سریال «تاسیان» ساختهی تینا پاکروان، یکی از آثار بحثبرانگیز و در عین حال پُربینندهی پلتفرمهای داخلی در سال ۱۴۰۴ بود. داستانی عاشقانه و تاریخی با پسزمینهای اجتماعی که در بستر دههی پنجاه شمسی روایت میشد. جمعه 3 مرداد، قسمت پایانی این سریال در پتلفرم فیلیمو منتشر شد و واکنشهای متفاوتی داشت. بسیاری این کار را پسنیدیده و آن را یکی از قویترین سریالهای شبکهی نمایش خانگی در این سالها دانستهاند. این افراد همچنین کارگردانی پاکروان را یکی از نقاط قوت سریال قلمداد کردهاند. در مقابل برخی از پایان تلخ سریال گلایه کردهاند و عدهای هم آن را با «خاتون» در دو کفه ترازو قرار داده و مقایسه کردهاند.
به گزارش فیلمنیوز، بعد از انتشار قسمت پایانی «تاسیان»، کامنتهای بسیار زیادی در شبکههای اجتماعی پیرامون آن منتشر شد. در این گزارش نگاهی داریم به مهمترین کامنتهای منتشر شده درباره این سریال.

نامشخص ماندن برخی ماجراها | عدهاز مخاطبان سریال بعد از انتشار قسمت آخر، به سوالات و ابهاماتی در سریال اشاره کردهاند که بیپاسخ باقی مانده است. بعضیها نوشتهاند که عاقبت شخصیت رجبزاده برایشان نامفهوم مانده و از اینکه نامه سعید هیچگاه به شیرین نرسیده است ابراز ناراحتی کردهاند. درحالیکه خواندن نامه میتوانست وضعیت را تغییر دهد اما حالا کوچکترین تاثیری در روند سریال نگذاشته. برخی مخاطبان هم معتقدند سریال روندی کند داشته و نهایتا در قسمت پایانی ریتم وقایع به طرز عجیبی تند شده است.

چرا این همه تلخی؟ | عدهای از کاربرانِ شبکههای اجتماعی پایانِ این سریال را جسورانه دانستند و گروهی دیگر آن را بیش از آنچه باید غمانگیز توصیف کردند. اما بیشترین حجم نظرها نسبت به این سریال، درباره اعتراض به سرانجام شخصیتها است. بعضی کاربران از مرگ شیرین و سرنوشت مبهم امیر مغموم به نظر میرسند. یکی از آنها نوشته است: «شیرین الکی مرد؟ یعنی چی؟». همچنین کاربر دیگری نوشته است که با دیدنِ پایانِ غمانگیزِ سریال، سرش در حالِ انفجار است. یکی از کاربران با نگاهی فمینیستیتر نوشته است: «شیرین اونقدری قوی بود که خودش دربارهی زندگیاش تصمیم بگیره. اینکه قربانی شد واقعاً دردناک بود.» برخی کاربران نیز از تلخی پایان دفاع کردهاند و برای مثال نوشتهاند: «زندگی خیلی از ماها همینجوری تموم شد.» عدهای هم از شخصیت امیر که همه را نهایتا به کشتن داد خشمگین شده و نوشتهاند: «کاش یکی از همون اول جلوی این امیر را میگرفت.»، یا «اگه این امیر رو گیر بیارم…»

تمجید از بازیِ خوبِ بازیگران | اما بخش مهمی از نظریاتی که در شبکهی نمایشِ خانگی بیان شد، تمجید از بازیِ بازیگران بهخصوص بابک حمیدیان، صابر ابر و مهسا حجازی بود و بیشترین تحسین را از آن خود کرد: «بازی بابک حمیدیان ترکوند.» و دیگری نوشته است: «همه عالی بودن، صابر… پانتهآ… حمیدیان» عدهای تاکید کردهاند که اگر کاراکتر جمشید نجات با بازی بابک حمیدیان در سریال نبود، اصلا ارزش نگاه کردن نداشت و خیلیها هم نقشآفرینی صابر ابر را در قامت یک رفیق واقعی ستودهاند.

تاسیان یا خاتون؟ | قیاسِ میان این سریال با «خاتون» محلِ بحثِ بسیاری از مخاطبانی بوده است که «تاسیان» را به عنوان اثری از کارگردانِ «خاتون» دانستهاند. کاربری نوشته است که به نظرش سریال بسیار قشنگی بوده، اگرچه «خاتون» حالوهوای دیگری برایش داشته است. کاربر دیگری توضیح داده است: «امیر «تاسیان» آدم درستی نبود و هر دختری باید از او دوری کند؛ اما فرار شرین اگزجره بود، در حالیکه در سریال «خاتون»، فرار خاتون از شیرزاد کاملا منطقی و در بستری درست انجام شد.» یک مخاطب دیگر نیز نوشته است: «چرا باید شیرین اونطوری از دستِ امیر فرار کنه، اون شوهرش بود؛ قاتل و جانی که نبود. امیر «تاسیان» که مثل شیرزاد «خاتون» نبود.»

