حامد بهداد و باران کوثری از جمله بازیگرانی هستند که بارها کنارهم مقابل دوربین رفتهاند و به طورکلی هشت فیلم و یک سریال مشترک در کارنامهشان به چشم میخورد. اولین همکاری مشترک این دو که بسیار هم مورد توجه قرار گرفت، فیلم «روز سوم» به کارگردانی محمدحسین لطیفی در سال 1385 بود و جدیدترین همکاریشان به بازی در فیلم «گیجگاه» به کارگردانی عادل تبریزی در سال 1399 برمیگردد.
به گزارش فیلمنیوز، حامد بهداد و باران کوثری گاهی اوقات هردوشان در یک فیلم ایفاگر نقشهای اصلی بودهاند و بعضیاوقات هم یکی از آنها در فیلمی که دیگری نقش اصلی را داشته، ایفاگر نقشهای کوتاه بوده است. مروری داریم بر جذابترین همکاریهای مشترک این دو بازیگر.
روز سوم | محمدحسین لطیفی | 1385
اولین همکاری حامد بهداد و باران کوثری در فیلم «روز سوم» به کارگردانی محمدحسین لطیفی اتفاق افتاد. کوثری نقش دختری جنوبی به نام سمیره را داشت که در آخرین روزهای مقاومت بخش غربی خرمشهر در سال 1359 در بحرانیترین شرایط، با خواستگار قبلیاش فؤاد با بازی حامد بهداد روبهرو میشد. سالها قبل از جنگ، فؤاد به ایران آمده و از سمیره خواستگاری کرده بود. حالا اما در جایگاه یک افسر غراقی با سمیره روبهرو میشد. آنهم در شرایطی که همه درحال فرار بودند و سمیره به خاطر شکستگی پایش نمیتوانست با آنها همراهی کند. برادرش او را داخل گودالی در خانهشان پنهان میکرد تا شب بیاید دنبالش اما در این فاصله، فؤاد به خانه آنها میآمد و با سمیره روبهرو میشد. بهداد در این فیلم شمایل یک افسر عاشقپیشه عراقی را چنان باورپذیر به تصویر کشید که نمیتوانستیم او را دشمن ببینیم. این فیلم نقطهعطف مهمی در کارنامه بهداد و کوثری به حساب میآید. کوثری برای بازی در این فیلم به صورت مشترک با فیلم «خونبازی»، سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را گرفت.
دایره زنگی | پریسا بختآور | 1386
یک سال بعد از «روز سوم»، باران کوثری و حامد بهداد در «دایره زنگی» یک سکانس جذاب کنار هم بازی کردند. داستان درباره دختری جیببر بود که از پسرها سوءاستفاده میکرد و پول و ماشینشان را میدزدید. ابتدای داستان با پسر سادهای که کارش راهاندازی دیش ماهواره بود همراه میشد و یک صبح تا بعدظهر را کنار او در آپارتمانی پرجمعیت و شلوغ سپری میکرد. او در طول روز به نحوی سر از خانه هریک از آنها درمیآورد و چیزی میدزدید. تا اینکه در پایان روز، تمام چیزهایی که از پسر دزدیده بود را به او پس میداد و با دزدیهایی که از خانهها کرده بود سر از خیابان درمیآورد. سوار ماشین پسری پولدار با بازی حامد بهداد میشد و او را هم تلکه میکرد. بهداد به قدری در ایفای نقش یک پسر پولدار اهل عشقوحال درست ظاهر شده بود که همراهیاش با کوثری در این سکانس با اینکه طولانی نسیت اما در ذهن همه مانده است.
