«بدنامی اونقدرها هم که میگن بد نیست؛ مشتری خودش رو داره». این یکی از دیالوگهای سومین فیلمِ «علیرضا صمدی» است؛ کارگردانی جوان که موضوع اثر جدید خود را به جنبش «می تو» اختصاص داده و فیلمی را روی پرده بُرده که بهشکلی مستقیم از این جنبشِ بزرگ میگوید. جنبشی که سالهاست در ایران آغاز شده و سینمای ایران هم سعی کرده از قافله آن عقب نماند.
به گزارش فیلمنیوز، ماجرای «می تو» پس از چند سال به سینمای ایران نیز باز شد و تعدادی از زنانِ سینماگر دربارهی تجربیاتِ تلخ خود در این زمینه سخن گفتند. ابعاد این ماجرا به شکلی گسترده شد که جمعی از سینماگران زن ایران، در بیانیهای نسبت به نبود محیط امن برای کار خود در سینمای کشور معترض شدند. آنها تقاضای تشکیل کمیتهای مستقل در خانه سینما برای رسیدگی به این روایتها کردند. در این سالها که جنبش «می تو» راه افتاده است، سینمای جهان آثار متعددی در این زمینه خلق کرده است؛ سینمای ایران اما اگرچه در این سالها نیز فیلمهای متعددی دربارهی مسئلهی تجاوز ساخته است اما «روایت ناتمام سیما» به کارگردانی «علیرضا صمدی» در کنار فیلمهای «ابلق»، «استاد» تنها دستاوردِ سینمای ایران از این جنبشِ عظیم است.
ماجرای «می تو» روایت ناتمام سیما : علیرضا صمدی در اثرِ خویش، داستان روانشناسی را میگوید که شهرت بسیاری دارد و موفق است؛ اما افشای اتفاقی که در گذشتهی او رخ داده، تمام زندگیاش را زیر و رو میکند و «بدنامی» به ویرانیاش منجر میشود. خبر را سیما پخش کرده است، زنی که حالا تلاش میکند از پسِ سالیانِ دراز، بیگناهی خویش را فریاد بزند. « صمدی» کارگردانِ اثر میگوید که این فیلم، روایت زخمی در گذشته است؛ روایت دکتر آرش سمین که قول و قرارش را زیرپا میگذارد تا به رویاهایش برسد؛ اما کاخ رویاهایش مقوایی است. رویای تغییر طبقهی آرش روایت زخمهای سیماست. شاید بیشتر از هر موضوعی این روزها باید به این فکر کنیم که قرارها و قولهایمان را فراموش نکنیم و عهدی را که میبندیم به دست فراموشی نسپاریم.
دلیل انتخاب سوژه «می تو» : اما چرا کارگردان چنین سوژهی ملتهبی را انتخاب کرده است؛ صمدی توضیح داده که حالا فضای مجازی بخشی از روزمره ماست و موبایل از زندگی ما جدا نمیشود، حال در چنین شرایطی این سؤال برای او شکل میگیرد که: «آیا نسبتی بین گناه، جرم و مکافات عمل وجود دارد؟» او فضای مجازی را چیزی چون مگکافین میداند؛ آدمی که در گذشته خطایی کرده و این گذشته مثل بومرنگ به او برمیگردد. آرش سمین در این فیلم استادِ دانشگاهی موفق است؛ اما نمیتواند از دانشی که دارد در بحرانی که در زندگیاش با آن مواجه شده است، بهره بگیرد، کارگردان در یکی از گفتوگوهایش در این باره به نقل قول برشت اشاره دارد: «او که نمیداند و کاری میکند نادان است و او که میداند و اشتباه میکند جنایتکار است.
یک هشدار : این سالها سینمای اجتماعی ایران جسورتر از قبل شده است؛ اما همچنان از سطح جامعه عقبتر است؛ با این حال ساختِ فیلمهایی با موضوع تجاوز اندکاندک جای خود را در سینمای ایران باز کرده است؛ اما اگر به فیلمهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲ نگاه کنیم، متوجه آمار زیاد ساخت فیلم بر اساس این جنبش خواهیم شد؛ علیرضا صمدی اما امیدوار است که در آینده فیلمهای بیشتری در این زمینه ساخته خواهد شد. آنچه صمدی در «روایت ناتمام سیما» به آن اشاره دارد، این است که اگرچه هر کس حق دارد روایتِ خود را بیان کند؛ اما باید مرجعی وجود داشته باشد که سره را از ناسره تشخیص دهد. آرش سمین در این فیلم با یک روایتِ درست و روایتی نادرست مواجه میشود و این علاوه بر آنکه تضییعِ حقوقِ اوست، بیش از آن به سیما لطمه وارد میکند. صمدی هر دو وضعیت را در یک فضای مساوی قرار داده است و میخواهد بگوید: «باید حقیقت از دروغ جدا شود.» این هشدارِ صریح فیلمساز است و به شکلی واقع میگوید نباید در این زمینه تابو ایجاد شود.
