روز تلخی بود؛ روز وداعی سخت با یکی از ستونهای قدرتمند سینمای ایران؛ سینمایی که چند روزی است برای قتل داریوش مهرجویی در بهت و حزنی عمیق فرو رفته و امروز چهارشنبه 26 مهرماه، برای بدرقهاش خاموش شده است. از میان تصاویر منتشر شده از چشمهای اندوهگین و صورتهای پر از اشک هنرمندانی که در مراسم بدرقه داریوش مهرجویی حضور داشتند، آنچه بیشتر از همه دلهایمان را به درد آورد، دیدن قامت خمیده و چهره سوگوار یار دیرینه و ستون دیگر سینما، مسعود کیمیایی بود. او بعد از بیشتر از پنجاه سال رفاقت، سر به تابوت دوست قدیمی گذاشت و در فقدانش یک دل سیر گریست. برای این مصیبت اما حتی یک کلمه هم نگفت و مقابل چشمهایی که منتظر بودند تا چند کلمهای درباره مهرجویی از او بشنوند، فقط گفت: «هیچی نمیتوانم بگویم… راجع به داریوش مهرجویی و رفتنش از این جهان حرف بزنم؟ غیر ممکنه!»
به گزارش فیلمنیوز، رفاقت داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی به سال 48 و ساخت دو فیلم قدرتمند سینمای ایران یعنی «گاو» و «قیصر» برمیگردد؛ دو فیلمی که هردو بعد از تولید یک سال در توقیف ماندند و کارگردانهایشان بارها برای رفع مشکلات با هم همراه شدهاند.
در ویدئویی که چند روزی است از گپوگفت این دو هنرمند منتشر شده، مسعود کیمیایی گفته که در یک دوره سه چهار ماهه با آمدن «قیصر» و «گاو»، اتوبانی در سینمای ایران باز شده و هنوز هم هسته و بافت اصلی سینمای ایران براساس همین دو فیلم است.
کیمیایی گفته بود نگاه مهرجویی به سینما خیلی با نگاه او فرق داشته، اما با اینکه طرفدار فیلمهای روشنفکری نبوده، به نظرش گاو بسیار خوب ساخته شده و متفاوت از فیلمهای روشنفکری آن دوران بوده است. مهرجویی هم گفته بوده که از بین فیلمهای مبتذل آن زمان، قیصر اثری کاملا متفاوت بوده. مهرجویی حتی از حالوهوای آن دوره سینمای ایران صحبت به میان آورده و گفته بود که منتقدها در آن دوره دو دسته شده بودند: قیصریها و گاویها و هر گروه به دیگری فحش میدادهاند.
کیمیایی گفته بود با اینکه اول پیشنهاد ساخت «دایره مینا» به او داده شده، قبول نکرده و به غلامحسین ساعدی گفته این فیلمنامه متعلق به داریوش مهرجویی است چون قبلا با تو کار کرده است. بعد از این مهرجویی هم درباره اینکه هیچیک از آنها دست روی بازیگران هم نمیگذاشتهاند حرف زده و گفته بود که مثلا هیچ وقت به بهروز وثوقی پیشنهاد کار نداده و کیمیایی هم از انتظامی دعوت به همکاری نکرده است.
کیمیایی و مهرجویی طبق گفته خودشان، تمام این سالها با سلیقههای متفاوتشان توانستهاند ستونهای سینمای ایران را در دو جناح متفاوت، محکم نگه دارند و حالا یکی از آن ستونها کم شده است و ستون دیگر با کمری خم شده در سوگ او میگرید.