محمد صابری | انتشار خبر دورخیز محمدحسین مهدویان برای کلید زدن تازهترین پروژه سینمایی خود برمبنای روایتی ناگفته از جنگ تحمیلی 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه خاک ایران، باردیگر نگاهها را به سمت یکی از استعدادهای جوان سینمای ایران که حضوری تأثیرگذار بر احیای «سینمای استراتژیک» در دهه 90 داشت، معطوف کرد. مهدویان که سالهاست از جریان اصلی فیلمسازی در سینمای ایران فاصله گرفته است، با چه پشتوانه و سابقهای سراغ ساخت «ماجرای نیمهشب» میرود؟
به گزارش فیلمنیوز، در مرور آمارهای مرتبط با جشنواره فیلم فجر، محمدحسین مهدویان صاحب رکوردی است که حتی کارگردانان صاحبنام سینمای ایران هم آن را در کارنامه خود ندارند؛ فیلمسازی جوانی که در سال 1394 با فیلم «ایستاده در غبار» بهعنوان یک فیلماولی به جشنواره فجر آمد، تا سال 1400 و در 7 دوره پیاپی این رویداد، حضور مستمر داشت تا رکورد حضور پیاپی در فجر را به نام خود ثبت کند.این آمار اما صرفا ناظر به کمیت تجربههای مهدویان نبود و در هر 7 دوره او با فیلمی خود را به جشنواره فجر رساند که آثاری قابلتوجه و بحثبرانگیز بودند. هرچند حواشی مربوط به دو حضور پایانی او در سال 99 با فیلم «شیشلیک» و بعدتر با «مرد بازنده» در سال 1400 منجر به توقف این زنجیره شد و همزمان او را از دنیای سینما دور کرد.
مهدویان در این سالها سراغ سریالسازی رفت و با «زخمکاری» حضوری پرحرفوحدیث در شبکه خانگی را تجربه کرد اما حالا خبر رسیده که بعد از 4 سال او باردیگر قرار است روی صندلی کارگردانی یک پروژه سینمایی تکیه بزند. فیلم «ماجرای نیمهشب» که طبق شنیدهها قرار است با تهیهکنندگی حبیب والینژاد به تولید برسد، بهاحتمال زیاد میتواند یکی از پروژههای جنجالی در جشنواره فجر پیش رو باشد اما به بهانه ساخت این فیلم با سوژهای مرتبط با جنگ 12 روزه، سراغ بازخوانی کارنامه مهدویان از منظر تمرکز بر سوژههای استراتژیک و ملی رفتهایم.
ایستاده در غبار | 1394 | دفاع مقدس

تیم جوانی که از سینمای مستند برخاسته بود و مجموعه موفق «آخرین روزهای زمستان» را با محوریت زندگی شهید حسن باقری برای پخش از تلویزیون به سرانجام رسانده بود، برای ورود به میدان سینمای بلند، سراغ تجربهای مشابه رفت و «ایستاده در غبار» اینگونه تبدیل به پدیده جشنواره سیوچهارم فیلم فجر شد؛ فیلمی که نام محمدحسین مهدویان را در کنار سعید روستایی که همان سال با «ابد و یک روز» در جشنواره حضور داشت، بهعنوان امیدهای تازه سینمای ایران برسر زبانها انداخت.
ایده استراتژیک؛ ساخت فیلم سینمایی با محوریت شهدای شاخص، آنقدر طی دهههای 70 و 80 گرفتار کلیشهها و روایتهای بیخاصیت شده بود که کمکم سینمای ایران داشت عطای پرداختن به این قهرمانان ملی را به لقایش میبخشید. «ایستاده در غبار» در نیمه دهه 90 توانست همه کلیشههای سابق را در هم شکسته و با نگاهی زمینی به زیست یک قهرمان ملی، پایهگذار جریانی تازه در سینمای دفاع مقدس شود. تصویر ارائهشده از حاج احمد متوسلیان با نقشآفرینی درخشان هادی حجازیفر در این فیلم، به یکی از ماندگارترین شمایل سینمایی از فرماندهان جنگ هشتساله تبدیل شد.
بازتابها؛ قرار گرفتن فیلم «ایستاده در غبار» در حد فاصل میان سینمای مستند و داستانی، آن را تبدیل به پیشنهادی متفاوت به سینمای ایران کرد. از همان مقطع رونمایی فیلم در جشنواره فجر، بحث بر سر این ویژگی ساختاری فیلم داغ شد و فرم درست آن بهعنوان یک داکیودرام (مستند داستانی)، مورد تحسین بسیاری از منتقدان قرار گرفت. فیلم علاوهبر دریافت سیمرغ بهترین فیلم از داوران فجر، در فهرست آثار محبوب تماشاگران هم قرار گرفت و بعدتر در اکران عمومی و آنلاین، محبوبیت بیشتری هم در میان سینمادوستان پیدا کرد.
ماجرای نیمروز 1و2 | 1395 و 1397 | جنایتهای منافقین

