فیلمها و سریالهای مختلفی بودهاند که یا موضوعشان درباره فعالیتهای حرفهای خبرنگارها یا روزنامهنگارها بوده یا ماجرای آنها در بخشی با زندگی شخصی یا کاری این افراد گره خورده است. به بهانه 17 مرداد و روز خبرنگار، مروری داریم بر فیلمها و سریالهایی که موضوعشان به نحوی با زندگی یک خبرنگار در ارتباط بوده است.
به گزارش فیلمنیوز، تعداد آثار مرتبط با حوزه خبرنگاری، بیشتر از اینهاست. در «خانه خلوت»، «خاکستر سبز»، «شوق پرواز»، «قلب یخی» و … هم این حرفه اهمیت زیادی داشت اما طبیعتا امکان پرداختن به همه این آثار وجود نداشت.
خانه کاغذی| کارگردان: مهدی صباغزاده| سال تولید: 1395
فیلم «خانه کاغذی» به کارگردانی مهدی صباغزاده درباره زندگی یک پدر و دختر روزنامهنگار است. امیرعلی با بازی پرویز پرستویی، روزگاری روزنامهنگار برجستهای بوده و دوستان و دشمنان زیادی داشته. آن زمان با وجود اینکه از همسرش جدا نشده بوده و فقط دور از او زندگی میکرده، رابطه عاشقانهای را با زنی به اسم مینو شروع میکند. بعد از اینکه مینو دستگیر میشود در خانهی او مدارکی پیدا میکنند که علیه امیرعلی است و باعث گوشهنشینی او میشود. بخش مهمی از بار دراماتیک فیلم «خانه کاغذی»، روی دوش شخصیت سار با بازی تینا پاکروان است. دختر روزنامهنگاری که حاضر است برای کارش هر خطری را به جان بخرد. «خانه کاغذی» فیلم چندان موفقی در باره زندگی روزنامهنگاران نبود و بازی پرستویی و پاکروان هم آنطور که باید به چشم نیامد.
امکان مینا| کارگردان: کمال تبریزی| سال تولید: 1395
اهمیت حرفه خبرنگاری در فیلم «امکان مینا» از این جهت است که زندگی یک خبرنگار در ارتباط با فعالیتهای سازمانی همسرش قرار میگیرد. مهران و همسرش مینا در شرایط موشکباران ابتدای دهه شصت به همراه همسرش زندگی خوشی دارند. مهران هر روز همسرش را به کلاس میرساند و بعد به سر کار میرود. فکر میکند همسرش به کلاس میرود. درحالیکه دور از چشم شوهرش، به سازمان مجاهدین پیوسته و با توجه به شغل شوهرش اخبار و اطلاعات به روزی از اوضاع کشور دارد و آن را در اختیار سازمان مجاهدین قرار میدهد. تا اینکه بالاخره به ماجرا پی میبرد و نهایتا خبرنگاری که سالها تنها سلاحش قلمش بوده به یک هفتتیرکش حرفهای تبدیل میشود. یکی از نقشهای مهم کارنامه میلاد کیمرام بود اما برای بازی در این فیلم موفق به دریافت جایزهای نشد.
شهرزاد | نام کارگردان: حسن فتحی| سال تولید: 1394
در سریال «شهرزاد» یکی از شخصیتهای اصلی به اسم فرهاد با بازی مصطفی زمانی روزنامهنگار بود. در جریان کودتای 28 مرداد بازداشت میشد و تا پای اعدام میرفت اما به کمک بزرگآقا به زندگی برمیگشت و تا پایان دست از آرمانهایش برنمیداشت. در این فیلم خطرات و سختیهای این حرفه و محدودیتهایی که برای نشر واقعیتها در روزنامه دوران کودتا وجود داشت در ارتباط با ماجرای اصلی به تصویر کشیده میشد. تمرکز فصل دوم «شهرزاد» روی حرفه فرهاد بیشتر بود و از این جهت دنبال کردن ماجراهای آن تا حدی برای مخاطبان خستهکننده شد.
