«بچه زرنگ» جدیدترین انیمیشن ایرانی است که روانه پرده سینماها شده، انمیشنی که به لحاظ تکنیک و اجرا گامی رو به جلو در این عرصه محسوب می‌شود. در این انیمیشن مخاطبان با یک قهرمان تازه آشنا می‌شوند. او و دیگر قهرمان‌های انیمیشن‌های ایرانی چه ویژگی‌ها و خصلتی دارند.
به گزارش فیلم‌نیوز، از آنجایی که انیمیشن دست سازنده را برای خلق دنیایی رویایی باز می‌گذارد، بنابراین قهرمان و حتی ابرقهرمان جایگاه ویژه‌ای در انیمیشن‌ها دارد. در طول یک دهه‌ای که از ورود سینمای ایران به حوزه انیمیشن‌سازی می‌گذرد، شاهد آثار گوناگونی با قصه‌های اساطیری، برگرفته از دنیای حیوانات و قهرمان‌سازی بوده‌ایم. برای پاسخ به این سوال که قهرمان‌های اصلی انیمیشن‌های ایرانی چه کاراکترهایی هستند و چقدر توانسته‌اند شمایل یک قهرمان را داشته باشند، مروری داشته‌ایم بر این شخصیت‌ها.
بچه زرنگ | محسن | صداپیشه: مینا قیاسپور
محسن فرزند یک خانواده معمولی است که در شهر تهران زندگی می‌کند، اما علاقه زیادی به ابرقهرمان‌های داستان‌های تخیلی دارد. او در طی یک سفر به جنگلی در ایران، تصمیم می‌گیرد از قدرتی که فکر می‌کند دارا است استفاده کند و جنگل را از شر شکارچیان غیرقانونی نجات دهد. طراحی شخصیت محسن براساس تخیل و دیدگاه‌های بچه‌های امروزی گامی متفاوت در عرصه انیمیشن‌سازی ایرانی است. او با تجهیزاتی که دارد و توانایی صحبت با حیوانات، تبدیل به یک ابرقهرمان کوچک شده و فیلم توانسته این را با روند قصه برای مخاطب کودک به صورتی باورپذیر ارائه دهد.
لوپتو | علی | صداپیشه: شوکت حجت
داستان «لوپتو» درباره حمایت از کالای ایرانی و جلوگیری از غرب‌زدگی در تولید اسباب‌بازی است. فیلم نقطه عطف پررنگی ندارد و برای همین علی به عنوان قهرمان داستان شرایطی برای ابراز نمی‌یابد. پدر علی یک کارگاه ساخت اسباب‌بازی در یک آسایشگاه روانی دارد و می‌خواهد جلوی ساخت اسباب بازی‌هایی که نماد فرهنگ غرب هستند را بگیرد. اما در این میان افرادی مانع می‌شوند و علی تلاش‌هایی برای جلوگیری از ناامیدی پدر می‌کند.
پسر دلفینی | پسر دلفینی | صداپیشه: ناهید امیریان
«پسر دلفینی» در مواجهه اولیه یادآور داستان قدیمی «تارزان» است. بچه انسان به دلایلی در میان حیوانات بزرگ می‌شود و زمانی که ماهیت واقعی خود پی می‌برد در تلاش است که به زندگی واقعی خود برسد. شخصیت پسر دلفینی، به سختی به دنبال پدر و مادر خود می‌گردد و در این راه به کمک یک صیاد مروارید می‌آید و یک جادوگر مهربان هم به او در مسیرش یاری می‌رساند. اما مهم‌ترین کاری که این شخصیت می‌کند مبارزه سخت با هشت‌پای بدجنس داستان است که از دید مخاطب کودک، پسر دلفینی را تبدیل به یک قهرمان واقعی می‌کند.
بنیامین | بنیامین | صداپیشه: مریم شیرزاد
«بنیامین» فیلمی است که براساس مضامین مذهبی و قرآنی ساخته شده. فیلمی درباره مقابله با ظلم. در واقع شاید قهرمان فیلم پیش از بنیامین، مادر او باشد که در برابر ظلم فراعنه مصر قد علم می‌کند. اما از جایی به بعد بنیامین است که برای آزادی مادر و احقاق حق مردم سرزمینش به دنبال راهی می‌گردد. این فیلم در تلاش است مقابله با ظلم را به زبانی کودکانه به مخاطب نشان دهد و بنیامین به عنوان پسر کوچکی که قدم در این مسیر می‌گذارد نماد یک حق طلب است که در آخر هم به پیروزی می‌رسد.
فیلشاه | شادفیل | صداپیشه: حامد عزیزی
تنها انیمیشن ایرانی که مانند نمونه‌های موفق شرکت والت دیزنی، قهرمان و محوریت داستان را تنها براساس حیوانات قرار داده، «فیلشاه» است. قهرمان داستان هم شخصیت شادفیل فرزند رییس گله فیل‌ها است. این قهرمان به دلیل دست و پا چلفتی بودن مورد تمسخر قرار می‌گیرد و اطرافیانش مدام باید مواظب کارهای او باشند. اما در انتها در برهه‌ای که به کمک او نیاز است به خوبی کار خود را انجام می‌دهد. «فیلشاه» به دلیل استفاده از حیوانات در کل قصه، بسیار مورد توجه مخاطب کودک قرار گرفت.
