در سینمای ایران فیلمهای زیادی با موضوع زندان و زندانی ساخته شده. بعضی اوقات زندان به عنوان محور اصلی فیلم در نظر گرفته شده و کل ماجراها داخل زندان پیش میرود و در برخی موارد، حضور شخصیتها در زندان حتی در مدت زمان کوتاه تاثیر بسیار مهمی روی ماجراهای فیلم دارد. «ملاقات خصوصی» به کارگردانی امید شمس، یکی از مهمترین فیلمهایی است که زندان در آن نقش اساسی دارد. به بهانه استقبال بالای مخاطبان از این فیلم، مرووری داریم بر مهمترین آثاری که با محوریت زندان ساخته شدهاند.
به گزارش فیلمنیوز، تعداد فیلمهایی که ماجرایشان به نحوی با زندان گره میخورد کم نیست اما سعی کردهایم دست روی آثاری بگذاریم که زندان در آنها نقش اساسی و اثرگذاری دارد.
بایکوت| محسن مخملباف| 1364
بخش مهمی از ماجراهای فیلم «بایکوت» به کارگردانی محسن مخملباف در زندان پیش میرود و آنطور که شنیده میشود از خاطرات زندان خود مخملباف گرفته شده. داستان فیلم درباره واله معصومی، یکی از اعضای گروه مارکسیستی است که پیش از انقلاب علیه رژیم فعالیت میکند. او به دلیل همنشینی با یک زن و شوهر مبارز سیاسی مسلمان در تفکراتش دچار تردید میشود. همین تردید موجب میشود تا در زندان از سوی همفکران مارکسیستش بایکوت شود. بخش عمدهای از فیلم تقابل او با مارکسیستها در زندان است. «واله» در نهایت در حیاط زندان اعدام میشود.
تیغ و ابریشم| مسعود کیمیایی| 1364
در فیلم «تیغ و ابریشم» به کارگردانی مسعود کیمیایی روی ماجرای قاچاق مواد مخدر تمرکز شده و داستان با بازجویی رئیس جدید زندان از دو شخصیت جمشید و سوسن که در حین قاچاق مواد مخدر دستگیر شدهاند پیش میرود و صحنههای بازجویی این شخصیتها جزو مهمترین بخشهای فیلم به حساب میآید. نکته قابل توجه اینکه فیلم «تیغ و ابریشم» مسعود کیمیایی از این جهت با تمام فیلمهایی که در دهه شصت در رابطه با اعتیاد ساخته میشد تفاوت دارد که در آن به زندگی زنی معتاد پرداخته شده و تمرکز ویژهای روی زندانیان معتاد زن دارد. سوسن مکاشی با بازی فریماه فرجامی دختری تحصیلکرده است که فعالیت سیاسی داشته و با آرمانهای آزادیخواهانه رویاهای مهمی در سر میپرورانده. او قصد داشته دنیای را تغییر دهد اما نهایتا خودش به خاطر اعتیاد نابود میشود.
سگکشی| بهرام بیضایی| 1378
بخش مهمی از داستان فیلم «سگ کشی» در ارتباط با تلاش گلرخ برای رضایت گرفتن از طلبکارهای همسرش ناصر پیش میرود. ماجرا از جایی شروع میشود که ناصر به زندان میافتد و گلرخ با اینکه از او بیوفایی دیده برای نجاتش از زندان دست به کار میشود. ناصر از زندان اطلاعاتی در اختیارش قرار میدهد و گلرخ برای نجات او بارها مورد ضرب و شتم و حتی تجاوز قرار میگیرد اما نهایتا موفق میشود تمام طلبها را وصول کند و همسرش را از زندان آزاد کند. تازه اینجاست که متوجه میشود وارد بازی کثیف همسرش شده بوده و تمام این مدت از او سواستفاده میشده است.
زندان زنان| منیژه حکمت| 1379
«زندان زنان» همانطور که از نامش پیداست یکی از مهمترین فیلمها در رابطه با زندان به حساب میآید و کل ماجرای آن در یک زندان پیش میرود. ماجرای فیلم در فاصله بین سالهای 1362 تا 1379 روایت میشود. ابتدای فیلم رئیس جدید زندان، قوانین سختگیرانهای برای افراد خاطی در نظر میگیرد اما میترا که به خاطر قتل ناپدری خود زندانی است تن به این قوانین نمیدهد و حاضر به انجام آنها نیست. به مرور زمان اتفاقهای مختلفی در زندان پیش میآید و با ورود افراد جدید ماجرا به سمتوسوی دیگری میرود. با گذشت سالها جنس رابطه میان زندانبان با میترا تغییر میکند و با بالا رفتن سنشان رفتهرفته رابطه صمیمی بینشان شکل میگیرد و قوانین تغییر میکند تا اینکه بالاخره میترا موقعیتی پیدا میکند که از زندان آزاد شود.