«ایستاده در غبار» آنقدر تجربه درخشانی برای یک کارگردان فیلماولی بود که بسیاری منتظر تجربه بعدی کارگردان آن باشند؛ «ماجرای نیمروز» بهخوبی به این انتظارات پاسخ داد. فیلمی که هرچند از منظر گرامر تصویری و قرابت با فضای مستند، در امتداد تجربه اول این کارگردان بود اما بهخوبی ویژگیهای ژانری یک تریلر سیاسی را هم به خدمت روایت خود درآورده بود و به پشتوانه همین توفیق، روایت آن به قسمت دوم هم کشیده شد.
ایده استراتژیک؛ در تاریخ معاصر ایران، دهه 60 سرشار از ناگفتههاست و تراکم بالای روایتهای سیاسی و امنیتی از تحولات سالهای ابتدایی این دهه، ورود مستقیم به میدان روایت این مقطع تاریخی را با حساسیتهای بسیاری مواجه کرده است. مهدویان جوان با همراهی تیم باانگیزهاش اما ریسک این ورود را پذیرفت و با تمرکز بر سلسله جنایتهای گروهک منافقین، ابتدا «ماجرای نیمروز» را ساخت و دو سال بعد، «رد خون» را به تصویر درآورد. اصلیترین دستاورد مهدویان در این دو فیلم هم خلق شخصیتهایی جذاب، در دل روایت تاریخی و سیاسی خود بود.
بازتابها؛ در قیاس میان «ماجرای نیمروز» و «ماجرای نیمروز2؛ رد خون»، تجربه اول با بازخوردهای مثبتتری بهویژه در میان منتقدان و سینمادوستان مواجه شد. فیلم اول گویی فضایی بکرتر داشت و مخاطب ارتباط گرمتری میتوانست با قهرمانان اصلی روایت مانند صادق با بازی جواد عزتی و یا کمال با بازی هادی حجازیفر برقرار کند. از منظر روایت تاریخی هم تصویر ارائه شده از ترورهای سال 60 در فیلم اول، موفقتر و باورپذیرتر از تصویر ارائه شده از عملیات مرصاد در فیلم دوم بود.
لاتاری | 1396 | قاچاق دختران ایرانی

بعد از دو فیلم مهم «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز» محمدحسین مهدویان نیاز به یک تغییر در مسیر فیلمسازی خود داشت تا به تکرار تجربههای موفق خود در عرصه تاریخ سیاسی ایران محکوم نشود؛ «لاتاری» با سوژهای ملتهب درباره جامعه امروز، بهترین گزینه برای این تجربه بود؛ فیلمی که ایده آن بر پایه قطعهای از محسن چاووشی در ذهن مهدویان جرقه زد و با همراهی محمود رضوی در مقام تهیهکننده به سرانجام رسید.
ایده استراتژیک؛ در میان مقولههای مرتبط با سینمای استراتژیک، حتما باید تمرکز بر سوژههای ملتهب اجتماعی که گاه سویههای امنیتی هم پیدا میکند را لحاظ کرد. سوژه قاچاق دختران ایرانی توسط شبکههای پرنفوذ سیاسی و امنیتی، یکی از همین سوژهها بود که مهدویان در قالب روایت تراژیک سرنوشت دختری به نام نوشین با نقشآفرینی زیبا کرمعلی، آن را به تصویر درآورد. نوشین با فریب سرشاخه یکی از شبکههای قاچاق انسان، قربانی میشود و برای حفظ آبروی خود، دست به خودکشی میزند. امیرعلی که دل به نوشین بسته، با همراهی مربی فوتبالش به نام موسی، که سابقهای امنیتی هم دارد، برای انتقام خون نوشین، راهی دوبی میشود.
درباره بازتابها؛ از منظر سینمایی «لاتاری» اتفاقی که باید را در کارنامه مهدویان رقم زد و حالا منتقدان از توانمندی او در روایت یک سوژه اجتماعی مینوشتند. اما ابعاد سیاسی و امنیتی روایت این فیلم بهویژه بهواسطه پایانبندی آن با واکنشهای متفاوتی مواجه شد. برخی منتقدان، تمرکز فیلم بر انتقام شخصی و چاقوکشی برای ناموس را برنتابیدند و این نگاه را یادآور قواعد فیلمفارسی و دوران جاهلی برشمردند اما مدافعان فیلم، دقیقا به دلیل همین پایانبندی، عنصر «غیرت» را در روایت فیلم تکریم کردند.
درخت گردو | 1398 | بمباران شیمیایی سردشت