آخرین داستان | آفریدون | صداپیشه: اشکان خطیبی
«آخرین داستان» برگرفته از ماجرایی اساطیری از گذشته ایران درباره قیام کاوه آهنگر در برابر ضحاک و خروش آفریدون به عنوان قهرمان قصه است. این انیمیشن با وجود اینکه نماینده ایران در اسکار 2020 بود، اما ضعف‌های آشکاری دارد که نمی‌توان به راحتی آنها را نادیده گرفت. درباره روند داستانی که برای قهرمان پیش می‌آید، در داستان اصلی آفریدون یک قهرمان اساطیری واقعی است، اما فیلم «آخرین داستان» آنطور که باید سیر سلوک این شخصیت را نشان نداده و به مباحث کلی بسنده کرده.
جمشید و خورشید | جمشید | صداپیشه: امین حیایی
یکی از قدیمی‌ترین انیمیشن‌هایی است که کار ساخت آن در ایران کلید خورد اما به دلایلی سال‌ها از اکران منع شد. داستان این فیلم به گذشته‌های دور ایران بر می‌گردد، زمانی که گروهی از شاهزادگان به خواستگاری خورشید دختر پادشاه می‌آیند تا شایسته‌ترین آنها انتخاب و داماد و وارث تاج و تخت پادشاه شوند. اما منجم دربار عاشق دختر پادشاه است و خورشید را می‌دزد. حالا نوبت جمشید است که به عنوان قهرمان وارد شود و به دنبال خورشید برود و او را نجات بدهد. جمشید شمایل یک قهرمان اساطیری را دارد و روایت و ساخت هم این فضا را به شخصیت او داده تا به درستی مسیر قصه را طی کند.
فهرست مقدس | هاران | صداپیشه: بهرام زند
«هاران» با الهام از سوره بروج و استفاده از منابع تاریخی، روایتی از ماجرای «اصحاب اخدود» را پیش از ظهور اسلام روایت می‌کند. داستانی که از آن به عنوان نخستین هولوکاست تاریخ یاد می‌شود. ماجرای کشتار مسیحیان در سرزمینی که تحت حکومت پیروان یهود است. قهرمان این داستان شخصیت هاران است. او قبلا راهزن بوده و حالا قرار است به مردمش کمک کند. یک عشق او را از گمارهی نجات داده و به سمت نور فرستاده. هاران جسور و مغرور است و تنها نقطه امیدوارکننده فیلم.
شاهزاده روم | ملیکا | صداپیشه: مریم شیرزاد
ملیکا مادر امام زمان(عج) است و قصه «شاهزاده روم» از سال‌ها پیش از تولد امام زمان شروع می‌شود. زمانی که یک شاهزاده پاکدامن مسیحی به نام ملیکا که از تبار یشوعا وصی عیسی و نواده قیصر روم است، عاشق می‌شود و در راه این عشق سرنوشت او تغییر می‌کند. ملیکا قهرمان قصه است و در نهایت راهش به دیار مسلمانان می‌رسد. او پس از آنکه به همسری امام یازدهم شیعیان در می آید، مادر منجی بشریت می گردد.
رستم و سهراب | رستم | صداپیشه: محمدرضا علیمردانی
داستان‌های شاهنامه‌ای مربوط به دو شخصیت رستم و سهراب، یکی از مشهورترین قصه‌های اساطیری ایران است. اما انیمیشن «رستم و سهراب» پایان اصلی این قصه را تغییر داده و دیگر رستم سهراب که پسرش است را نمی‌کشد. رستم بدون اینکه توضیحی احتیاج داشته باشد، یکی از قهرمانان اسطوره‌ای است که از هفت خوان عبور کرده و بر همه دشمنانش غلبه می‌کند. اما در این فیلم ماجرای روبرویی پدر و پسر را خواهیم دید و در آخر بازهم رستم در کسوت قهرمانی خودش باقی می‌ماند.
تهران ۱۵۰۰ | نازی | صداپیشه: هدیه تهرانی
قصه اصلی انیمیشن «تهران 1500» درباره مرد سالخورده‌ای به نام اکبر آقا است که در نزدیکی پایان زندگی است و می‌خواهد در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شود. اما قهرمان اصلی قصه، نوه او نازی است. او در ماه تحصیل می‌کند و حالا بنا به درخواست پدربزرگ باید به زمین و ایران برگردد تا کارهایی که اکبرآقا قبل از مرگ از او می‌خواهد را انجام دهد. مخاطب، نازی را در مواجهه با تهران در سال 1500 می‌بیند.
