بهش میگن اعتبار سینما و تئاتر! اومدن اسمش تو تیتراژ هر فیلم کلی فروش بهش اضافه میکنه. مردم بلیط میخرن که برای چند دقیقه هم که شده روی پرده سینما ببیننش. درباره جوان اول سینما یا یه بازیگر خوشگل و خوشتیپ حرف نمیزنیم، از کسی داریم میگیم که سالها خاک صحنه خورده و جلوی دوربین رفته که حالا یکی از پنج تن بازیگری ایران نام گرفته است
علی نصیریان متولد ۱۵ بهمن ۱۳۱۳ است. داستان بازیگر شدنش به سن خیلیهامون قد نمیده. یعنی اون زمانی که علیه مصدق کودتا کردن به کلاسهای بازیگری رفت و هنرپیشگی رو مشق کرد.
تا قبل شلوغی های انقلاب با چندین کارگردان موفق در فیلمهای موفقتری همچون «گاو»، «آقای هالو»، «پستچی»، «مهرگیاه»، «دایره مینا» و «ستارخان» ایفای نقش کرد.
حتی تصور برخی فیلمها بدون او ممکن نیست؛ مگر میشود «آفتابنشینها» بدون او باشد، مگر میشود هنرش در «کفشهای میرزا نوروز» را از یاد برد.
کارنامهاش پر است از نقشهای به یادماندنی، حتی اگر فیلمنامه هم ضعیف باشد کارگردانها میدانند نقش را به چه کسی بسپرند تا گلیم فیلم را از آب بیرون بکشد.
مونولوگاش در «بوی پیراهن یوسف» و وقتی بالای قبر پسرش بود هنوز مو را به تن آدم سیخ میکند و با یک نیم نگاهش در «شهرزاد» میتواند تماشاگران را پای تلویزیون میخکوب کند.
صدای «گود مورنینگ» گفتنش در «مسخره باز» و تأکید او روی واژه «سلمونی» به جای «آرایشگاه» در خاطر بسیاری مانده و خواهد ماند.
سال گذشته خیلیها باورشان نمیشد که علی نصیریان تا کنون سیمرغی را به خانه نبرده است. برای همین وقتی از پلههای سالن اختتامیه جشنواره فجر پایین آمد بسیاری از رسانهها تیتر زدند: «سیمرغ معتبر شد»، «۳۷ سال کم سعادتی برای سیمرغ»
نصیریان امسال در «لامینور» و «خورشید» جلوی دوربین رفت که اولی برای جشنواره آماده نشد و دومی هم هنوز حضورش در جشنواره سیوهشتم قطعی نیست.
طرح از شهاب جعفر نژاد