چرخش داستان عاشقانه «آبان» در قسمت هشتم این سریال واکنش‌های مختلفی را در برداشته است. برخی معتقدند داستان سریال تازه جذاب شده و از حالا به بعد دیدنی‌تر است، عده‌ای آن را با سریال‌های ترکیه‌ای مقایسه کرده‌اند و برخی هم نوشته‌اند از ابتدا می‌توانستند چنین حدسی را بزنند. بهرحال آنچه مشخص است در قسمت هشتم اتفاقی رخ داده که مسیر داستان را تغییر خواهد داد.
به گزارش فیلم‌نیوز، سریال «آبان» به کارگردانی رضا دادویی اولین سریال پلتفرم شیدا است. شهاب حسینی، امین حیایی، لاله مرزبان، میرسعید مولویان، بهاره کیان‌افشار و مینا ساداتی بازیگران اصلی این سریال هستند؛ سریالی که ماجراهای آن تازه به جریان افتاده است. نگاهی داریم به چگونگی چرخش داستان و واکنش‌های مخاطبان نسبت به قسمت هشتم سریال.
هفته گذشته در فیلم‌نیوز مطلب مفصلی نوشتیم درباره اینکه «آبان» خط فکری‌اش را از همان ماجرای جذاب سریال «شهرزاد» گرفته است؛ الگویی که بعدتر در سریال‌های «می‌خواهم زنده بمانم» و «جیران» هم با آن روبه‌رو بوده‌ایم. اتفاقی که در قسمت هشتم سریال افتاده هم تا حدی با توجه به همان الگو قابل پیش‌بینی بود. اگر به خاطر داشته باشیم در سریال «شهرزاد» هم وقتی فرهاد بعد از اینکه بالاخره شهرزاد سر خانه و زندگی‌اش با قباد می‌رود، با آذر گلدره‌ای قرار می‌گذارد و عشق‌وعاشقی را با او شروع می‌کند. در همان سریال هم وقتی شهرزاد با این عاشقانه روبه‌رو می‌شود با تمام وجود بهم می‌ریزد. آنچه باعث شده «آبان» تا حدی از این الگو فاصله بگیرد، سرعت‌عمل امیر و همچنین رابطه او با دوست آبان است.
در دو قسمت اخیر دیدیم که امیر برای رسیدن به آبان حاضر می‌شود حتی سرویس بهداشتی محل کار او را بشوید و جلوی همه تحقیر شود. در همین قسمت هشتم هم تا لحظه آخر برای برگرداندن آبان می‌جنگد اما یکباره درست زمانی که حالش به شدت بد است وارد رابطه با دوست همسرش می‌شود. این مسئله گرچه مسیر سریال را تغییر می‌دهد اما ناگهانی و بدون زمینه‌چینی است. به همین دلیل هم شاید چندان باورپذیر به نظر نرسد. برخی مخاطبان نسبت به ناگهانی بودن شروع این رابطه گلایه کرده‌اند و نوشته‌اند چطور امیر از آن حال خیلی بد به این نقطه رسیده است؟
درست است که کارگردان در چند سکانس قبل تمهیدی اندیشیده و با پوشاندن لباس آبان به دوستش تا حدی زمینه را فراهم کرده اما برقراری یک رابطه جدید، آنهم بلافاصله بعد از فروپاشی روحی امیر یک مقدار عجیب است. بهرحال آبان و فریبرز شب به مهمانی می‌روند و دست‌کم یکی دو ساعتی آنجا می‌مانند. بعد به خانه برمی‌گردند. امیر از ناراحتی زیاد با بهار حرف می‌زند و به خانه فریبرز می‌آید و بعد با حال بد برمی‌گردد. همان موقع آبان وسایلش را جمع می‌کند و حلیم می‌خرد و به خانه می‌رود آنهم درحالی که هنوز شب است. یعنی هنوز زمان زیادی نگذشته تا فریبرز بخواهد تا این حد تغییر رویه دهد.برخی مخاطبان نوشته‌اند که آبان روی الگوی سریال‌های ترکی پیش رفته تا ایجاد جذابیت کند. آنها معتقدند نمونه چنین موقعیت‌هایی را در سریال‌های ترکیه‌ای دیده‌اند و امیدوارند سریال جذابیت بیشتری نسبت به آنها داشته باشد.عده‌ای از مخاطبان هم نوشته‌اند که از ابتدای حضور بهار در سریال حدس می‌زده‌اند ماجرا به اینجا برسد و مواجهه با عمل انتهای سریال چندان هم شگفت‌زده‌شان نکرده است. آنها معتقدند اگر چنین اتفاقی نمی‌افتاد باید به دلیل حضور بهار در سریال شک می‌کرده‌اند.
باید دید «آبان» با این چرخش داستانی در ادامه به چه سمتی خواهد رفت.این سریال چهارشنبه‌ها به شکل اختصاصی از طریق پلتفرم «شیدا» توزیع می‌شود.
پست های مشابه :
همزمان با انتشار قسمت هشتم سریال «آبان» رونمایی می‌شود | «کولی» چاوشی می‌آید
آگراندیسمان قسمت پنجاه‌وهفتم | نگاهی به بازی لاله مرزبان در نقش آبان اسفندیاری در سریال «آبان» | در چنگال اهریمن
پایان همه شایعات ؛ رونمایی از «شیدا» در زمستان با یک سریال پر ستاره | «آبان»؛ تکرار خاطره خوش «شهرزاد» با نوای چاوشی و بازی شهاب حسینی
گزارشی پیرامون تکرار فرمول موفق «شهرزاد» در سریال‌های «می‌خواهم زنده بمانم» ، «جیران» و حالا «آبان» | در سایه‌سار «شهرزاد»
موضوع این سریال در واقعیت هم اتفاق افتاده یکی از معضلات اجتماعی هست
ابان به سمت شهاب حسینی میره و باهاش ازدواج میکنه شوهرش هم با وکیل ارتباط برقرار میکنه ولی انتقام سختی از ابان میگبره
این واقعیت جامعه هست که پولدارها هر طور که دلشان مخواد انجام میدن
از شوهر ابان بیشتر ازاین انتظار نمی رفت کاملا خورد و ذلیلش کرده بودن
ابان طلاق میگیره میره خونه پولدار ویکماه هم پیسش میمونه هیچ رابطه ای هم برقرار نمیکنند تو سریال بله وای تو واقعیت کاملا عکس اینه
بددترین سرنوشت برای شوهر ابان اتفاق افتاده که اینقد تو زندکی خورد و ذلیلش کردن دنیای واقعی بی رحم نر از این حرفاست
از اول مشخص بود چون وکیله اصرار به جدا شدن آبلن داشت و کلی مشوقش بود معلوم بود نقشه داره