«موقعیت مهدی» اولین فیلم کارنامه هادی حجازیفر است. او علاوه بر کارگردانی، بازنویسی فیلمنامه را انجام داده و خودش هم در نقش شهید مهدی باکری، شخصیت اصلی فیلم بازی کرده است. بنابراین میتوانیم امضای حجازیفر را از هر لحاظ روی فیلم «موقعیت مهدی» ببینیم.
به گزارش فیلم نیوز ، فیلم «موقعیت مهدی» در جشنواره چهلم با استقبال زیادی روبهرو شد و بعد از نامزدی در سیزده رشته، سیمرغ بهترین فیلم اول، بهترین فیلم، موسیقی متن، صدابرداری و جلوههای ویژه را به دست بیاورداین فیلمدر فصل بهار روی پرده رفت و 12 میلیارد و 500 میلیون تومان فروخت. حالا هم که مدتی است در پلتفرم تلویبیون به صورت آنلاین اکران شده است.
ساختار | از ابتدای دهه شصت، فیلمها و سریالهای مختلفی با تمرکز روی زندگی فرماندهان شهید ساخته شده. در تمام این سالها کارگردانهای درجه یکی به میدان آمدهاند و سعی کردهاند متفاوتترین، ملموسترین و اثرگذارترین تصویر را از آن دوران به نمایش بگذارند. حالا اما به جایی رسیدهایم که پیشتر، تمام آزمون و خطاها و نوآوری و خلاقیتها به بهترین شکل انجام شده است. طبیعی است ساخت اثری درباره زندگی یک فرمانده شهید برای جلب توجه مخاطبانی که قرار است در ابتدای قرن جدید آن را تماشا کنند کار سختی است. مهمترین ویژگی «موقعیت مهدی» به همین مسئله برمیگردد. هادی حجازیفر که پیشتر در «ایستاده در غبار» به کارگردانی محمدحسین مهدویان توانسته بود تجربهای جدید را از سر بگذراند حالا خودش دست به نوآوری زده و زندگی شهید مهدی باکری را به شیوهای متفاوت و خلاقانه روایت کرده است.
فیلمنامه | همانطور که میدانیم «موقعیت مهدی» بخشی از پروژه بزرگ «عاشورا» است که قرار است در قالب مینیسریالی هفت قسمتی از تلویزیون پخش شود. حجازیفر برای اینکه بتواند در یک فیلم سینمایی روی بخشهای مختلف زندگی شهیدان مهدی و حمید باکری تمرکز کند و از طرفی به دام پراکندهگویی نیفتد، تصمیم گرفته آن را در قالب شش اپیزود طراحی کند و هر اپیزود را به بخشی از زندگی او اختصاص دهد. اپیزودها مثل قطعههای پازل کنار هم قرار گرفتهاند و از مجموع آنها میتوان شناختی کلی درباره این شهید رسید. موقعیتهای طنازانه و شیرینی که گهگاه در طول فیلم میبینیم یکی دیگر از برگ برندههای آن به حساب میاید و باعث شده با اثری خشک و جدی مواجه نباشیم.
کارگردانی | با فیلمی از جنس زندگی روبهرو هستیم. در هیچ نقطهای حس نمیکنیم هادی حجازیفر تصمیم داشته فقط با تمرکز روی شهید مهدی باکری فیلمی بسازد و او را محور همه چیز قرار دهد. درواقع به جای تمرکز روی فرد، روی موقعیتها دست گذاشته است. انگار دوربینی روشن است و تمام احساسات و عواطف آن لحظه بازیگران را ثبت میکند. ما همان اندازه که باکری را به عنوان فردی قدرتمند و با صلابت در میدان جنگ میشناسیم، نسبت به تنهایی و بعضا سرخوردگی همسرش هم واقف میشویم و از طرف دیگر مثلا جزئیات زندگی برادرش را هم درمییابیم. همه اینهاست که باعث شده «موقعیت مهدی»، فراتر از یک اثر دفاع مقدسی صرف به نظر برسد و احساسات مخاطبانش را درگیر کند.
بازیگران | طبیعتا هیچکس جز خود هادی حجازیفر نمیتوانست از پس ایفای نقش شهید مهدی باکری بربیاید. او تسلط زیادی روی زبان آذری دارد و با گریمی روی صورت، توانسته است تا حدودی شمایی از چهره آن شهید را به تصویر بکشد. او خیلی هوشمندانه از برادرش وحید حجازیفر برای ایفای نقش برادر شهید باکری دعوت کرده. شباهت چهره این دو نفر تا حد زیادی به باورپذیری اثر کمک کرده است. یکی از مهمترین شخصیتهای فیلم که به واسطهاش اطلاعات زیادی درباره شهید باکری به دست میآوریم همسر شهید است. ژیلا شاهی کاملا موفق شده احساسات همسر یک فرمانده و تنهاییها و نگرانیهایش را به تصویر بکشد. روحالله زمانی که پیشتر بازیاش را در فیلم «خورشید» مجید مجیدی دیده بودیم هم اینبار بازی اثرگذار دیگری به نمایش گذاشته. هم ژیلا شاهی و هم روحالله زمانی سال در جشنواره چهلم برای این فیلم نامزد سیمرغ شدند.
جذابیتهای بصری | عادت کردهایم در فیلمهای دفاع مقدس، بیشتر از هرچیز، تصاویری از انفجار و آتش و خون ببینیم اما در «موقعیت مهدی» این تصاویر به حداقل خودش رسیده است. حجازیفر در سکانسهای داخلی روی سادگی و صمیمیت زندگی یک خانواده در دوران جنگ تمرکز کرده و از نشانههای نوستالژیک برای بالا بردن جذابیت کمک گرفته است. او از طرف دیگر سعی کرده از پتانسیلهای موجود در موقعیت محل روایت فیلم به درستی استفاده کند. ما تصویری بسیار زیبا از نیزارها میبینیم. حجازیفر از همین نیزارها برای صحنه پایانی فیلمش کمک گرفته و حالوهوایی شاعرانه به آن داده است.