برای چهارمین روز تعطیلات فیلم شام آخر ساخته فریدون جیرانی و «بی صدا فرار کن، بی صدا دور شو» به کارگردانی رابرت وایز را برای تماشا پیشنهاد داده ایم، فیلم هایی که هر دو به نوعی تم انتقام دارند.
به گزارش فیلم نیوز، برای چهارمین روز تعطیلات نوروز، دو فیلمی را برای تماشا پیشنهاد دادیم که به نوعی هر دو تم انتقام دارند. در شام آخر این انتقام در بستر یک روابط خانوادگی اتفاق می افتد و در فیلم جذاب و نفس گیر«بی صدا فرار کن، بی صدا دور شو» در بستر جنگ جهانی دوم. دیدن این دو فیلم را از دست ندهید.
شام آخر| کارگردان: فریدون جیرانی| 1380
بازیگران: کتایون ریاحی، محمدرضا گلزار، هانیه توسلی، آتیلا پسیانی، ثریا قاسمی
خلاصه داستان: دختر جوانی به اسم ستاره در دانشگاه به پسری به نام مانی علاقه‌مند می‌شود. آنها روابط خوبی باهم دارند اما مانی با دیدن مادر ستاره به او علاقه‌مند می‌شود و ترجیح می‌دهد به جای دختر از مادرش خواستگاری کند و …
«شام آخر» ابتدای دهه هشتاد درحالی ساخته شد که هنوز سینمای ایران از فضای بسته دهه هفتاد خارج نشده بود. به همین جهت «شام آخر» اثری ساختارشکن در کارنامه فریدون جیرانی به حساب می‌آید. جیرانی با این فیلم الگوی مادر را در سینمای ایران تغییر داد. این مسئله باعث شد فیلم با نقدهای مختلفی روبه‌رو شود. برخی این فیلم را اثری ساختارشکن معرفی کردند و به جیرانی بابت ساختن آن تبریک گفتند و برخی دیگر مقابلش ایستاند و با مضمون آن مخالفت کردند. تمرکز اصلی فیلم روی زنی بود که با وجود استعداد بالا و جایگاه بسیار مهمش به عنوان یک استاد دانشگاه، کماکان تحت سلطه همسر سابقش قرار داشت و هیچ‌وقت طعم عشق را نچشیده بود. درحالیکه دخترش به سن جوانی رسیده و اولین رابطه عاشقانه‌اش را تجربه می‌کرد، خودش در مواجهه با عشق خالصانه یک جوان دانشجو قرار می‌گرفت و باید بین آرزوهای خودش و دخترش دست به انتخاب می‌زد. طبق الگوی رایج مادرانه، انتظار می‌رفت مادر به خاطر دختر از رقابتی عاشقانه کنار بکشد و این تصمیم چالش اصلی فیلم را می‌ساخت. ثریا قاسمی برای این فیلم سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را گرفت و کتایون ریاحی هم نامزد سیمرغ شد.
بی صدا فرار کن، بی صدا دور شو | کارگردان : رابرت وایز | 1958
بازیگران : کلارک گیبل ، برت لنکستر، جک واردن ، برد دکستر و دان ریکلس
خلاصه داستان : فرمانده پی جی ریچاردسون با بازی کلارک گیبل، یک سال پس از غرق شدن زیردریایی قبلی‌اش توسط ناوشکن ژاپنی‌ای به نام آکیکازه در تنگه‌ی بانگو، ماموریت دارد تا فرماندهی زیردریایی جدیدی به نام یو اس اس نرکا را بر عهده بگیرد. اما وقتی ریچاردسون کنترل امور را به دست می‌گیرد از دستورات تبعیت نمی‌کند و زیردریایی‌اش را به تنگه‌ی بانگو می‌برد تا از زیردریایی آکیکازه انتقام بگیرد.
«بی صدا دور شو، بی صدا فرار کن» ساخته رابرت وایز است ، کارگردانی که دو سال قبل از ساخت این فیلم ، فیلم محشر«یکی آن بالا مرا دوست دارد» را کارگردانی کرده بود. وایز دقیقا دوسال بعد از ساخت این درام ورزشی دوربینش را از دل شهر وارد فضای جنگی می کند تا یکی از جذاب ترین فیلمهای تاریخ سینمای جهان با موضوع جنگ جهانی را بسازد. بخش عمده ای از داستان فیلم در یک زیردریایی امریکایی می گذرد، تنش هایی که بین افراد حاضر در زیردریایی اتفاق می افتد از یکسو و تهدیدی که زیردریایی امریکایی ها با آن روبه روست از سوی دیگر موجب می شود تا مخاطب در یک فضای پرتعلیق قرار بگیرد. کارگردانی بی نقص وایز در سکانس های زیردریایی «بی صدا دور شو، بی صدا فرار کن» به یک فیلم جذاب و پر هیجان تبدیل کرده است. این فیلم جز کارهای شاخص وایز است اما به نسبت دیگر آثار مطرحش از جمله «می خواهم زنده بمانم» ، «اشک و لبخند ها»، «دانه های شن» کمتر به چشم آمده است. فیلمی که قطعا می توان آن را در رده بهترین فیلم های کارنامه کارگردانش و البته بهترین فیلم های تاریخ سینمای جهان با موضوع جنگ جهانی رده بندی کرد.