تاسیان ادامه دارد؟ | اما آیا پایان سریال باز بود؟ این سؤالی است که بسیاری از کاربران مطرح کردهاند. برخی معتقدند که پایان باز یعنی مخاطب بتواند سرنوشت شخصیتها را حدس بزند یا تأمل کند، نه اینکه احساس کند سریال نیمهکاره رها شده است. عدهای نیز پایان «تاسیان» را آگاهانه تلخ و ضدقصه میدانند و میگویند که اثر بدین علت به این گونه بهپایان رسید که قسمتهای بعدی آن در سالهای پس از انقلاب ساخته شود. حتی کاربری پا را فراتر از این گذاشته و دربارهی موضوعِ فصلِ دومِ «تاسیان» اینطور اظهارنظر کرده است که: «من فکر میکنم و حدس میزنم امیر رو به خاطر قتلِ سعید میبرند زندان و بعد شیرین میره خارج. امیر هم میفهمه یا تو زندان خودکشی میکنه یا میکشنش. شیرین هم چند سالِ دیگه برمیگرده.» با نگاهی به کامنتها به نظر میرسد تعدادِ زیادی بر این عقیده هستند که این سریال به گونهای به پایان رسیده است که میتوان انتظار داشت فصلِ دومِ آن نیز ساخته شود؛ در اینباره البته باید منتظرِ نظرِکارگردان بود؛ چراکه «تاسیان» دومین سریال از سهگانهی پاکروان پس از «خاتون» و پیش از «ماهدخت» محسوب میشود.
سریال «تاسیان» دومین مجموعه از سهگانهی «روزی روزگاری ایران» و دومین سریالی است که به نویسندگی و کارگردانی تینا پاکروان تولید شده است.
امیر آدم خوب اما بد عملی بود که با کاراش همه رو نابود کرد
دیدگاهت به عشق خیلی بده امیر تلاش کرد عشقشو به دست بیاره ولی بابای دختره اصلا به دخترش توجه نمیکرد که چی و چرا و کی رو میخواد
واقعا شخصیت امیر تنفرآور بود.مگه میشه بخاطر خودخواهی که اسمش رو گذاشته عشق اینجوری همه رو بدبخت کنه…خنده داره هیچکس هم جلوش رو نمیگیره.همه رو ریخت بهم مثلا بخاطر عشق…آخرشم که رفت کارخونه همه رو تحریک کرد ریختن خونه باعث کشته شدن شیرین شد..تف به ذات کسی که واسه منفعت خودش همه رو بدبخت کنه.
یکی از موفق ترین سریال های اخیر با بازی و صحنه نگاری زمانی قوی بود ، قسمت هائ از سریال با واقعیت های آنزمان مطابقت داشت و قسمتی نه رجب زاده و حزب توده ؟؟ گنگ و مبهم بود البته این سریال کاملا طبقاتی بود و یک خانواده خیلی مرفه قبل از انقلاب را که جمشید کارخانه دار با زحمت بازویش کارخانه را تأسیس کرده در نظام پهلوی ا غراق آمیز بود و سوال برانگیز است ؟؟ البته از مردم ناراضی قبل انقلاب حرفی زده نشد بجز کارگران کارخانه که آنهم توسط عناصر ی تحریک به اعتصاب شدند
شخصیت امیر در فیلم بسیار چندش آور بود یک آدم ضعیف که برای رسیدن به خواسته اش به هر روش غیر اخلاقی دست میزند بازی هوتن شکیبا افتضاح بود و تنها حسی را که ایجاد میکرد نفرت بود .
