احمد طالبی نژاد گفته علت اصلی سانسور اکثر آثار مهرجویی به فرهیخته بودن و باسوادی او برمیگردد چون اکثر فیلمهایش نگرشی فلسفی داشتهاند اینطور گمان می شده که پشت هر پلان فیلمش یک منظوری دارد و آن را حذف میکردهاند.
به گزارش فیلم نیوز، احمد طالبی نژاد، کارگردان و مستندساز در مصاحبه ای با خبرآنلاین از گفتگویی صحبت به میان آورده که داریوش مهرجویی و اصغر فرهادی در فیلم موج نوی طالبی نژاد درباره سانسور باهم داشته اند.
او گفته: « مهرجویی میگوید فیلمهای من ایرادی ندارد، ایراد از ممیزها و سانسورچیها است که معلوم نیست سوادشان چقدر است؟ چقدر سینما را میشناسند؟ اصلا چه کسانی هستند؟ و در نهایت اگر این فیلمها مشکلی دارد، مشکل از ممیزان است نه از فیلمهای من.»
طالبی نژاد درباره سانسور آثار مهرجویی توضیح داده: «اگر دنبال این باشیم که چرا ممیزان دائم به فیلمهای مهرجویی نقد وارد میکنند، به این نتیجه میرسیم که منتقدان دائم میکوشند که در پس فیلمهای مهرجویی چیزی را ببینند یا چیزی را بگنجانند که خودشان تصور میکنند، چون میدانند که مهرجویی انسان روشنفکر، فرهیخته و باسوادی است و در فلیمهایش نگرش فلسفی، سیاسی و اجتماعی وجود دارد و فکر میکنند هر عنصر و هر پلان کوچکی در فیلم ممکن است یک مفهوم دیگر داشته باشد؛ بنابراین سعی میکنند کل فیلم را به نوعی نقص عضو کنند تا زهرش را بگیرند.»
او درباره سانسور هامون، پری، لیلا و درخت گلابی گفته: «بعد از انقلاب هم «هامون» و «پری» را سانسور کردند، حتی «لیلا» هم که یک ملودرام خانوادگی بود سانسور کردند، «درخت گلابی» را چون نتوانستند ابتدا و انتهای آن را حذف کنند در بدترین فصل ممکن اکران کردند و متاسفانه خیلیها آن را ندیدند، کما اینکه به عقیده من این فیلم یکی از بهترین آثار مهرجویی است و در مجموع با این اتفاقهایی که برای فیلمهایش افتاد به این نتیجه میرسیم که چون مهرجویی آدم روشنفکری است درباره آثارش هم فکر میکنند پشت هر پلان فیلمهایش یک منظوری دارد.»
به گفته طالبینژاد مهرجویی از ساخت الماس 33 راضی نبوده و تعریف کرده: «یکبار یکی از این شبکهها داشت فیلم «الماس ۳۳» را نشان میداد با او تماس گرفتم و گفتم دارند فیلمت را نشان میدهند، گفت کدام فیلم؟ گفتم الماس ۳۳ گفت ولم کنید، آن فیلم آبروی من را برده، اصلا فیلم من نیست و… خودش هم آن فیلم را خیلی دوست نداشت.»
او درباره اهمیت اقتباس در سینمای مهرجویی هم گفته: « واقعیت این است که مسئله اقتباس در سینمای ایران با مهرجویی و تقوایی شروع نشد، پیش از آن هم اقتباسهایی وجود داشته است، اما هیچگاه تبدیل به یک جریان مستمر یا موج نشد، با فیلم«گاو» مهرجویی و «آرامش در حضور دیگران» ناصر تقوایی که هر دو اقتباسی از کارهای ساعدی بود، که باعث شد سینماگران جوان مخصوصا در اواخر دهه ۸۰ متوجه شدند که میتواند کمک بزرگی به سینمای ایران کند و بعد از آن بود که ما دیدیم بسیاری از آثار تاریخی روز و جدی اینگونه جلوی دوربین رفته است؛ مثلا «شازده احتجاب» بهمن فرمانآرا، مهرجویی «هامون»، «پری» و «مهمان مامان» را هم از آثار ادبی ساخت. اقتباس از آثار سینمایی با تقوایی و مهرجویی تبدیل به موج شد و ادامه پیدا کرد، کما اینکه هر فیلم درستی در سینما از اثر ادبی اقتباس شده و ادبیات همیشه پشتوانه سینما بوده و البته گاهی هم سینما پشتوانه ادبیات بوده است.»