در بسیاری از داستانها فیلمها و سریالهای عاشقانه، طبقه اجتماعی عاشقها اهمیت ویژهای داشته است. عدم توازن میان طبقه اجتماعی عاشق و معشوق بارها و بارها به موانعی بر سر راه به ثمر رسیدن عشق تبدیل شده و همین مسئله درام جذابی را شکل داده است. محور اصلی درام در سریال «بامداد خمار» به کارگردانی نرگس آبیار هم از همین تضاد طبقاتی شکل میگیرد. رحیم شاگرد ناچیز یک نجاری است و در مقابل خواستگارهای اسمورسمدار محبوبه هیچ جایگاهی ندارد و این به مسئله مهمی در این اثر تبدیل شده است.
به گزارش فیلمنیوز، به بهانه استقبال از روابط عاشقانه در سریال «بامداد خمار» نگاهی داریم به اهمیت شغل و جایگاه و طبقه اجتماعی مردان عاشق در فیلمها و سریالهای عاشقانه جذاب.
ابوالفضل پورعرب | عروس | قاچاقچی دارو

در فیلم «عروس» به کارگردانی بهروز افخمی، کاراکتر حمید با بازی ابوالفضل پورعرب برای اینکه بتواند فاصلهی طبقاتی میان خودش و خانواده مهین را جبران کند، سراغ قاچاق دارو رفته است؛ کاری که از نظر حمید راهی سریع و کوتاه برای کسب درآمد است. ماجرای فیلم از شب عروسی شروع میشود. حمید و مهین در راه ماهعسل تصادف میکنند و این تصادف زمینهساز مسائلی میشود که با شغل حمید در ارتباطند. فرار حمید پس از تصادف، و پنهانکاری او دربارهی شغلش اعتماد مهین را بهتدریج از بین میبرد. درواقع این تصادف باعث میشود مهین به رازهایی درباره شغل حمید پی ببرد و همین امر زمینهساز بحرانی میشود که رابطه عاشقانه آنها را تحتتاثیر قرار میدهد.
فریبرز عربنیا | سلطان | معرکهگیر و جیبزن

در فیلم «سلطان» به کارگردانی مسعود کیمیایی هم شغل سلطان، نقش کاملاً مستقیم و تعیینکنندهای در شکلگیری درام عاشقانه دارد. سلطان مردی حاشیهنشین است؛ مردی که خانه و زندگی و شغل مشخصی ندارد. به همراه دو رفیق همخانهاش معرکه میگیرد و جیببری میکند. ابتدای فیلم همخانهی سلطان کیف حاوی مدارک شخصیت مریم را در فرودگاه میدزدد و همین مسئله باعث میشود سلطان برای پس دادن مدارک با مریم روبهرو شود. با اینکه آنها از هر لحاظ باهم متفاوتند اما همین رفتوآمدها برای پس دادن مدارک باعث شکلگیری عشقی میان آنها میشود؛ عشقی که نهایتا به جایی نمیرسد.
محمدرضا فروتن | قرمز | صاحب رستوران

ناصر ملک با بازی محمدرضا فروتن در فیلم «قرمز» به کارگردانی فریدون جیرانی، صاحب رستوران است. درست است که محور اصلی فیلم به دلیل بیماری پارانویای ناصر شکل میگیرد اما انتخاب شغل هم برای این شخصیت بسیار اهمیت دارد. ناصر در رستوران مدیر است. همه را کنترل میکند، دستور میدهد و با کوچکترین بینظمی برخورد میکند. بنابراین این سلطهگری گرچه ریشه در کودکی او دارد اما در رستوران مجال بروز بیشتری پیدا میکند و به زندگی مشترکش هم میرسد. از سوی دیگر مواجهه ناصر با روابط برخی زنان و دختران در رستوران، باعث میشود بدبینی او افزایش پیدا کند و به همسرش هستی هم شک کند. این شک و بدبینی زندگیاش را به هم میریزد.
پارسا پیروزفر | شیدا | سرباز

در فیلم «شیدا» به کارگردانی کمال تبریزی، پارسا پیروزفر نقش پسری به نام فرهاد هرندی را دارد. پسری از خانوادهای متمول که به جبهه اعزام میشود و پدرش تلاش میکند کاری در حاشیهای امن برایش در نظر بگیرد. با این حال از ناحیه چشم آسیب میبیند و به بیمارستان صحرایی منتقل میشود. اینجاست که میان او با پرستاری به نام شیدا احساساتی شکل میگیرد. درواقع سرباز بودن فرهاد و جراحت ناشی از حضورش در جبهه باعث شکلگیری درام میشود. شیدا از او مراقبت میکند و برایش قرآن میخواند و فرهاد از آنجایی که او را نمیبیند شیفتهی صدایش میشود و این ماجرای عاشقانه پیش میرود.
بهرام رادان | سنتوری | خواننده