فرار شیرین و امیر برای چهل و هفت سال پیش ان هم دختری از یک خانواده متشخص غیر واقعی بود بخصوص صحنه های شمال خانه درختی و قایق و رابطه این دونفر بیشتر شبیه کارتون بچه ها بود تا واقعیت
خیلی خیلی فانتزی و خارج از واقعیت جامعه دهه پنجاه بود .دست فیلم های هندی را از پشت بسته بود .یک مامور ساواک به این شیک و مجلسی خیلی تهوع آور است.طرف برای عشقش خیلی راحت وارد ساواک بشود و به رده های بالای دست پیدا کنند و خیلی راحت بتواند از ساواک خارج شود .و ساواک هم تحقیق نکند که خانواده مذهبی دارد برادر و در اون و جز مبارزان انقلابی است . کاری هم نکند .بابا کن هم مطالعه کنار خیال پردازی خوبه والله
سریال تاسیان مملو ازنکاتی بود که بیننده رابرای دنبال کردن سریال به خودش جذب میکرد،اما نکته حائز اهمیت اینکه قسمت پایانی خیلی سریع سریال را جمع بندی کرد.اینجور پایان بیننده رادرشوک وابهام قرار میدهد غیرازعاملی مثل سانسور وجود داشته که بیننده گان بی اطِلاع هستند
کلا عادت کردن آخر فیلم ها رو فقط خراب کنند با احساسات مردم بازی کنن نویسنده و کارگردانی ک نمیتونی آخر فیلم چجوری جمع کنی خب چکاری از اول درست نکن فیلم تنها این فیلم نیس قهوه پدری .جان سخت .آبان .و….همه رو ب مسخره تموم میکنن واقعا متاسفم حیف از این همه وقت آدم گرفته میشه این مزخرفات نگاه میکن
اصلا پایان خوبی نبود
اونچه که بیشتر نمود داشت نقد مصادره برخی صنایع بود که اون رو در اثر عملکرد چپی های وابسته به شوروی و برخی ارازل شاغل در اون دانسته است و تلخی انتهای سریال هم این موضوع را بصورت بسیار تاریک به تصویر کشید
دیگه چه فصل جدیدی؟ کاراکتر های اصلی که مردن رفتن.
کاش اینقدر غم انگیز تمام نمیشد . میشد فصل دومی براش میزاشتن و خیلی قشنگتر تمام میکردن.
داستان فیلم عالی بود با بازی بینظیر بعضی از هنرمندان عزیز منجمله حمیدیان،بیاتی،حجازی و امیر،ولی بک کنم داستان رو دوباره بسازه و ادامه داشته باشه،احتمالا ادامش با ازدواج نازنین بیاتی با امیر ب پایان برسه
با سلام از آنجا که سناریو زاییده تخیل نویسنده وکارگردان بوده ومنشا واقعی و تاریخی ندارد هرطورکه نویسنده بخواهد می تواند آنرا تمام کند ولی اگرریشه درواقعیت داشت قهرا باید طبق واقع تمام می شد ودیگرکسی هم نقدی نداشت .اما اظهارنظرهای همه کاربران هم درسته ضمنا باتوجه به شخصیتهای محوری داستان یعنی شیرین وامیر که حالا دیگه نیستندومرده اند جایی برای فصل یا فصلهای بعد نمی ماند.البته بازی همه کاراکترها مخصوصا حمیدیان .پانته آپناهی ها .فهیمه نصرتی .بیاتی جذابتر بود .
اگر به معنی تاسیان دقت کنیم متوجه میشیم سریال به معنای واقعی با حال تاسیان به پایان رسید
مرگ شیرین و مرگ امیر در غم شدید
ادامه داستان رو هم احتیاجی نیست بدانیم چون همه میدونن بعد از پیروزی انقلاب همه کارخونه ها و اموال صاحبانشان مصادره شد پس چیزی نمیمونه که نجات بخواد براش مبارزه کنه
موفق باشید تینا پاکروان
امیر باید زنده میموند که مجازات بشه..همه زیر سر همون امیره
سریال تاسیان عالی بود ولی نمیدونم چرا مدتیه پایان فیلمها و سریالهای ایرانی اینقدر بد غم انگیز و حول حولکی هست.چرا نباید تو این اوضاع مملکت پایان شاد داشته باشه.این همه غم در پایان نمایش ها ! چرا؟
فکر یه سریال خوب تو سرم بود ولی قسمت آخرش چرت ترین
قسمت سریال بود که فکرشو نمیکردم خیلی خیلی چرت تموم شد و کل سریال رو زیر سوال برد بلد نیستین درست نکنین دا این چی بود ساختین واقعا چرت بود
بازیها عالی بود مخصوصا بابک حمیدیان
سلام مثل همیشه با ساخت سریالهای بی محتواتون که به ناکجا آباد ختم شد تاسیان هم از همین دست میباشد . بازیگر فقط پول مهم و کاری به اینکه چی هست و چه نقشی داره و اینکه مخاطب چه نقدی و چه واکنشی داره، مهم نیست .