میتو در سینمای جهان : اما به بهانهی اکران این فیلم، نگاهی به این جنبش در سینمای ایران و جهان و فیلمهای ساختهشده در آن میکنیم. همه چیز از پنجم اکتبر 2017 شروع شد؛ از روزی که نیویورک تایمز گزارشی دربارهی هاروی واینستین (تهیهکننده و سرمایهدار سینمایی و مدیر شرکتهایی چون میراماکس) منتشر و در آن، این فرد بانفوذ متهم به آزار و اذیت جنسی بازیگرانی چون اشلی جاد، امیلی نستور، لیزا بلوم و چند نفر دیگر شد. وقتی این گزارش در نیویورکر و گاردین نیز بازنشر شد، وکلای واینستین خواستند تا اصلِ ماجرا را زیر سوال ببرند؛ اما الیسا میلانو (دیگر بازیگر هالیوودی) با توصیهی یکی از دوستانش در توییترش با استفاده از هشتگ #METOO نوشت اگر کسی تجربیاتی در خصوص آزار و اذیت جنسی دارد، میتواند آن را با همین هشتگ بیان کند. این هشتگ برای اولین بار، یک دهه قبل توسط تارانا بورک (نویسنده و فعال حوزه زنان با رویکرد حمایت از زنانی که مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند) استفاده شده بود، اما این الیسا میلانو بود که دوباره این هشتگ را به کار برد و شهرتش سبب شد تا به صورت سیلآسا مورد استفاده زنانی قرار بگیرد که مورد سواستفادهی جنسی قرار گرفته بودند. در پی شروع این جنبش فیلمهای با این موضوع در هالیود ساخته شد که در ادامه به مروز آنها میپردازیم .
Bombshell | 2019 : بامبشل به معنای یک رویداد ناخوشایند غیرمنتظره و شگفتآور است. این فیلم به رویداد حقیقی آزار جنسی کارکنان زن فاکسنیوز توسط مدیر ارشد آن، راجر ایلز میپردازد. در این اثر، یکی از مجریان شبکه فاکس نیوز به نام گرچن کارلسون (نیکول کیدمن) که از پیشنهادهای بیشرمانه مدیرعامل شبکه راجر ایلز (جان لیسگو) خسته شدهاست، قبل از به پایان رسیدن مهلت قرارداد خود با وکلایش در خصوص شکایت از مدیرعامل صحبت میکند. بعد از شکایت او در نیوجرسی، موجی از شکایات و فشارها علیه راجر ایلز به شبکه فاکسنیوز وارد شد. دراین بین یکی از مجریان باسابقه و بلندپایه شبکه به نام مگین کلی (شارلیز ترون) نیز وارد این داستان شد و پرده از یکسری حقایق برداشت.
The Assistant | 2019 : فیلم دستیار، داستان یک روز از زندگی جین (با بازی جولیا گارنر) را بیان میکند. جین اخیرا از کالج فارغالتحصیل شده است و علاقه زیادی نسبت به تهیهکنندگی فیلم دارد. او حالا برای اینکه بتواند به شغل رویاهای خود برسد، جایگاه یک دستیار جوان و تازهکار را در یک شرکت سرگرمی بسیار قدرتمند، بهدست آورده است. روز او شباهت خیلی زیادی به روزهای کاری دیگر دستیار دارد؛ درست کردن قهوه، تعویض کاغذ در دستگاه کپی، سفارش ناهار، مرتب کردن سفرها، دریافت پیغامهای تلفنی، بررسی استخدام جدید و غیره. اما هرچه که ساعت کاری روزانهی جین جلوتر میرود، خودش و همچنین ما بیشتر و بیشتر از قبل به این موضوع پی میبریم که چه سوءاستفادههایی وجود دارد؛ مواردی که بهطرز مسخرهای جنبههای مختلف روز کاری او را تحتالشعاع قرار میدهد. این سوءاستفادهها و ظلمها آنقدر زیاد میشود که جین تصمیم میگیرد مقابل آنها بایستد و کاری انجام دهد. اما در همین زمان به این حقیقت پی میبرد که این کارها، چقدر در سیستمی که خودش وارد آن شده، ریشه دوانده است و چه عمقی دارد. این فیلم بهطور غیرمستقیم به ماجرای هاروی واینستین اشاره دارد.