در فیلم «سنتوری»، علی بلورچی با بازی بهرام رادان، نوازنده سنتور و خواننده است. شغل او زمینه شکلگیری رابطه عاشقانهاش با هانیه، همسرش، را فراهم میکند. علاقه مشترک آنها به هنر و موسیقی باعث نزدیکی و تفاهم بیشتر میشود. از سوی دیگر خانوادهی ثروتمند و سنتی علی او را به خاطر شغلی که انتخاب کرده طرد میکنند و او هم مجبور میشود با حضور در مهمانیها و عروسیها کسب درآمد کند و همین هم به عاملی برای اعتیاد و فروپاشی او تبدیل میشود. درواقع شغل علی در شکلگیری عشق او کمک میکند و سپس به مانعی بر سر راه ادامه زندگیشان تبدیل میشود. موسیقی و حرفه علی در «سنتوری» بهطور مستقیم نقش موتور اصلی شکلگیری، پیشرفت و تحول درام عاشقانه را ایفا میکند.
شهاب حسینی | شهرزاد | مدیر کافه

کاراکتر قباد در سریال «شهرزاد»، مدیر یک کافه رستوران مجلل است. او این جایگاه را خودش به دست نیاورده و به دلیل اینکه در دم و دستگاه بزرگآقا زندگی کرده، به آن رسیده است. قباد ثروتمند و پرقدرت است اما تا پیش از دیدن شهرزاد هیچگاه احساس خوشبختی نمیکند. درواقع آنچه باعث میشود قباد به خوشبختی واقعی برسد، این جایگاه اجتماعی نیست. او در مواجهه با شهرزاد به نگاهی جدید در زندگی میرسد که قابل مقایسه با هیچ جایگاهی نیست. گرچه در فصل دوم و پس از مرگ بزرگ آقا تغییر رویه میدهد و از این قدرت به شکل دیگری استفاده میکند اما نهایتا رسیدن به شهرزاد را بر هر جاه و مقامی ترجیح میدهد.
سینا مهراد | آقازاده | مأمور مبارزه با فساد

در سریال «آقازاده»، کاراکتر حامد تهرانی با بازی سینا مهراد، مأموری است که علیه فساد مبارزه میکند. او با اینکه خودش هم آقازاده است و به واسطه روابط پدرش به این شغل منصوب شده، اما مخالف پدیده آقازادگی است و همین مسئله باعث میشود مقابل نیما بحری که یک آقازاده پرقدرت است، بایستد. درواقع حامد در عین اینکه از شغلش برای مبارزه با فساد استفاده میکند، برای ایستادن مقابل نیما و دفاع از زندگی شخصیاش هم از آن کمک میگیرد. حامد برای اینکه بتواند عشقش را حفظ کند مجبور است نیما را شکست دهد و از مسیر حرفهاش چنین اقدامی را انجام میدهد.
حامد بهداد | پیرپسر | کتابفروش

علی در فیلم سینمایی «پیر پسر» یک کتابفروش است؛ شخصیتی علاقهمند به ادبیات و سینما که هیچگاه توانایی بروز خودش را نداشته است. در خانواده نتوانسته است مهارت خود را دنبال کند و در کتابفروشی هم با اینکه سواد ادبیاش از همه بالاتر است، مدام تحقیر میشود و به او اجازه ادامه فعالیت نمیدهند. با اینحال رعنا از اینکه علی شخصیتی فرهنگی است به او علاقهمند میشود و رابطهشان به این دلیل شکل میگیرد. گرچه در ادامه مشخص میشود که رعنا هم اهل فرهنگ و هنر نیست و بیشتر به ادای روشنفکری علاقهمند است. بهرحال شغل علی در پیرپسر هم به جهت معرفی شخصیت و جایگاه اجتماعی او اهمیت دارد و هم به جهت موقعیتی برای ورود به رابطه عاشقانهاش با رعنا.
هوتن شکیبا | تاسیان | چاپچی

کاراکتر امیر با بازی هوتن شکیبا در سریال «تاسیان» کارگر یک چاپخانه است؛ پسری کتابخوان که تا پیش از دیدن شیرین، با خواندن و نوشتن روزگار میگذرانده است. او اولینبار شیرین را در همان چاپخانه میبیند. درواقع شغلش به مکانی برای مواجهه او با عشقش تبدیل میشود. او با علاقهای به ادبیات دارد در دل شیرین جا باز میکند اما برای اینکه بتواند به او نزدیک شود مجبور است شغل دیگری دستوپا کند و از این جهت به ساواک وارد میشود. ورود امیر به ساواک، نه تنها زندگیاش را بهم میریزد که او را به لحاظ شخصیتی هم تحتتاثیر قرار میدهد. با این حال تنها در این شرایط است که میتواند مجالی برای رابطه با شیرین به دست بیاورد.
نوید پورفرج | بامداد خمار | نجار

در سریال «بامداد خمار» نوید پورفرج در نقش رحیم نجار ظاهر شده؛ یک شاگر نجاری که در ظاهر جذاب که توانسته است علاقه محبوبه را به خودش جلب کند اما از سوی دیگر کوچکترین جایگاه اجتماعی ندارد. در مقایسه با خواستگارهای محبوبه، حتی به حساب هم نمیآید با این حال محبوبه بوی چوب مغازه محقر او را به زندگی کنار خواستگارهای ثروتمند و با جاه و مقامش ترجیح میدهد. شغل رحیم از این جهت اهمیت دارد که در تعارضی جدی با خانواده و سبک زندگی محبوبه قرار میگیرد. درام از همین تضاد شکل میگیرد و اولین موانع عاشقانه میان این دو نفر هم نا همخوان بودن سبک زندگی آنهاست.