قارچ سمی| رسول ملاقلیپور| 1380
در فیلم «قارچ سمی» با شخصیتی به نام دومان روبهرو هستیم که سالها در جبهه میجنگیده و حالا در مرحله جدیدی از زندگیاش قرار دارد. در بخشی از فیلم به خاطر یک پاپوش و پروندهسازی هیئت مدیره و سهامداران شرکت به زندان میافتد و زندگیاش به واسطه حضور در جمع همسلولیهایش تغییر میکند. آنها به زور او را معتاد میکنند و بر اثر استفاده از سرنگ آلوده به ایدز مبتلا میشود. درحالیکه او در زندان دستش از همه جا کوتاه است شرکایش در شرکت فعالیتهایشان را ادامه میدهند. او بعد از آزادی از زندان سراغ کسانی میرود که برایش پروندهسازی کردهاند و سعی میکند از آنها انتقام بگیرد.
متری شیشونیم| سعید روستایی|1397
داستان فیلم «متری شیشونیم» به کارگردانی سعید روستایی در زندان روایت میشود. سعید روستایی ابتدای فیلم نماهایی از دستگیری دستهجمعی معتادان کارتنخواب و سپس نحوه ورودشان به سلولهای زندان به نمایش میگذارد و سپس با دستگیری یک مافیای شیشه به اسم ناصر خاکزاد و ورودش به جمع معتادان دربند، ماجرا را به سمتوسوی این شخصیت و مواجههای که با پلیس مخصوص این پرونده به نام صمد دارد میبرد. رابطه میان ناصر خاکزاد و صمد که به نحوی با گذشته این مافیای شیشه گره میخورد جذابیت اصلی فیلم را میسازد.
سرخپوست| نیما جاویدی| 1398
در فیلم «سرخپوست» با یک زندان متفاوت روبهرو هستیم. اینجا خبری از زندانی و روابط مرسوم داخل زندان نیست. ماجرا در یک زندان خالی روایت میشود. شخصیتی به نام نعمت جاهد به تازگی ترفیع گرفته و رئیس یک زندان شده. درست در همان روز هنگام جابهجایی زندانیها از یک زندان قدیمی به زندانی جدید، یک زندانی گم میشود و حالا جاهد باید تمام هم و غمش را بگذارد تا او را پیدا کند. در این بین با باز شدن پای یک زن مددکار به این زندان، جاهد با وضعیت عاطفی جدیدی روبهرو میشود و از این به بعد چالش پیش رویش مدام جدیتر میشود. او باید در سختترین شرایط به عنوان یک رئیس زندان دست به انتخاب بزند.
ملاقات خصوصی| امید شمس| 1400
در فیلم «ملاقات خصوصی» با عاشقانهای متفاوت پشت میلههای زندان روبهرو هستیم. مردی از آنسوی میلههای زندان پیامی عاشقانه مخابره میکند و تعریف و تمجیدش از عکس پروفایل یک دختر، شروعی درجه یک را برای یک رابطه عاشقانه رقم میزند. مسئله مهم اما ماجرایی است که پشت این روابط عاشقانه وجود دارد. باندی متشکل از زندانیهایی که پشت میلهها با کمترین امکانات، معاملات پیچیدهای شکل میدهند و صاحب ثروتهای کلان میشوند. با گره خوردن فعالیتهای این باند با زندگی این دختری ساده و عاشقپیشه از طبقه فرودست، داستان به جاهای جذابتری کشیده میشود.
قهرمان| اصغر فرهادی| 1400
شخصیت محوری فیلم «قهرمان» به کارگردانی اصغر فرهادی، یک زندانی به نام رحیم است که به خاطر عدم توانایی پرداخت مهریه همسرش پشت میلههای زندان است. با وجود اینکه کیفی پر از طلا در اختیارش گذاشته میشود و میتواند به راحتی بدهیهایش را با آن صاف کند، کیف را پس میدهد و از این جهت تبدیل به یک قهرمان میشود؛ قهرمانی که زندگیاش با ماجرای پیچیده سیاستهای مدیریت زندان گره میخورد و مجبور میشود برای اثبات قهرمانیاش تلاش کند. او یک زندانی هنرمند است و در طول حبس مدام میبینیم که مشغول خطاطی روی دیوارهای زندان است.