در روزهای پر التهاب از هجوم ویروس کرونا ، این پرستاران و پزشکان هستند که نامشان برایمان «قوت قلب» می آورد. آنها با روحیه بالا سعی میکنند بیماران را درمان کنند و در عین حال برای ما انرژی مثبت بفرستند. به احترام تلاش همه پرستاران، در این پرونده نگاهی داریم به پرستاران فیلم های سینمای ایران.
لیلا حاتمی/ شیدا
داستان فیلم در دوران دفاع مقدس روایت میشود. جایی که فرهاد در جنگ مجروح شده و موقتا بینایی اش را از دست داده. او را به بیمارستانی صحرایی منتقل میکنند که در آن پرستاری به نام شیدا مشغول به کار است. فیلم شیدا در عین شرح دلدادگی این دو، روایت گر تلاش و ایثار پرستاران در دوران دفاع مقدس هم هست، «شیدا» جزو یکی از بازی های تحسین شده کارنامه لیلا حاتمی است. او تلاش یک پرستار و شرم یک زن را باورپذیر به
نمایش گذاشت.
گلشیفته فراهانی / میم مثل مادر
فیلم از جایی شروع می شود که می دانیم شخصیت اصلی یعنی سپیده دارای فرزندی بیمار است. در ادامه پی می بریم سپیده در دوران جنگ پرستار بوده و حالا شیمیایی شده است. «میم مثل مادر»، بیانگر گوشه ای از رنج پرستاران و در مرتبه ای بالاتر مادرانی است که در دوران جنگ، زخم خوردند. در عین حال راوی ایثار کسانی است که در دوران جنگ از جانشان گذشتند. در «میم مثل مادر»، یکی از بازی های خوب و تحسین شده گلشیفته فراهانی رقم خورده است.
هدیه تهرانی / شوکران
در فیلم «شوکران» که از قضا محل مجادله پرستاران و سازندگان فیلم شد، چندان به وجه تلاش و ایثارگری وارد نمی شود. بهانه این فیلم تصادف محمود(فریبرز عرب نیا) است که در بیمارستان با سیما ریاحی آشنا میشود. این دلدادگی سرآغاز اتفاقهایی است که ریشه اجتماعی و روانشناسانه دارند. هدیه تهرانی در بازیگری به پختگی رسیده بود که با پیشنهاد بهروز افخمی برای ایفای نقش سیما ریاحی در «شوکران» مواجه شد. چهره سرد و بازی خویشتندارانه تهرانی در نقش یک پرستار در ابتدای فیلم چیزی را لو نمی دهد اما ابراز علاقه به یک مرد متاهل، باردار شدن، جدایی و چالش با پدر، روی دیگری از نقش و بازی تهرانی را برملا می کند.
حامد بهداد / زندگی جای دیگری است
این فیلم داستان زندگی داود است که ناگهان پی می برد به تومور مغزی مبتلا است و چند صباحی بیشتر زنده نخواهد ماند. این خلاصه را یادآوری کردیم تا وجه دراماتیک حضور یک بهیار در دل یک بحران روشن شود. بیش از این نیاز به توضیح نیست چرا که منوچهر هادی برای نمایش درماندگی یک انسان دکتری را انتخاب کرده که با وجود داشتن همکاران متخصص باید در برابر بیماری تسلیم شود و این یعنی نهایت ضعف بشر.
هنگامه قاضیانی / روزهای زندگی
لیلادستیار همسرش دکترامیرعلی علوی در یک بیمارستان صحرایی است. جنگ و اتفاقات غیرمترقبه فراوان پیش می آید. پرویز شیخ طادی کارگردان فیلم بعد از پایان جنگ، بخشــی از جانفشانی های پزشکان و پرستاران را با فیلم «روزهای زندگی» روی پرده آورد. شــیخ طادی هنگامه قاضیانی را به عنوان شخصیت محوری فیلمش انتخاب کرد و این بازیگر هم بازی قابل قبولی ارائه داد. قاضیانی را به خاطر رابطه عاشقانه با همسر، تکاپو برای مداوای مجروحان و فریادهایی که بر سر دشمن میزند، به خاطر می آوریم. «روزهای زندگی» استفاده ای دراماتیک از قرارگرفتن پزشکان در موقعیت جنگ و التهابات آن کرد و سیمرغ بلورین نقش اول را هم برای قاضیانی به ارمغان آورد.
سحر دولتشاهی / طلا و مس
«طلا و مس» داستان رضا است که همسرش بیمار میشود. این طلبه در تهران کسی را ندارد و در بیمارستان با پرســتاری به نام سپیده مواجه می شود. سپیده نماینده ای از تفکری اســت که نقدی بر رفتار روحانیت دارند. به مرور اما سپیده پی به برداشت نادرست خود میبرد و حالا که بی پرده با یک طلبه مواجه شــده، تصویری کامل از این قشر به دست می آورد. سحر دولتشاهی درک درستی از موقعیت نقش دارد و به اندازه و به حد کافی درونیات شخصیت را می شکافد.
شبنم مقدمی / امروز
«امروز» روی وجه انسانی حرفه پرستاری دست گذاشته است. سیدرضا میرکریمی داستان یک راننده تاکسی به نام یونس را محور درام قرار داد که در یکی از روزها با زنی باردار مواجه میشود. او را به بیمارستان می برد و اینجاست که نقش دراماتیک پرستاران برجسته میشود. در فیلم «امروز» شاهد یکی از بهترین نقش آفرینی های شبنم مقدمی هستیم. او برای نمایش شخصیت یک پرستار طوری رفتار میکند که هم اقتدار و هم مهربانی اش توامان به چشم می آید. بازی او در این نقش برایش سیمرغ مکمل جشنواره سی و دوم را به همراه آورد.
منبع: هفت صبح