دهه شصت و ابتدای دهه هفتاد که هنوز تلویزیون وضعیت قابل قبولی پیدا نکرده بود و برنامهها تنوع چندانی نداشتند، «آینه عبرت» به عنوان یک سریال پرمخاطب با اقبال زیادی روبهرو شد. آن زمان محمود دینی و جواد گلپایگانی، بازیگران نقشهای علی و آتقی در مرکز توجهها بودند و عکسهایشان به فروش میرسید. محمود دینی، تهیهکننده و بازیگر «آینه عبرت» خاطرات جالبی از آن دوران دارد.
انتخاب برای نقش علی
راستش اوایل قرار بود بازیگر دیگری نقش علی را بازی کند اما به دلایلی از پروژه قهر کرد. من هم گفتم کاری ندارد که دوربین را بگذار اینجا من خودم بازی میکنم. خیلی اتفاقی با سه تا پلان، شدم بازیگر. همه هم استقبال کردند. از سال 66 تا 73 حدود 54 عنوان سریال ساختیم که هرکدام از این عنوانها، خودش چند قسمت داشت. در مدت این هفت سال، محمود دینی شد علی «آینه عبرت»، عکسش روی پوسترها و عکسها رفت و یک جورهایی سوپراستار شده بود.
انتخاب بازیگر آتقی
دنبال بازیگری بودیم که بتواند نقش معتاد را بازی کند. خیلی هم گشتیم و روی بازیگران مختلفی دست گذاشتیم. به صورت اتفاقی، جواد گلپایگانی توسط ایرج سرباز، مدیر تدارکات سریال به ما معرفی شد و در تمام مدت حضورش را حفظ کرد.
استفاده از پروندههای واقعی
تمام سریال «آینه عبرت»، پرونده است. پروندهها را در اختیار محسن شاه محمدی قرار میدادیم او مثلا 100 پرونده را میخواند و از چکیده آنها به یک پرونده میرسید. اطلاعات اولیه را اداره در اختیار او میگذاشت. شاید 100 یا 200 پرونده را مطالعه میکرد تا به یک اطلاعات کلی برسد. بعد با تشخیص خودش و توانایی که در قصهپردازی داشت قصه را مینوشت. چون هیچکدام از پروندههایی که در اداره مواد مخدر بودند، نمیشد رویش دست گذاشت.
خیابانها خالی میشدند
در زمان خودش نسبت به برنامههای دیگر طوری بود که واقعا خیابانها را موقع پخش خالی میکرد. توی جادهها میدیدیم کامیونیها و اتوبوسها میایستادند و توی قهوهخانههای بین راه آن را تماشا میکردند. لابی هتلها پر از مهمان میشد با این حال آن اوایل امکانات زیادی نداشتیم. مثلا روزهای اول اصلا گریمور نداشتیم، امکانات صدابرداریمان پایین بود. میکروفن را برمیداشتیم با سیم میبستیم سر چوب تی، بعد برای خودمان مثلا بوم صدا درست میکردیم. یک دوربین 16 میلیمتری که آن زمان دو میلیون خریده بودیم داشتیم.
برادر شهرام شبپره؟
یک عده میگفتند برادر شهرام شبپرهام. حالا جالب است رفته بودم توی خود صداوسیما پیش یک آقایی بهم گفتند چرا شناسنامهات را عوض کردی؟ تو فامیل این آقای شبپرهای. روزنامهها عکس من را کنار او منتشر میکردند زیرش مینوشتند: «محمود دینی یا شبپره؟» شایعات زیادی بود. بعضیها میگفتند دینی معتاد است. الان ترک کرده و دارد سریال بازی میکند، بعضی دیگر میگفتند قاچاقچی بوده و الان اماننامه گرفته.
الان هم بسازم همه میبینند
من به شما قول میدهم اگر صداوسیما اجازه بدهد یک «آینه عبرت» دیگری بسازم، نه 20 قسمت، نه 30 قسمت، بگذارند 300 قسمت بسازم آنوقت مردم هرشب مینشینند تماشایش میکنند. اجازه بدهند یک بار دیگر آینه عبرت را بسازم اگر مردم سر آن ساعت ننشستند و نگاه نکردند بگویند باختی. من یک تجربه خوب در این زمینه دارم و میدانم موفق میشوم.