از این سریالها زیاد بوده که همیت اواخر پوست شیر که با احساسات و هیجانات مخاطب بازی میکنه و دست آخر تیر خلاص رو به احساط و شعور مخاطب شلیک میکنه و حیف وقت که برای سریالهای ایرانی گذاشته بشه……
متاسفانه خانم پاکروان به بد ترین حالت ممکن سریال به پایان رساند کلی داستان می شد به شکلهای مختلف پایان برسد بد بخت مثلاً نجات چهگناهی داشت کار خانشو آتش بزنند
دختر نجات چرا اینقدر دیونه بازی درآورد و حاضر به شنیدن حرفهای امیر نشد نه به فرارش از خونه و طبیعت رفتنش نه به داستان فرارش از دست امیر
بابا این استخر چی بود که امیر نتونست بیرون بیاد با یک اسلحه دستش زیر پایش
شیرین هم چرا باید بکشنش اون کارگرها که روزی همکلاس بودند و دوست
امیر هم این همه داستان نمی خواست زنش بود داشت بچه دار می شد نهایتا می رفت آمریکا اگه عشق عشقی بود بالاخره بهم می رسیدند
خلاصه منتظر آخر خوبی از سریال بودیم ولی نتونست فیلمنامه رو خوب بنویسه با این همه بازیگر خوب
وقتی هر کاری میکنی هی نمیشع بیخال شید حتمن قسمت نیست امیر کور بود همه چی ک نابود کرد حتا خودشو عشق کشکه یه احساس زود گذره
اصلا پایان قشنگی نبود مخصوصا دو قسمت آخر…متاسفم
سلام.خیلی بد و نامفهوم تموم شد هیچ کدوم از شخصیت ها رو نشون نداد رجب پور ،حوری ،اونی که شیرین رو هل داد ،محسن و …. حتی هما و بقیه از زیرزمین بیرون نیومدن این همه وقت گذاشتیم نگاه کردیم با شور و هیجان پایان خیلی بدی داشت
با سلام و خسته نباشید خدمت سرکارخانم پاکروان و همه بازیگران عالی سریال تاسیان …
چرا همه فکر می کنند آخر همه داستان ها و سریال های ایرانی باید با خوشی و عروسی تمام شود ؟؟!!@
تحریف تاریخ در بستر یک یک عشق کثیف
تلخترین بخش سریال اونجایی بود که کارگران حاصل سالها تلاش خودشون رو آتیش زدن
کارخونه ای رو که با زحمت ساخته بودن
محل کسب روزیشون
کارخونه دار وطن پرستی که مونده بود تا ایرانو آباد کنه
نرفته بود
سرمایه شو نبرده بود تا به ساخته شدن ایران کمک کنه
یه چهار نفر نون برسونه….
باقیش که داستان بود
اره قسمت تلخ و متاسفانه واقعی دادستان این بود
به نظرم حرف این سریال همین بود
این سریال ساخته شده بود تا اینو بگه
اگر به پست آخر هوتن شکیبا رو بخونید متوجه میشوید
😉
مزخرف
واقعاً قسمت اخر خیلی چسبید اون عاشق دل خسته نامرد در یک استخر یک متر ونیمی خفه شد ودختر هم کنار استخر سقط شد..کسی که قدر اون پدر رو ندونست بهتره برای یک ادم نامرد کنار استخر بمیره دم کارگردان گرم چون این دوتا روی اعصاب بودن واخر مردن.ولی سعید حیف بود واقعا اخر مردی بود مخصوصا بازی صابر ابر که انگار از ان زمان امد…
من آدمی هستم که حتی تو بدترین شرایط زندگی گریه نکردم و زمانی که قسمت پایانی تاسیان رو دیدم حس میکردم داره قلبم از جا کنده میشه داره می ترکه ناخودآگاه گریه شدید ی داشتم و حتی پسرم که 5 سالشه با تعجب به من نگاه میکرد, حتی زمانی که تکرار شود که دیدم به خانوادم گفتم کانال رو عوض کنن دیگه نمیتونستم قسمت آخر رو دوباره ببینم. دیوانه کننده بود نمیشه از فیلم انتقاد کرد نمیشه که همیشه یه فیلم پایان خوب داشته باشه ، در کل فیلم خوب و احساسی بود من دوست داشتم
مفت وبی جهت پایان یافت با تراژدی بهتری میتوانست جمع شود نه اینگونه که حسرت دردل تماشاچی بماند.
به معنای واقعی با قسمت آخر تمام جذابیت و نکات مثبت سریال رو خراب کردین رفتتتت
به نظرم این امیر هرجاعاشق شده عشقش خودحواهانه وخانه خراب کن بوده
یه آدم روانی به تمام معنا
کسیکه عاشق واقعی باشه به خانواده اون دختر احترام میزاره اهمیت میده وصبور میمونه وهرچیزی را از راهش وارد میشه
سلام پایان بندی سریال خیلی بدنوشته شده بود. البته اکثر سریال های شبکه خانگی این ایراد را دارند که خوب و جذاب شروع و پایان بندی افتضاح دارند.در این سریال ساواک تطهیر و کارگران زحمتکش و انقلابی شورشی و غارتگر نمایش داده شد. قسمت آخر را به بالی وود معرفی نمایید حتما جایزه خواهد گرفت.