یک روز بخصوص | کارگردان: همایون اسعدیان| سال تولید: 1394
«یک روز بخصوص» درباره فساد اقتصادی و تلاشهای یک روزنامهنگار برای افشای این مسائل بود. شخصیتی به اسم حامد که در سرویس اقتصادی یک روزنامه فعالیت میکرد، قصد داشت باندی خلافکار که برای دور زدن تحریمها، داروهای تقلبی را از چین وارد میکنند و با قیمت بالا به دست مصرف کننده میرسانند را افشا کند و جلوی این قبیل فسادها را بگیرد. درست در همان شرایط، خواهرش به خاطر مشکلات قلبی در بیمارستان بستری میشد. حالا خودش مجبور بود برای نجات جان خواهرش وارد باند فساد خرید و فروش اعضای بدن شود.
نارنجیپوش| کارگردان: داریوش مهرجویی| سال تولید: 1390
ماجرای فیلم «نارنجیپوش» درباره یک عکاس خبری است که یک روز با خواندن کتابی درباره فنگ شویی تصمیم میگیرد عکاسی را بگذارد کنار و رفتگر شود. او آموزش میبیند و همراه با سایر رفتگرها در شهر کار میکند. تا اینکه یک روز یکی از همکارهای خبرنگارش در روزنامه، متوجه کار او میشود. از او عکس میگیرد و خبر رفتگر شدن همکارش را در تمام روزنامهها چاپ میکند. با انتشار این خبر، او خیلی سریع به عنوان عکاس خبری نارنجیپوش، به چهرهای مطرح در کل شهر تبدیل میشود. حضور طناز طباطبایی در این فیلم کوتاه است اما نقشش به عنوان خبرنگار برای معرفی شدن او در شهر، اهمیت زیادی پیدا میکند. طباطبایی خبرنگاری است که عکاسی هم میکند و بالاخره معلوم نمیشود واقعا بیشتر خبرنگار است یا عکاس خبری.
زندگی خصوصی| کارگردان: حسین فرحبخش| سال تولید: 1390
«زندگی خصوصی» به کارگردانی حسین فرحبخش درباره زندگی ابراهیم کیانی، سردبیر روزنامهای به نام «مردم امروز» است. ابراهیم در زمان انقلاب فردی تندرو بوده و حتی زنهای بیحجاب را شکنجه میداده و همکارانش را به دلیل انعطاف مورد بازخواست قرار میداده. او در این سالها پستهای مهمی در زندان و قوه قضاییه داشته و پایش به یک ماجرای بزرگ مالی کشیده شده. حالا در آستانهی دهه نود و بعد از گذشت این همه سال، تغییر رویه داده و به عنوان اپوزیسیون در روزنامهای مطالب جنجالی منتشر میکند و مطالب انتقادیاش با استقبال زیادی روبهروست. با ورود یک پرستو به زندگیاش، همه چیز بهم میریزد و ابراهیم از ترس به خطر افتادن موقعیتش پریسا را میکشد.
خیابانهای آرام | کارگردان کمال تبریزی| سال تولید: 1389
«خیابانهای آرام» به کارگردانی کمال تبریزی بعد از ماجراهای سال 1388 ساخته شد و به خاطر برخی ارجاعها به اتفاقهای آن دوره، هیچوقت از توقیف بیرون نیامد. فیلم درباره یک روز کاری یک خبرنگار در دوران بعد از انتخابات است. ماجراها به نحوی با اتفاق های واقعی جامعه درهم تنیدهاند و یک جورهایی نقد به شرایط موجود تلقی میشود. «خیابانهای آرام» درواقع مجموعهای از ماجرای عجیب است که در طول یک روز رخ میدهد. محور اصلی تمام این ماجراها خبرنگاری است که مدام در صحنههای مختلف حاضر میشود و شاهد تمام ماجراهاست. شوهر زن خبرنگار، پلیس است و دنبال فراریها و خودش دنبال تهیهی خبر. درواقع همه چیز فیلم، براساس همکاری این دو شخصیت پیش میرود.
