسازی در تلویزیون بود. به بهانه بازپخش سریال «همسایهها» از شبکه آیفیلم، مروری داریم بر مهمترین سریالهای ساخته شده توسط این کارگردان.
به گزارش فیلمنیوز، محمدحسین لطیفی روزگاری برگ برنده تلویزیون بود و شبکهها برای داشتن او سر ودست میشکستند. کارگردانی که هرسریالی میساخت به اصطلاح میگرفت و پر مخاطب میشد. اوج کار لطیفی در تلویزیون در حد فاصل سالهای 1380 تا 1388 است. در این برهه زمانی او سریالهایی چون همسایهها، صاحبدلان، وفا و… را برای تلویزیون ساخت. دوران افول او از زمانی آغاز شد که به سمت شبکه نمایش خانگی رفت. لطیفی در مجموع 14 سریال تلویزیونی ساخته و 2 سریال هم در شبکه نمایش خانگی.
کت جادویی| 1377 | پخش : شبکه سه
اولین سریال لطیفی در تلویزیون «کت جادویی» بود که به خاطر جذابیت سوژهاش مخاطبان زیادی را با خودش همراه کرد. داستان یک کت که مدام از توی جیبهایش پول بیرون میآید و چه چیزی میتواند از این جذابتر باشد؟ ماجرا از این قرار بود که رئیس یک شرکت ساختمانی و برجسازی معتبر، از دست کتی جادویی که مدام برایش پول میآورد و از دردسرهای ثروتمند بودن خسته شده بود، میخواست از شر این کت راحت شود و آن را به کارمند جوان و آسوپاسش ببخشد. جوان با گرفتن این کت کیف میکرد اما رفتهرفته زندگیاش با دردسرهایی روبهرو میشد. رامبد جوان و بهزاد فراهانی، بازیگران اصلی این سریال بودند. «کت جادویی» در بازپخش هم اثر موفقی بود.
همسایهها| 1379 | پخش : شبکه سه
«همسایهها» یک جورهایی سنگ بنای تمام کمدیها آپارتمانی تلویزیون به حساب میآید. هنوز هم در مقایسه با آثار آپارتمانی که بعد از آن تولید شدند، یک سر و گردن بالاتر است و معمولا تمام کارهای بعدی، با این اثر لطیفی مقایسه میشوند. این مجموعه هم فیلمنامه جذابی داشت و داستانهای جالبی برای مخاطبانش تعریف میکرد و هم از بازیگران قابل قبولی استفاده کرده بود. لطیفی در این سریال از حضور دو مهره اثرگذار حسین پاکدل به عنوان فیلمنامهنویس و محمدرضا شریفینیا در جایگاه بازیگردان بهرهمند شد و آنها بخش مهمی از این موفقیت را رقم زدند. بعد از فیلمنامه، مهمترین برگ برنده سریال، گروه بازیگران آن بود که توسط شریفینیا انتخاب شده بود و اگر این گروه کنار هم جمع نمیشد، عملا وضعیت سریال به اینجا نمیرسید.
سفر سبز |1381 | پخش : شبکه سه
«سفر سبز» بدون شک یکی از بهترین سریالهای محمدحسین لطیفی در تلویزیون است. یک سریال آبرومند با بازیگران درجه یک و فیلمنامهای کاملا جدید و قابلقبول. سریالی که هنوز هم در بازپخشها مخاطبان خاص خودش را دارد و کماکان از آن استقبال میشود. اینبار هم حسین پاکدل نقش بسیار مهمی در موفقیت سریال داشت. درواقع محمد حسین لطیفی با یک فیلمنامه قابل قبول و بازیگرانی کاربلد، اثری موفق خلق کرده و آن را با افتخار داخل کارنامه کارگردانیاش قرار داده. لطیفی با دست گذاشتن روی پارسا پیروزفر برای نقش اصلی سریال، انتخاب هوشمندانهای در آن زمان انجام داد. بخش مهمی از جذابیت «سفر سبز» به دلیل حضور این بازیگر بود. او در نقش پسری که با فرهنگ آلمانی بزرگ شده بود و تازه به ایران آمده و اطلاعی از فرهنگ مردم ایران نداشت بازی قابل قبولی از خودش به نمایش گذاشت. در طول سریال کاملا میتوانستیم او را در قالب نقشی که برایش در نظر گرفتهاند بپذیریم و با احساساتش برای پیدا کردن مادر و پدری که هیچ وقت ندیده است همراه شویم.