The Morning Show | 2019 : سریال برنامه صبحگاهی درباره یک شبکه تلویزیونی به نام UBA و برنامهی صبحگاهی آن است. جنیفر آنیستون در نقش الکس لوی و استیو کارل در نقش میچ کیسلر به عنوان زوج مجری برنامه The Morning Show شهرت و محبوبیت بسیاری دارند؛ اما رسواییهای شخصی میچ کسلر تقریبا همزمان میشود با سروصدایی که ریس ویترسپون (در نقش بردلی جکسون) به عنوان خبرنگاری محلی در شبکههای اجتماعی به پا میکند. این سریال دربارهی زنانی است که در مقابل مردان سنتی میایستند و میخواهند خود را اثبات کنند. این سریال همچنین بحرانهایی که از زندگی شخصی سلبریتیها و دیگر عوامل شبکه تلویزیونی به درون استودیو کشیده میشود و کار شبکه را تحت تاثیر قرار میدهد، روایت میکند.
The Loudest Voice | 2019 : این مینیسریال بر اساس کتاب بلندترین صدا در اتاق (۲۰۱۴) اثر گابریل شرمن ساخته شده است. این اثرکندوکاوی قابل تامل در پدیدهای به نام فاکسنیوز و تاثیری میکند که بر آمریکا گذاشته است. تاثیری که بسیاری ظهور ترامپیسم را یکی از نتایج آن میدانند. در این میان راجر ایلز، پادشاه فاکسنیوز همه عناصر لازم برای نشان دادن عمق فاجعه را دارد. مردی با شهوت پایانناپذیر برای همه چیز. این سریال درواقع آغاز و پایانِ امپراطوری «ایلز» را نشان میدهد پایانی غمانگیز که با کنار گذاشته شدن او از مدیریت این شبکه با پرداخت ۴۰ میلیون دلار غرامت همراه است. این اثر اگرچه بیشتر بر روی شخصیت ایلز و ماجرای او متمرکز است، اما در ابعادی گستردهتر به تبعات جنبش می تو و تغییراتی که در رسانهها و سیاستهای سازمانی ایجاد شد، اشاره میکند.
Unbelievable | 2019 : فیلم با روایتِ دختری شانزده ساله شروع میشود که در حال گزارش دادن برای پلیس و شرح اتفاقاتی است که بر او گذشته است. بااینحال رفته رفته روند گزارشها طوری تغییر میکند که ماری بهجای دادخواهی برای حق و حقوق طبیعی خود باید ابهام کارآگاهان پلیس را در مورد صحت گزارشاش برطرف کند. با ادامه فشارها ماری تصمیم میگیرد از گزارش خود صرفنظر کند. در ادامه و سه سال بعد دو کارآگاه به نامهای کارن و گریس در صدد پیدا کردن مجرمی سریالی هستند که متوجهی شباهتهای زیادی در پروندههای قربانیان و ارتباط آنها با پرونده ماری آدلر میشوند. این اثر هرچند بهطور مستقیم به می تو اشاره نمیکند، اما در فضای پس از این جنبش ساخته شده و به تغییر نگرشها و حساسیتها در مورد آزار جنسی پرداخته است.
She Said | 2022 : این فیلم بر اساس کتابی به همین نام به افشای رسواییهای جنسی هاروی واینستین میپردازد. داستان این اثر درباره دو گزارشگر و خبرنگار نیویورک تایمز یعنی جودی کانتور و مگان توهی است. روزی به کانتور خبر میرسد که هاروی واینستین تهیهکننده معروف آمریکایی به رز مکگوان (Rose McGowan) بازیگر آمریکایی تعرض جنسی کرده است. مکگوان ابتدا خبر را رد و سپس تصدیق میکند. کانتور هرچه جلوتر میرود با موارد بیشتری از تعرض جنسی به بازیگران روبهرو میشود که به دست این مرد انجام گرفته بود. او تصمیم میگیرد به کمک توهی این پرونده را دنبال کند.