ماجرای اکران فیلم «رستاخیز»
دلیل توقیف فیلم احمدرضا درویش
منشأ قاچاق «رستاخیز» قابل شناسایی است
رفتاری که با این فیلم در حوزه فرهنگ شد، وهن اخلاقیات جامعه و کشور ماست. فضا در جریان توقیف این فیلم غبارآلود شد؛ برخی از نمایندگان مجلس و نیروی انتظامی به دولت انتقاد کردند.
نکته جالب ماجرا اینجاست که پس از ابطال پروانه نمایش داخلی فیلم، پروانه نمایش خارجی آن توسط وزارت ارشاد صادر شد! به این معنی که جوانان در داخل کشور نباید فیلمی را از یک فیلمساز هموطن ببینند، اما مخاطب خارجی میتواند ببیند و تا الان معنی این تناقض را نفهمیدهایم. ما برای پیگیری این موضوع از وزارت ارشاد به دیوان عدالت اداری شکایت کردیم و ارشاد محکوم شد.
مسئولان ما چطور اینقدر ناسپاس شده اند. چهار سال از توقیف میگذرد، نه مسئولی و نه رئیس دفترش حال من را نپرسید؛ حتی یک تلفن به من نزدند. دائم ما مراجعه و کارمان را پیگیری کردیم. حداقل گناه ما را بگویند و دادگاه ما را برگزار کنند. خیلی راحت میتوان فهمید منشأ قاچاق «رستاخیز» کجاست.
جفای مسئولان فرهنگی جبران شدنی نیست
اثر ماندگار هنری که از دل برآمده و ریشه و منشأ آن از عمق وجود و اعتقاد افراد و هویتمند باشد، محدود به زمان و مکان نیست و قطعاً ماندگار است.
در خصوص خسارت معنوی ما مسئولان را به دادگاه الهی حواله داده ایم؛ جفایی که از سوی مسئولان فرهنگی کشور به ما و فیلم شد اصلاً جبرانشدنی نیست. هم در این دنیا و هم آن دنیا عقوبتی دارد که خدا آگاه است.
هیچ نام و نشانی از کسانی که در حوزه فرهنگی مجوزهای «رستاخیز» را ابطال کردند، وجود ندارد. ما به تغییر نگرشها نسبت به حوزه فرهنگ احتیاج داریم؛ هنرمند این کشور کارمند و ابزار مسئول دولتی نیست.
بی عدالتی در حوزه فرهنگی زیاد است. مسئولان فرهنگی به درستی سرجای خود نیستند و اصلاً در این محله به جا آورده نمیشوند! انگشت به چشم هنرمندان نکنید.
راهزنی فرهنگی باید پیگیری شود
خسارت در حوزه مادی «رستاخیز» غیرقابل تخمین و جبران است، اما در بحث سرقت نسخه آن باید بگویم در یکی دو کشور همسایه احتمالا با پرداخت پول به شبکههای وی او دی فیلم را میبینند؛ یعنی فیلم به صورت جعلی به آنها فروخته شده؛ البته امیدوارم اینطور نباشد.
توقع است این راهزنی فرهنگی دنبال شود تا از حقوق معنوی و مادی فیلم حمایت شود؛ حال که فیلم پخش شده این فرصت را به مردم بدهیم تا آن را ببینند، نقد کنند و اگر دوست داشتند لذتش را ببرند.
امیدوارم با هوشیاری مدیریت فرهنگی کشور، وزارت ارشاد، دولت و رئیس جمهور محترم تمهید و تدبیری اندیشیده شود تا مجوز فیلم حداقل در حوزه دی وی دی صادر شود تا هم با مجوز قانونی و هم با رضایت سازندگان و سهامداران آن به ملت ایران تقدیم شود. این بخشی از جراحات را میتواند جبران کند وگرنه زخم ناسوری که مدیریت فرهنگی کشور بر جسم و جان فرهنگ این کشور و آدمهایی مثل من زده، هیچ وقت پاک نمیشود.