فریدون گله قدرنادیده ترین کارگردان سینمای ایران است. یکی از سردمداران موج نو سینمای ایران در دهه 50 که بر خلاف همسلفهایش در دوران خودش دیده نشد . کارگردانی که با مهارتی مثال زدنی تمام المانها و شاخصهای سینمای فارسی را به خدمت میگرفت و از بطن آنها آثار ضد جریانی میساخت که تک تک شان به نگینهای درخشانی در سینمای تبدیل شدند.
به گزارش فیلم نیوز، آثاری که فریدون گله ساخت اگرچه در زمان خودشان دیده نشدند ، اما بعدها با گذر زمان ارزش و اعتبارشان هویدا شد. «گله» زمانی که «زیر پوست شهر» را ساخت هیچ سینمایی حاضر به اکرانش نشد و فیلم فقط به مدت یک هفته در سینما «کاپری» تهران روی پرده رفت. منتقدان فیلم را تحویل نگرفتند و فقط جلال مقدم در مقام یک همکار به تعریف و تمجید از فیلم پرداخت.در زمان نمایش فیلم «مهر گیاه» هم همین قدر با گله و اثرش نامهربانی شد. فیلم در زمان خودش مورد بی توجهی قرار گرفت. او با «کندو» این مسیر را مقتدرانه ادامه داد ، اما بازهم بی مهری دید و شاید همین بیمهریها باعث شد تا در نهایت به سمت فیلمی چون «ماه عسل» برود. فیلمی که اگرچه از دل سینمای گله بیرون میآمد، اما تا حد زیادی هم مسیر بود با جریان حاکم بر سینمای آن سالها. او سی ام مهرماه 1384 چشم از جهان فروبست. به بهانه هفدهمین سالگرد درگذشت این فیلمساز نگاهی داریم به کاراکترهای مهمی که در آثارش خلق کرد.
سعید راد | مهدی کافر | کافر |1351
«کافر» دومین ساخته سینمایی «فریدون گله» است. فیلمی که در آن گله شمایل تازهای از یک ضد قهرمان را در سینمای ایران به تصویر میکشد. ضد قهرمانی به نام «مهدی کافر» که در قامت سعید راد رخ عیان میکند. گله در این فیلم از تمام المانهای سینمای فارسی بهره میبرد، اما بااستفاده از همان المانها اثری ضد جریان میسازد. کاراکتر اصلی او جوانی است به نام « مهدی کافر». اولین برخورد مخاطب با او زمانی است که از زندان آزاد شده و به دنبال جمع کردن دارو دستهاش در محله است. مخاطب در همان مصاف اول با مهدی ، متوجه میشود که قهرمان «گله» به لحاظ تیپ و ظاهر و البته خصوصیات اخلاقی کاراکتری است متفاوت با همه قهرمانهایی که در فیلمهای آن سالها دیده است. او با مهدی کافر تصویر تازهای از یک قهرمان در جریان سینمای دهه 50 خلق میکند.
بهروز وثوقی | عباس چاخان | دشنه | 1351
اولین همکاری فریدون گله با بهروز وثوقی در مقام کارگردان و بازیگر در فیلم «دشنه» رقم میخورد. گله در این فیلم هم، باردیگر مخاطب را غافلگیر و او را با یک بهروز وثوقی متفاوت رو در رو میکند. وثوقی بعد از «قیصر»،«رضا موتوری»،«طوقی» و… شمایلی تازهای از خودش در سینمای آن روزها میسازد. اما فریدون گله در «دشنه» مصاف دیگری با بهروز وثوقی دارد. او همچنان قهرمان است، اما قهرمانی که مختصاتش بر مداری استوار است که گله آن را طراحی کرده و پیش میبرد. همین اتفاق موجب شده تا مخاطب تصویر متفاوتی از یک قهرمان در قامت بهروز وثوقی ببیند. قهرمانی که ضعف دارد، اما همین ضعفهایش مثل لکنت زبان، چاخان بودنش و… تبدیل به نقطه قوت و وجه تمایزش میشود. بهروز وثوقی هم با گام برداشتن در مسیری که برای کاراکترش طراحی شده، یکی از متفاوتترین بازیهایش را در دشنه» ارائه می دهد.
مرتضی عقیلی | قاسم سیاه | زیر پوست شب | 1353
فریدون گله در ادامه مسیر فیلمسازیاش در سال 1353 به فیلم «زیر پوست شب» میرسد. او در اینجا باردیگر مخاطبش را وارد دنیای دیگری میکند. دنیایی که همه چیزش آشناست اما قصه دیگری دارد. قصهای موجب میشود تا مخاطب وجه دیگری از شهری که در آن نفس میکشد را پیش روی خود ببیند. او کاراکتری آسمان جلی خلق میکند به نام «قاسمسیاه». یک جوان آس و پاس که مناسبات اجتماعی او را در نقطهای نشانده که فقط میتواند حول یک محور بچرخد و دور باطل بزند. حتی وقتی بر حسب تصادف موقعیتی برایش پیش میآید تا شبی را با یک زن امریکایی بگذراند، بازهم همان مناسبات مانعش میشود و اجازه نمیدهد برای یک شب هم که شده خودش را از آن نقطه رها کند. قاسم سیاه یک اتفاق در کارنامه مرتضی عقیلی است که بازهم مخاطب در رویارویی با او غافلگیر میشود ، چون بازهم پای «فریدون گله» در میان است.