ماجرای قادر مولانپور و سرنوشت تلخ اعضای خانوادهاش که قربانی حملات شیمیایی رژیم بعث در سالهای جنگ تحمیلی علیه ایران شدند، ماجرایی بهشدت دراماتیک است که پیشتر در قالب مستندهایی به آن ارجاع داده شده بود اما محمدحسین مهدویان با ارائه روایتی سینمایی از آن در فیلم «درخت گردو»، طیف گستردهتری از مخاطبان را در معرض این روایت قرار داد.
ایده استراتژیک؛ جنایتهای جنگی متعددی که در طول جنگ هشتساله عراق علیه ایران به ثبت رسیده، آنقدر تراژیک و دردناک است که در مواردی به حکم مصلحتاندیشی، مسکوت ماندهاند. ابعاد مختلف بمباران شیمیایی بهویژه در منطقه سردشت و سرنوشت قربانیان این جنایت هم از همین موارد بود که مهدویان با هوشمندی سراغ داستانی مستند از سرنوشت یکی از قربانیان این فاجعه رفت و آن را در «درخت گردو» به تصویر درآورد.
بازتابها؛ هر چند «درخت گردو» فیلمی بهشدت تلخ است و در همان فصل رونمایی در فجر هم حجم بالای صحنههای دردناک در آن با واکنشهایی مواجه شد اما در مجموع فیلم با نامزدی در 11 رشته برای دریافت سیمرغ بلورین، مورد تحسین هیأت داوران قرار گرفت و دو سیمرغ بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر مرد نقش اصلی را هم شکار کرد. بازی پیمان معادی در این فیلم، یکی از درخشانترین تجربهها در کارنامه این بازیگر توانمند محسوب میشود. فیلم بعدها در اکران عمومی هم فروش 3.5 میلیارد تومانی را تجربه کرد.
ماجرای نیمهشب | 1404 | جنگ 12 روزه

محمدحسین مهدویان که پیش از این قرار بود «خون سهراب» را در همکاری با مهدی یزدانیخرم بهعنوان فیلمنامهنویس مقابل دوربین ببرد، حالا قصد دارد در همکاری با همین نویسنده روایتگر اتفاقی ناگفته از جنگ 12 روزه باشد. نکته مهم این همکاری علاقهمندی توأمان مهدویان و یزدانیخرم به مقوله تاریخ معاصر است که در آثار تصویری و مکتوب هر دو طی سالهای گذشته انعکاس داشته است.
ایده استراتژیک؛ کلیدواژه «جنگ روایتها» از آن کلیدواژههای پرکاربرد در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی ایران طی یک دهه گذشته بوده است و امروز اگر بخواهیم مصداقی تمام و کمال برای آن ارائه کنیم، بهترین گزینه جنگ 12 روزه است. جنگی ناگهانی و پیشبینینشده که قطعا پیشدستی در روایت آن، اهمیت بالایی دارد. هنوز جزئیات زیادی از «ماجرای نیمهشب» بهصورت رسمی منتشرنشده اما شنیدهها حکایت از آن دارد که طرح کلی داستان فیلم مرتبط با عملیات ناموفق رژیمصهیونیستی در محله یوسفآباد تهران است.
بازتابها؛ شاید برای هر کارگردانی، شرایط اینگونه نباشد که جریان واکنش به اثرش، پیش از ساخت کلید بخورد! مهدویان امروز چنین جایگاهی دارد و پروژه تازه او یعنی «ماجرای نیمهشب» هم بهمحض انتشار خبر ساختش، با بازتابهای متفاوتی مواجه شده است. عدهای به استناد نگاه منفی خود به پروژههای ارگانی، از همین امروز موضع خود نسبت به این فیلم را هم عیان کرده و به مهدویان میتازد و در مقابل گروهی به استناد تخصص ثابتشده این کارگردان جوان در روایت داستانهایی از این دست، بازگشت او به دوران اوج فیلمسازیاش را پیشبینی کردهاند. با این حال معتقدیم هنوز برای هر قضاوتی زود است اما همه منتظر نتیجه این پروژه هستیم.