سکانس خواستگاری در قسمت ششم سریال «بامداد خمار»، در بازنمایی رسمورسوم جزئیات مراسم خواستگاریهای قدیمی ایرانی بهقدری موفق بود که بسیاری از مخاطبان آن را یک سکانس ماندگار برای نمایش آدابورسوم خواستگاریهای سنتی ایرانی نامیدهاند. نرگس آبیار با حساسیت زیاد، جزئیات این مراسم را به تصویر کشید و اثری ملموس برجا گذاشت.
به گزارش فیلمنیوز، در قسمت ششم سریال «بامداد خمار»، خانواده عطاءالملک برای خواستگاری محبوبه به خانه آنها آمدند و بخش مهمی از ماجراهای این قسمت به همین خواستگاری اختصاص داشت.
از قسمت ابتدایی سریال «بامداد خمار» صحبت از خواستگاری پسر عطاءالملک از محبوبه بود. در پنج قسمت قبل، همه به نحوی درگیر مقدمات خواستگاری بودند. از دوختن لباس و پاک کردن شیشه و تمیز کردن درودیوار گرفته تا خریدن هل و گلاب برای باقلوا و … همه اعضای خانواده برای این خواستگاری آماده میشدند و اصلا همین خواستگاری هم باعث شد محبوبه برای اولینبار رحیم نجار را ببیند. محبوبه در پایان قسمت اول، برای اینکه از رحیم بخواهد به پسر خیاط خبر دهد که مادرش شب را منزل آنها میماند تا کار دوخت لباس خواستگاری را تمام کند، او را دید و عاشقش شد. خلاصه اینکه از همان قسمت اول میدانستیم با یک مراسم خواستگاری بسیار مفصل و پراز بریز و بپاش مواجه خواهیم بود.

در این مراسم که صرفا مخصوص زنان بود، همهچیز در نهایت شکوه برگزار شد. توجه نرگس آبیار به جزئیات باعث شد احساس کنیم با یک خواستگاری واقعی در آن دوره تاریخی مواجهیم. او هم در انتخاب لباسها و آرایشها و زیورآلات برای نمایش ثروت بالای خانواده داماد دقیق عمل کرده بود و هم با انتخاب ظرف و ظروف و چگونگی چیدمان میز و … تاکید کرده بود که خانواده بصیرالملک تا چه حد برای این خواستگاری تلاش کردهاند.
نکته مهم اینکه در این مراسم سعی شده بود تمام جزئیات آداب و رسوم خواستگاری هم رعایت شود. از باورهای خرافی مثل اهمیت درست کردن باقلوا توسط عروس و آداب ریختن چای و گذاشتن پای راست توی مجلس و … گرفته تا در آغوش گرفتن عروس برای بوییدن و نگاه کردن به دندانهایش و … از همه جذابتر پایان مراسم خواستگاری بود. جایی که بعد از رفتن مهمانها، به شیوه مرسوم همه ولو شده بودند و از خوشحالی میزدند و میرقصیدند.
بهناز جعفری با گریمی متفاوت در نقش مادر ارسلان ظاهر شده بود. شیوه دیالوگ گفتن او با لاله اسکندری و تعارفهای زیادی که ردوبدل میکردند موقعیت جذابی به این خواستگاری داده بود. از سوی دیگر دخالتهای دایه و پرحرفی دده و … هم باعث شده بود این موقعیت بیش از پیش ملموس به نظر برسد.

گرچه برخی مخاطبان در صفحههای اجتماعی نوشتهاند مدت زمان خواستگاری خیلی طولانی بوده و خستهشان کرده است اما بیشتر مخاطبان از تماشای این آدابورسوم ایرانی لذت بردهاند. یکی از کاربران نوشته است: «این قسمت بوی زندگی واقعی دارد؛ بوی اصالت و رسم و رسوم ایرانی.» کاربر دیگری نوشته است: «این سکانسها مثل عکسهای قدیمی، دوستداشتنی بودند..» خیلیها از بازی مرجانه گلچین در این سکانس تعریف کردهاند و عدهای نوشتهاند فقط یک کارگردان خانم میتوانسته است تا این حد به جزئیات یک خواستگاری و احساسات شخصیتها در این موقعیت نزدیک شود.
یکی از هوشمندیهای آبیار این بود که ابتدا و انتهای این قسمت را با سر زدن محبوبه به مغازه رحیم شروع و به پایان رساند تا عظمت خواستگاری و انتخاب اشتباه محبوبه بیشتر به چشم بیاید. گرچه سکانس عاشقانه پایانی با شعر «دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را» و قطعه موسیقی محسن چاوشی تاثیر خودش را گذاشت و مخاطبان را بار دیگر به حال و هوای عاشقانه محبوبه و رحیم کشاند.
«بامداد خمار» به کارگردانی نرگس آبیار، دوشنبهها در پلتفرم شیدا منتشر میشود.