دندونطلا | داوود میرباقری | 1394
در سریال «دندون طلا» به کارگردانی داوود میرباقری، باران کوثری نقش به نسبت کوتاهتری از حامد بهداد داشت. بهداد در نقش پسری به نام آتش بازی میکرد که روزگاری مادرش توسط مردی به نام قنبر مورد تجاوز قرار گرفته و از خانه او طرد شده بود. مادر یک سال آتش را با سختی بزرگ میکرد و سپس از دنیا میرفت. آتش در خانه یک بازیگر تئاتر بزرگ میشد و از همان ابتدا به نمایش و خوانندگی علاقه پیدا میکرد. در جوانی به عنوان یک خواننده گذرش به قهوهخانه قنبر میافتاد و از سوی او مورد حمایت قرار میگرفت. رفتهرفته قنبر، آتش را معتاد میکرد بدون اینکه بداند پسرش مقابلش ایستاده است. در قسمتهای پایانی سریال، پای دختری خبرنگار با بازی باران کوثری به میان میآمد و به نحوی وارد زندگی آتش میشد. آنها اینبار هم بازی موفقی کنار هم به نمایش گذاشتند اما از آنجایی که محور اصلی سریال روی زندگی آتش و مادرش بنا شده بود، نقش کوثری چندان پررنگ نبود و در ذهنها باقی نمانده است.
سدمعبر | محسن قرائی | 1395
یک سال بعد از «هفتماهگی»، کوثری و بهداد مجددا در فیلم «سد معبر» نقش زن و شوهر را ایفا کردند. اینبار طبقه اجتماعی آنها متفاوت بود و دغدغه شخصیتها هم باقبل فرق میکرد. بهداد در نقش قاسم، در جایگاه یکی از ماموران سدمعبر شهرداری مقابل دوربین رفت؛ مردی که در مقابل روسای بالادستی سکوت میکرد و با زیردستهایش رفتاری از سر خشونت داشت و با همسرش هم اختلاف پیدا میکرد. قاسم از همسرش نرگس میخواست پول ارثیه پدرش را برخلاف خواست او برای خرید کامیون خرج کند و این باعث بالا گرفتن دعوا میان آنها و نهایتا قهر نرگس میشد. مدت زمان حضور کوثری در فیلم زیاد نبود اما اینبار در قالب زن و شوهری متفاوت سعی کرده بودند بازی جدیدی به نمایش بگذارند.
جاندار | حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری | 1397
در فیلم «جاندار» داستان با مراسم عقد اسما شروع میشود؛ دختری با بازی باران کوثری که پیشتر با مردی به نام نعیم نامزد بوده اما رابطهشان بهم خورده است. حالا برادران نعیم تلاش میکنند مراسم را خراب کنند. وسط درگیری، برادر اسماء به برادر نعیم چاقو میزند و در آستانه اعدام قرار میگیرد. شرط اصلی نعیم برای رضایت خون برادرش این است که اسماء با او ازدواج کند و همین مسئله بحران بزرگی در زندگی آنها ایجاد میکند. حامد بهداد نقش مردی غمگین و منتقم را ایفا کرده که به خاطر اتفاقهایی که از سر گذرانده، پرخاشگر و عصبی شده است. در نقطه مقابلش باران کوثری ابتدای فیلم سرشار از شور و شادی و زندگی است و هرچه جلوتر میرود به دختری تنها و غمگین بدل میشود.
گیجگاه | عادل تبریزی | 1399
حامد بهداد بعد از فیلمهای «مارموز»، «چه خوبه برگشتی» و «دایره زنگی» در فیلم «گیجگاه» باز هم بازی در یک فیلم کمدی را پذیرفت. او در این فیلم یک معلم ادبیات عاشقپیشه در فضای نوستالژیک دهه شصت است. معلمی که از یک سو به کاراته علاقه زیادی دارد و کلاس برگزار میکند و از سوی دیگر عشق سینماست. در این بین به مادر یکی از هنرجوهایش علاقهمند شده و تلاش میکند نظر او را جلب کند. هم حامد بهداد و هم باران کوثری در این فیلم با گریمها و شمایل متفاوت به میدان امدهاند و جنس بازیشان کنار هم به خاطر حالوهوای کمدی فیلم متفاوت است.