وفا | 1385 | پخش : شبکه سه
«وفا» برای مناسبت ماه محرم ساخته شده بود و ربط خاصی به نوروز نداشت اما سال 1385 به خاطر اینکه نوروز و ماه صفر باهم همزمان شده بود، مدیران شبکه سه تصمیم گرفتند دست روی این سریال بگذارند. «وفا» بعد از چند قسمت آنقدر مورد توجه قرار گرفت که سر و صدای عجیبی به راه انداخت و پرمخاطبترین سریال نوروزی آن سال شد. عشق نامتعارف یک جاسوس اسرائیلی به دختر لبنانی، برای مردم به شدت خوشایند بود و این استقبال فراوان برای پوریا پورسرخ که اولین حضورش را جلوی دوربین تجربه میکرد، اتفاق مهمی بود. فیلمنامه سریال مهمترین نقطه قوت آن بود. علیرضا افخمی سال 1384 با «او یک فرشته بود» توانسته بود توجهها را به سمت خودش جلب کند و درست یک سال بعد، با نوشتن فیلمنامه «وفا» یک بار دیگر خودش را ثابت کرد.
صاحبدلان | 1385 | پخش : شبکه یک
«صاحبدلان» هنوز هم جزو سه سریال موفق مناسبتی رمضان است و خیلیها تماشای بازپخش آن را به سریالهای جدید و امروزی ترجیح میدهند. نکته مهم «صاحبدلان» که باعث میشود یک سر و گردن بالاتر از بقیه سریالهای مذهبی تلویزیون بایستد این بود که مخاطبانش را کودک فرض نمیکرد و مثل معلمهای قرآن به آنها درس اخلاق نمیداد. درواقع لطیفی در صاحبدلان، یک قصه قرآنی را به امروزیترین و روانترین شکل ممکن به نمایش گذاشت و در این بین از بازیگران کاربلدی هم استفاده کرد. باران کوثری با این سریال برای اولین بار پا به تلویزیون گذاشت. بخش مهمی از باورپذیری نقش، به رابطه صمیمانه پدربزرگ و نوه برمیگشت. باران کوثری در مصاحبهای گفته بود که در پشت صحنه هم به حسین محجوب بابا میگفته و سعی میکرده او را با ویژگیهای خلیل صحافزاده باور کند.
قلب یخی | 1389 | پخش : شبکه خانگی
محمدحسین لطیفی در شرایطی پا به شبکه نمایش خانگی گذاشت که در تلویزیون برای خودش برو بیایی داشت و تهیهکنندگان برای کار با او سر و دست میشکستند، اما با این حال ترجیح داد که از تلویزیون بیرون بزند و به دور از ممیزیهای رایج تلویزیون با دستی باز برای شبکه نمایش خانگی سریال بسازد تا به این شکل رقیبی هم برای تلویزیون بتراشد. «قلب یخی» با حضور بازیگران مطرح کلید خورد و با کلی جار و جنجال به بازار آمد. فروش خوب هفتههای ابتدایی موجب شد تا لطیفی بوی موفقیت را حس کند، اما آغاز ممیزیها و پخش نامناسب از یکسو و آغاز توزیع سریال «قهوه تلخ» و جلب توجه زیاد این سریال، سرنوشتی دیگر برای لطیفی رقم زد. «قلب یخی» گرچه هیچ وقت به سرانجام نرسید و در پایان فصل دوم بدون نتیجه رها شد اما به عنوان یک اتفاق مهم در حافظه شبکه نمایش خانگی ماند.
دودکش 1 | 1392 | پخش : شبکه یک
شاید سریال «دودکش» را بشود به حساب آثار قابل قبول لطیفی گذاشت اما باید قبول کنیم در مقایسه با کمدیهایی مثل «همسایهها» یا «عینک دودی»، عملا نمیشود امتیاز قابل قبولی برایش در نظر گرفت. درست است که لطیفی بعد از شکست «ساخت ایران» و بازگشت مجدد به تلویزیون این سریال را ساخت و آن زمان مورد توجه قرار گرفت اما در کارنامه کارگردانیاش، برگ برندهای به حساب نیامد. با اینحال میتوان گفت «دودکش» جزو آخرین موفقیتهای این کارگردان در عرصه سریالسازی به حساب میآید. این سریال بعد از موفقیت «ساختمان پزشکان» و «دزد و پلیس»، در شرایطی ساخته شد که زوج بهنام تشکر و هومن برقنورد بسیار مورد توجه قرار گرفته بودند و در کمدی به امضای مطلوبی رسیده بودند. درواقع محمدحسین لطیفی از جذابیت این زوج برای سریالش استفاده کرد و تاحدودی هم موفق شد. بده بستانهای نقش فیروز و نصرت بامزه از آب درآمده بود و تکه کلامهای شخصیت فیروز مشتاق از جمله آمپاس و قمپز در کردن و لغز خواندن و بلدم بلدم و … تا مدتها استفاده میشد. فصل دوم این سریال با نام «پادری» تولید شد که موفقیتی به دست نیاورد.