از میان تمام بازیگرانی که ممکن بود برای نقش «نازنین» رمان «بامداد خمار» مناسب باشند، لاله اسکندری از هر جهت گزینه نزدیکتری به این شخصیت است. او هم به لحاظ ظاهری شباهت زیادی به مادر محبوبه و همسر بصیرالملک دارد و هم با رعایت جزئیات رفتاری و بازنمایی ظریف ویژگیهای نقش، کاراکتری دلنشین خلق کرده است.
به گزارش فیلمنیوز، رمان «بامداد خمار» نوشتهی فتانه حاجسیدجوادی، با روایت کاراکتر محبوبه پیش میرود؛ زنی که حالا پا به سن گذاشته و دارد خاطراتش را موبهمو تعریف میکند. در این روایت او شخصیت مادرش نازنین را با جزئیات زیادی تعریف میکند و این جزئیات در اقتباس سریالی آن کاملا لحاظ شده است.
از منظر ظاهری | یکی از مهمترین ویژگیهای کاراکتر «نازنین» که در رمان بسیار روی آن تاکید میشود، زیبایی و آراستگی اوست. در بخشی از رمان از زبان محبوبه میخوانیم: «مادرم نسبت به زمان خود زیبا بود. سرخوسفید با موهای روشن، چشمان درشت میشی و قد متوسط. شنیدم که پدرم گفته بود همسرش شبیه خانمهای زیبا و متشخص روسیه است.» درست است که لاله اسکندری شباهتی به زنان روس ندارد و اتفاقا کاملا چهرهاش شرقی است اما شمایل زنی زیبا و سرخوسفید با موهای روشن و چشمهای میشی تعریفی است که دقیقا روی چهرهاش با این گریم مینشیند.

از منظر اجتماعی | طبق اطلاعاتی که رمان در اختیارمان میگذارد، نازنین پانزده سال از بصیرالملک کوچکتر است. دختر یکی از تجار معروف و صاحبنام و معتبری است که برخلاف زنان اطرافش سنگین و شیک رفتار میکند و سبک زندگی خاص خودش را دارد. در سریال «بامداد خمار»، لاله اسکندری را کاملا در همین موقعیت میبینیم. جدای از گریم و طراحی لباس که او را به طبقه اشراف نزدیک کرده است، از نظر رفتار، صحبت کردن، راه رفتن، نگاه کردن و … هم تعلقش به طبقه بالای جامعه کاملا مشهود است. در سکانسی از قسمت اول که جعبه آرایشش را باز کرده و درحالیکه دایه او را باد میزند به صورتش پودر میزند، رفتار اسکندری در قالب این شخصیت بسیار واقعی و ملموس است. در جایی از رمان آمده: «جعبهی بزک مادرم را آورد و خودش بادبزن به دست بالای سر او ایستاد. مرتب مادرم را باد میزد تا مبادا عرق کند و سفیداب و سرخاب روی صورتش گِل شود.»

از منظر همسر| در رمان چندباری به این مسئله اشاره شده که پیش آمده از بصیرالملک یا خواهرش دلآزرده شود اما طوری رفتار میکند که کار به دعوا نکشد. محبوبه روایت میکند که مادرش بلد بوده است دل همه را نرم کند: «مادرم اطوار و رفتار جذاب و تو دل برویی داشت نمیدانم چطور بود با هرکه حرف میزد دلش را میبرد.» در جایی هم تعریف کرده است که دعواهای پدر و مادرش هیچوقت طولانی نبوده و همیشه در صلح بودهاند: «میدانستند کجا باید مقابل هم کوتاه بیایند و از گل نازکتر به هم نمیگفتند.» اسکندری این ظرافتهای موجود در نقش را کاملا درونی کرده است. مواقعی که بصیرالملک نیست، غر میزند و راحتتر رفتار میکند اما مقابل او، چهرهاش سرشار از شوق میشود و از سوی دیگر با نرمش بیشتری صحبت میکند. وقتهایی که عصبانی میشود سریع خودش را جمع میکند تا آرامش برقرار شود.

از منظر مادر | با وجود اینکه زنی مهربان و نرمخو به نظر میرسد اما کاملا کاریزما دارد و میداند برای پیش بردن هر کاری متوسل به چه کسی شود. میداند چطور همسرش را به کاری که شاید به آن علاقهای هم ندارد ترغیب کند. او نگران است بصیرالملک به خاطر علاقه به فرزند پسر زنی را صیغه کرده باشد اما در پی ثابت کردن این مسئله نیست، شأن خودش را پایین نمیآورد و رفتارش را با او تغییر نمیدهد. بخشهایی از سریال که مرتبط با دختر فراری است در رمان وجود ندارد اما در همین بخش هم میبینیم که نازنین سعی میکند مقابل دستور بصیر بایستد. شیوه صحبت کردن محبوبه هم با پدرش کاملا منطبق بر آدابی است که مادرش به او یاد داده است.
«بامداد خمار» به کارگردانی نرگس آبیار، دوشنبهها در پلتفرم شیدا منتشر میشود.





