پژمان جمشیدی در بخش دوم مصاحبه با عادل فردوسیپور در برنامه «360» از مهمترین آثار کارنامهاش و دلیل اصلی بازی مداومش در آثار مختلف را مشکلات مالی عنوان کرد که با آن دستوپنجه نرم میکرده. مروری داریم بر بخشهای مهم این گفتوگو.
به گزارش فیلمنیوز، تمرکز بخش دوم مصاحبه عادل فردوسیپور با پژمان جمشیدی روی کارنامه بازیگری جمشیدی است و البته علاقهاش به اجرا و سینمای کمدی.
سختیهای تئاتر | تئاتر خیلی برایم سخت بود اما سختی آن بیشتر به عدم شناختم از اجرای آن برمیگشت. حضور تماشاچی اذیتم نمیکرد و تمرکزم را بهم نمیریخت. مثل زمانی که فوتبال بازی میکردم. بهترین بازیهایم زمانی بود که در استودیومهای بزرگ بازی میکردیم. نقدها غصهدارم میکرد اما از یک طرف بهم انگیزه میداد. خیلی طبیعی است از فوتبال بیایی بعد بخواهی در عرصهای کار کنی که فرهنگیترین نقطه جامعه است. با خودم میگفتم آمدهای یک غلطی کردهای حالا باید تلاش کنی دستت را ببری بالا.
کار زیاد به خاطر مشکلات مالی | در پاسخ به انتقاد عادل فردوسیپور درباره اینکه چرا در بعضی فیلمهای ناموفق بازی کرده گفت: «این یکی دو سال فیلم زیاد بازی کردم اما از یکی دو سال دیگه کمکارتر میشوم. قبول دارم صد درصد بینشان فیلمهایی بوده که خوب نبوده. دلیل اصلیش این بود که مدتی پیش یک اتفاق مالی عجیبوغریبی را تجربه کردم و به زیر صفر رسیدم. بدهیهای عجیب و غریبی داشتم که فقط با کار میتوانستم جبران کنم. فقط شبها یکی دو ساعت میخوابیدم اگر کار نمیکردم نمیشد. این یکی دو سال من را تحمل کنید.»
علاقه به اجرای برنامه ورزشی | پیشنهاد مجریگری خیلی داشتم هم از تلویزیون هم پلتفرمهای مختلف. وقتی پیشگو بهم پیشنهاد شد دیدم کانسپت بامزهای دارد و قبول کردم. الان هم اگه برنامه ورزشی راجع فوتبال باشد دوست دارم.
بهترینها | سینمای اروپا را بیشتر دوست دارم اما نمیتوان سینمای هالیوود را نادیده گرفت. تارانتینو کارگردان مورد علاقهام است. «پالپ فیکشن» را خیلی دوست دارم و از کمدیهای بیلی وایلر لذت میبرم. از میان بازیگران ایرانی بازی هادی حجازیفر در «آتابای» بینظیر بود. همینطور پیمان معادی «متری ششونیم» و نوید محمدزادهی «ابدویکروز». از میان فیلمهایم «جهان با من برقص» و «علفزار» را بیشتر از همه دوست دارم. «جهان با من برقص» را بیست بار دیدم پنجاه بار دیگه هم میبینم اما بقیه کارهایم را دو سه بار بیشتر نمیتوانم ببینم. از بین سریالها «زیرخاکی» نقطه عطفی بود برایم.
آنهایی که دوست دارم همبازیشان شوم | با بازیگران زیادی کار کردهام جز پرویز پرستویی و هدیه تهرانی و امین حیایی و هوتن و نوید و پیمان معادی بازی کنار همهشان را دوست دارم تجربه کنم. البته همان بهتر بازی نکردم اگرنه له میشدم.
رسیدن به نقش فریبرز باغبیشه | فریبرز زیرخاکی روز سوم بازی دستم آمد. در یک سری سکانسها فریبرزی که الان میبینید نیست. در یک سکانس وسط دیالوگهایم گفتم : «کجای کاری تو» خیلی خنده گرفت و دیدم چقدر نشسته روی این آدم. از همان جا اضافه کرده کردم و بقیه را کمکم به همین جمله نزدیک کردم و شخصیت شکل گرفت. دویدنش را از روی دویدن پدرم الگو گرفتم. بچه که بودم میدیدم موقع دویدن یه دستش را ثابت نگه میدارد و برایم عجیب بود.
خندههای بیجا | سر لونه زنبور یه جایی میآمدیم در خانهمان را میزدیم میدانستیم هیچکس آن تو نیست. یه جا موقع در زدن گفتم در رو باز کن لاابالی دیگر نتوانستیم خودمان را کنترل کنیم و تا آخر میخندییدیم. یه جا هم محسن کیایی به پیام احمدنیا میگفت برو یه گوشه وایسا. من این را که میگفت نمیتوانستم خودم را کنترل کنم. توی «ما همه باهم هستیم» هم با ویشکا خیلی خندیدیم و چهار پنج باری تکرار شد. ویشکا میگفت بغل لپهایت را از تو گاز بگیر. توی تئاتر هم شده خندهام بگیرد هم ذهنم سفید شده انگار مردهای و هیچ چیز یادم نمیآید. یکبار در تئاتر «آنسوی آینه» خانم رامینفر باید در خیالش میزد توی سر من و من برمیگشتم میگفتم چقدر دلم برات تنگ شده بود. یک شب جوری محکم زد که مغزم جابهجا شد. تماشاچیها خودشان متوجه شدند گفتند اوه. حالا خنده ما مگر بند میآمد. آنقدر خندیدیم که تماشاچیها دست زدند و دوباره شروع کردیم.
بازی به جای فوتبالیستها | دوست دارم نقش مارادونا را بازی کنم یا بکهام چون زندگی جالبی دارند. یا مثلا آدمهایی که یه ذره چپی بودند و زندگی عجیب و غریبی داشتند.
علاقه به کمدی | نقشهای جدی برایم مهمند اما دوست ندارم از کمدی دور شوم که فقط اجتاعی بازی کنم. ذوقی که مردم بعد از دیدن فیلم کمدی دارند من را راضی میکند.
پژمان جمشیدی این روزها فیلم کمدی «شهرهرت» را همراه با فیلم «بی مادر» را بر پرده سینماها دارد.