بدون شرح| کارگردان: مهدی مظلومی| سال تولید: 1381
مهدی مظلومی مجموعه «بدون شرح» را سال 1381 دربارهی اتفاقهای یک دفتر روزنامه به نام شهرقشنگ ساخت. نشریهای که توسط مدیرمسئولی به نام آقای کاووسی اداره میشد که هیچ سررشتهای از روزنامهنگاری نداشت. سردبیر مجموعه هم عملا قدرت عملی نداشت و در مقابل مدیرمسئول، کاری از پیش نمیبرد. تحریریه شهرقشگ یکی از متفاوتترین تحریریههایی بود که در سینما و تلویزیون شاهدش بودهایم. این روزنامه تیتراژ بالایی نداشت و کسی هم آن را نمیخرید چون بنا به گفتهی آقای کاووسی، همیشه مثل کشتی به گل نشسته بود و آقای کاووسی مدام تصمیمهای اشتباه میگرفت.
پلیس جوان| کارگردان: سیروس مقدم| سال تولید: 1380
«پلیس جوان» درباره یک باند خلافکار بود که پلیس از مدتها قبل دنبال اعضایش بود. محور اصلی سریال، روی یک رابطهی قدیمی میان یونس یا همان پلیس جوان با دختری در آن باند بنا شده بود. در این بین خبرنگاری هم حضور داشت که پا به پای پلیس در تکمیل پازل پروندهی خلافکارها کمک میکرد و اطلاعاتی دست اول به دست میآورد. درست است که خیلی وقتها مزاحم تلقی میشد و همه میخواستند از دستش فرار کنند اما کمکهای زیادی به آنها کرد. یک مقدار از الگوی کلیشهای خبرنگارهایی که در فیلمها و سریالها شاهد بودیم فاصله گرفته بود. گرچه هنوز در لباس پوشیدن و برخی رفتارها به همان سمت و سو گرایش داشت اما آنچه مهم است اهمیتی است که در روند پرونده داشت.
پارتی| کارگردان: سامان مقدم| سال تولید: 1379
فیلم «پارتی» به کارگردانی سامان مقدم به طور کلی حول محور زندگی یک زن و شوهر روزنامهنگار پیش میرود. امین حقی تصمیم میگیرد یادداشتهای برادر شهیدش را دربارهی جنگ منتشر کند و از آن جهت که در این حرفها تحلیلی جدید نسبت به این مسئله ارائه کرده، انتشار آن به مذاق عمویش که قصد کاندیداتوری مجلس دارد خوش نمیآید. به همین دلیل کارشکنی میکند تا روزنامهی امین را تعطیل کنند و خودش را هم به حبس بفرستند. حالا در این شرایط، نگار همسر رضا به همراه دوست نزدیکش تصمیم میگیرند هرطور شده پول وثیقه برای آزادی امین را جور کنند. آنها در خانهی بزرگی که متعلق به خواهر امین است پارتی و عروسی برگزار میکنند. علی مصفا قبل از «پارتی» در سریال «کیف انگلیسی» هم نقش یک روزنامهنگار را در دوران مشروطه بازی کرده بود و اینبار هم از پس ایفای آن به خوبی برآمد. او از جشنواره بیستونهم فیلم فجر، نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.
سرب| کارگردان: مسعود کیمیایی| سال تولید: 1367
در فیلم «سرب» به کارگردانی مسعود کیمیایی، نوری خبرنگار روزنامهای است که در دهه 1330 در تهران منتشر میشود. ماجرا از این قرار است که فردی به نام یعقوب که مخالف جریان صهیونیسم در ایران است توسط یکی از اعضای این سازمان کشته میشود و پلیس همسایهی یعقوب، فردی به اسم میرزا محسن را دستگیر میکند تا رد قاتل اصلی شناخته نشود. نوری برادر میرزا محسن است که تلاش میکند هرطور شده راز این ماجرا را کشف کند. درحالیکه یکی از روزنامههای رقیب، علیه یهودیها در این مورد بخصوص مطلبی منتشر میکند، او اجازه ندارد در روزنامه خودشان چنین مطلبی. نهایتا زوج یهودی که در جریان قتل یعقوب هستند راضی میشوند در دادگاه شهادت دهند اما دم آخر همه چیز بهم میریزد و نوری کشته میشود. نقش نوری با ویژگیهای منحصربفرد ودیالوگ های تاثیرگذار، گریمی متفاوت و بازی درست و متناسب تبدیل به اوجی در کارنامه اسلامی شد که در کمتر نقشی به این میزان توفیق دست یافت. اسلامی در جشنواره هفتم فجر برای بازی در این نقش کاندیدای جایزه بهترین بازیگر شد.