هفت صبح فهرستی از چند بازیگر مرد هالیوود تهیه کرده که در دهه اخیر با وجود بازیهای درخشان، ولی نتیجه کارشان نادیده گرفته شد و حتی نامزد جایزه اسکار هم نشدند.
آدام سندلر در «جواهرات تراش نخورده»
«آدام سندلر، نامزد جایزه اسکار»؛ احتمالا این عبارتی است که خیلیها را متعجب یا شاید عصبانی کند. سندلر محبوبیتش را به عنوان کمدین بدست آورد اما بارها توانایی بازیگریاش را در فیلمهای بزرگ از کارگردانان مشهور ثابت کرده است. بزرگترین دستاورد بازیگری سندلر تا امروز بازی در نقش هاوارد رتنر در فیلم «جواهرات تراش نخورده» است.
هیو جکمن در «زندانیان»
اسم هیو جکمن غالبا با بازی در نقش ولورین در فیلم «مردان ایکس» گره خورده یا یکی از اجراهایش در فیلمهای موزیکالی مثل «بینوایان». اما واقعیت اینجاست که او در بازی در کاراکترهای تاریک و آزاردهنده هم رکورد خوبی دارد. هیچ نقشی در این مورد به اندازه کلر دوور در فیلم «زندانیان» نمیتواند قابلیتهای جکمن را به رخ بکشد.
واکین فینیکس در «او»
سال گذشته برای بازی در نقش «جوکر» اسکار گرفت اما چند سال پیش وقتی در فیلم «او» بازی کرد هم استحقاق اسکار را داشت. چالشهایی که کاراکتر فینیکس با آنها رو به رو است، معنایش این بوده که فینیکس باید به عنوان بازیگر کارهای سختی انجام میداده است.
رابرت دنیرو در «مرد ایرلندی»
«مرد ایرلندی» استحقاقش را داشت که نامزد جوایز اسکار بیشتری شود و عجیبترین نکته این است که رابرت دنیرو برای بازی در شاهکار مارتین اسکورسیزی، نامزد دریافت جایزه نشد. آن هم با وجود این که او قلب و روح این فیلم بود. دنیرو در این فیلم، نقش بسیار پیچیده را بازی کرده که هر چه بیشتر تماشایش میکنیم وجوه بیشتری از کاراکترش را آشکار میکند.
رابرت پتینسون در «اوقات خوش»
الان دیگر نباید تردیدی در این رابطه باشد که رابرت پتینسون در میان بهترین بازیگران نسل خودش قرار میگیرد. پتینسون کاملا از آن روزهای اول بازی در فیلم نوجوانانه «افسانه گرگ و میش» فاصله گرفته و حالا نقشهای هیجان انگیزی برای بازی در فیلمهای مستقل انتخاب میکند. بهترین بازی او تا امروز شاهکار مدرن برادران سفدی یعنی «اوقات خوش» بوده است.
ویلم دفو در «فانوس دریایی»
فیلمی شبیه «فانوس دریایی» به نظر عجیب و غریبتر و ویژهتر از آن است که توسط آکادمی که طرفدار فیلمهای جریان اصلی است، مورد توجه قرار بگیرد. اما حتی به رغم این ماجرا این که به بازی مکمل وحشیانه ویلم دفو در اسکار توجه نشد، مضحک است. دفو به طرزی باورنکردنی گویش و فیزیک یک فانوس بان قرن نوزدهمی را به تصویر میکشد.
ایتان هاوک در «اولین اصلاح شده»
هاوک یکی از بزرگترین بازیگران زنده جهان است. او غالبا نقشهای درونگرایانه بازی میکند اما آکادمی اسکار دنبال نقشهای پر سر و صداتری است. در حالی که بهترین بازیگری به معنای بیشتر بازی کردن نیست. بازی آرام و کنترل شدهای شبیه آنچه آیتان هاوک در فیلم «اولین اصلاح شده» ارائه میدهد، سزاوار ستایش و مورد توجه قرار گرفتن از سمت اسکار است.
تارون ایگر تون در «راکت من»
ایگر تون در این فیلم شگفت انگیز است. نکته مهم فیلم این است که ترانهها را واقعا خود او میخواند و همین باعث شده که فیلم یک موزیکال واقعی باشد. ایگر تون در فیلم سرشار از انرژی است. صدایش خوب است اما به جز اجرای خوبش در صحنههای موزیکال، موفق میشود به لحاظ احساسی هم با کارش فیلم را ارتقا بدهد.
سونگ کانگ هو در «انگل»
کانگ هو برای کسانی که سینمای کره را دنبال میکنند، نام آشنایی است. او یکی از بزرگترین بازیگران کره است. بازی او قطعا از نقاط قوت فیلم «انگل» است. کانگ هو موفق میشود آن حس بیگانگی با طبقه اجتماعی ثروتمندان و باری به هر جهت بودن کاراکترش را درست به نمایش بگذارد.