پرویز شهبازی بعد از سالها فعالیت در عرصه کارگردانی، فیلمنامهنویسی و تدوین فیلمهای سینمایی، حالا اولین سریالش را با نام «موبهمو» برای شبکه نمایش خانگی ساخته است. آماده سازی این سریال ادامه دارد و بهزودی در پلتفرم شیدا منتشر میشود. شهبازی در اکثر آثارش به مشکلات اجتماعی و هویتی نسل جوان میپردازد و از کمی و کاستیهای زندگی آنها در جامعه میگوید. فیلمهای «نفس عمیق»، «دربند» و «رکسانا» جزو آثار مهم کارنامه شهبازی هستند. باید دید در «مو به مو» تا چند روی این دغدغه پیش رفته و تجربهاش در سریالسازی تا چه اندازه موفقیتآمیز خواهد بود.
به گزارش فیلمنیوز، پرویز شهبازی حالا خودش را مهیا میکند تا اولین تجربه سریالسازیاش را در معرض دید مخاطبان بگذارد، آزمونی سخت برای یک کارگردان کاربلد. او این سریال را با بازی میرسعید مولویان، هانیه توسلی، الیکا ناصری، حسن معجونی، بنیامین بهادری و رضا فیضبخش برای انتشار آماده میکند.. به بهانه نزدیکی انتشار این سریال، مروری داریم بر آثار مهم کارنامه پرویز شهبازی.
نفس عمیق | 1381

پرویز شهبازی بعد از دو فیلم «نجوا» و «مسافر جنوب» که هیچ گاه اکران نشد، در ابتدای دهه هشتاد، فیلم «نفس عمیق» را کارگردانی کرد؛ فیلمی جریانساز که در آن دوره سروصدای زیادی به راه انداخت و خیلی زود توانست جای خودش را بین سینماگران و جوانان آن دوره پیدا کند. «نفس عمیق» اولین فیلمی بود که باعث شد نسل جوان دهه هشتاد زندگی واقعی خودش را روی پرده سینما ببیند. نسلی که کودکیاش در دوران جنگ و همراه با محرومیتها گذشته بود و همیشه زیر سلطه دیگران زندگی میکرد. نسلی که اجازه تصمیم گرفتن نداشت و حالا در مرز ورود به جوانی، نه خودش را میشناخت، نه میتوانست به خودش اعتماد کند و نه هدف قدرتمندی را پیش ببرد. فیلم، کاملا متاثر از شرایط اجتماعی، فرهنگی اوایل دهه هشتاد ساخته شده بود و با سادگی و صراحت و با تمرکز روی جزئیات، تصویری واقعی به نمایش میگذاشت. ماجرا درباره سه جوان بود که اطلاعات زیادی از زندگی هم نداشتند اما به دلایلی در مسیر هم قرار میگرفتند. «نفس عمیق» در جشنواره فجر بیستویکم بسیار مورد توجه قرار گرفت. سیمرغ بهترین فیلمنامه را دریافت کرد و نامزد بهترین کارگردانی، بهترین فیلم، بهترین اثر هنر و تجربه و بهترین بازیگر نقش اول زن شد.این فیلم هنوز هم به عنوان یکی از مهمترین آثار دهه هشتاد شناخته میشود و در ذهنها باقی مانده است.
عیار 14 | 1387

شهبازی پس از سه فیلمی که با حضور نابازیگرها ساخت، در «عیار 14»، سراغ چهار بازیگر شناخته شده رفت و دست روی محمدرضا فروتن، کامبیز دیرباز، پوریا پورسرخ و میا ساداتی گذاشت. شهبازی در این فیلم به مسئله فشار اقتصادی، بیثباتی شغلی و مشکلات مالی اشاره کرد و روی این مسئله تاکید کرد که خلافکارها هم انسانهایی معمولیاند که به خاطر له شدن زیر بار زندگی دست به چنین اعمالی میزنند. ماجرای اصلی فیلم درباره شخصی بود که به خاطر طلای تقلبی با عیار 14 زندانی میشد و پس از آزادیاش دنبال فردی میرفت که او را لو داده بود. شهبازی در بیستوهفتمین دوره جشنواره فیلم فجر، جایزه ویژه هیئت داوران را به دست آورد و محمدرضا فروتن و کامبیز دیرباز نامزد بهترین بازیگر نقش اول و مکمل مرد شدند. فیلمنامه «عیار 14» هم نامزد دریافت سیمرغ شد.
دربند | 1391

بعد از «نفس عمیق»، پرویز شهبازی یک دهه بعد با فیلم «دربند» بار دیگر در مرکز توجهها قرار گرفت. در این فیلم بار دیگر دست روی مشکلات جوانان گذاشت و از دردها و شرایط اجتماعی و اقتصادی سخت آنها گفت. «دربند» دو شخصیت اصلی داشت؛ یکی دختری شهرستانی بود که به خاطر محدودیتهایی که داشت، به همه اعتماد میکرد و توانایی نه گفتن نداشت. دیگری با اینکه در ظاهر آزاد به نظر میرسید با وجود دوستان زیادی که داشت تنها بود و مدام درگیر ناامنی و بیپناهی میشد. شهبازی وضعیت سخت و نابهنجار زندگی جوانان را در «دربند» به شیوه دیگری از «نفس عمیق» پیش روی مخاطبان گذاشت. وضعیتی ترسیم کرد که نشان میداد کوچکترین اشتباه یا اعتماد اشتباه میتواند زندگی جوانان را از مسیر خارج کند.
طلا |1397

«طلا» شاید جزو فیلمهای مهم کارنامه پرویز شهبازی نباشد اما اثر متوسطی است. نه میتوان به اندازه «نفس عمیق» و «دربند» از آن تعریف کرد و نه میشود مثل «مالاریا» آن را اثری ضعیف نامید و نادیدهاش گرفت. داستان فیلم باز هم حول محور چند جوان میچرخد؛ جوانانی که به خاط روضعیت زندگیشان احساس خستگی و عدم کفایت میکنند. کلافهاند و میخواهند هرطور شده قدمی برای بهبود اوضاع بردارند و کسبوکاری مستقل راه بیندازند. هیچیک از آنها آدمهای بدی نیستند اما بعضی تصمیمهای اشتباه زندگیشان را تغییر میدهد. «طلا» از این جهت اهمیت دارد که نشان میدهد فشار مالی و اجتماعی چطور میتواند زندگی افراد را تحت تاثیر قرار دهد و ذهن و روانشان را بهم بریزد.
رکسانا | 1401

جدیدترین فیلم پرویز شهبازی، «رکسانا» است؛ اثری که چند سال توقیف بود و بالاخره در جشنواره چهل وسوم برای اهالی رسانه و منتقدان به نمایش درآمد و اکران عمومی ان هم نزدیک است. شهبازی در ادامه رویکردش به جامعه و جوانان، بعد از «نفس عمیق» و «دربند»، در «رکسانا» دست روی جوانان نسل جدید گذاشت و از مشکلات و سرگردانی آنها گفت. ماجرای فیلم درباره جوانی است که هدف مشخصی ندارد و وقتی عاشق دختر هنرمندی به نام رکسانا میشود هم دلیل ای عشق را نمیداند. او با معرفت است، کمک میکند و پیش میرود اما بلاتکلیف و ناآگاه است و متوجه عواقب کارهایش نمیشود. در این فیلم هم شخصیتها ساده و معمولی هستند و میتوانند نمونهای از نسلی باشند که بین آرزو، واقعیت و فشار اجتماعی گیر افتاده است.