علی نصریان | علی عزت فخار | مهرگیاه | 1354
«مهرگیاه» یکی از عجیبترین و خاصترین فیلمهای کارنامه فریدون گله است. فیلمی قدر نادیده که تا سالها کسی درباره آن حرفی نمیزد و میتوان گفت به یکباره کشف شد. داستان فیلم درباره مردی است به نام« علی عزت فخار»، او دنبال زمین مورثیاش است و دائم در حال عریضه نوشتن برای دادگاه است تا حقش را از خالهاش پس بگیرد. برای امرار معاش هم در یک گلفروشی کار میکند. در «مهرگیاه» فریدون گله یکی از جذابترین کاراکترهایش را خلق میکند. آنقدر شخصیت علی عزت فخار منحصر بفرد و متفاوت است که گله برای ایفای آن سراغ علینصیریان میرود. کاراکتری که در مرز بین رویا و واقعیت طوری گام برمیدارد که مخاطب در دنیای او چنان غوطه ور میشود که در پایان فیلم گویی در یک سفر خواب گونه طی مسیر کرده است.
پوری بنایی | مهری | مهرگیاه | 1354
فریدون گله در «مهرگیاه» در کنار علی نصیریان، از پوری بنایی ستاره زن آن سالهای سینمای ایران استفاه میکند در اینجا هم «گله» همان مصافی را با پوری بنایی دارد که پیش از این با بهروز وثوقی در «دشنه» و مرتضی عقیلی در «زیر پوست شب » داشت . در «مهر گیاه» او، پوری بنایی را در قالب کاراکتری آشنا (یک زن خیابانی) با مخاطب رخ به رخ میکند. موقعیتی که مهری در آن قرار دارد هم موقعیت آشنایی است. اما در اینجا هم بار دیگر فریدون گله تمام المانهای آشنا و کلیشهای این کاراکترها را در اختیار میگیرد و افسار خودش را به آنها میزند. درست از نقطهای که مخاطب با مهری آشنا میشود ، ویژگیهای رفتاری او یکی یکی رخ عیان میکند تا آرام آرام نشانهها و المانهای کلیشهای که در برخورد اول حول این شخصیت در ذهن مخاطب نشسته ، شکسته و ریخته شود.
بهروز وثوقی | ابی | کندو | 1355
«کندو» یکی از محبوبترین فیلمهای کارنامه فریدون گله است. فیلمی محبوب که میتوان آن را کاملترین اثر او هم به حساب آورد. «کندو» یک کاراکتر منحصر بفرد دارد به نام «ابی». فریدون گله برای بازیگر نقش ابی درست و دقیقترین انتخاب ممکن را انجام میدهد. او این نقش را به بهروز وثوقی میسپارد تا اینبار این بازیگر صاحب سبک در موقعیتی متفاوت وجه دیگری از تواناییهای خود را به رخ بکشد. ابی یک زندانی تازه از بند رها شده است. قالب فیلمهای فارسی نمای ابتداییشان سردر ورودی زندان است که قهرمان داستان از آن بیرون میآید و وارد داستان میشود. در کندو هم قهرمان فیلم از زندان آزاد میشود اما حالا بیرون از چار دیواری زندان ، اسیر زندانی بزرگتر میشود که اگرچه دیواری آن را احاطه نکرده ، اما آدمها در آن طوری گرفتارند که مجبورند کافه به کافه شهر را گز کنند و زیر مشت و لگد له شوند.
زنده یاد داود رشیدی | آق حسینی | کندو | 1355
«آق حسینی» با بازی زنده یاد داود رشیدی یکی از به یادماندنی ترین کاراکترهای تاریخ سینماست. شخصیتی که هم طراز با کاراکتر اصلی، مخاطب را درگیر خود میکند . فریدون گله همانقدر که در طراحی و خلق کاراکتر تبحر دارد، در انتخاب بازیگر مناسب برای آن کاراکتر هم کاربلد و منحصر بفرد است. انتخاب رشیدی و بازی او در نقش «آق حسینی» آنقدر درست و دقیق است که مخاطب نمیتواند لحظهای گمان کند که بازیگر دیگری غیر از زنده یاد رشیدی میتوانسته این نقش را به این گونه از آب و گل دربیاورد. داود رشیدی و آق حسینی در «کندو» آنقدر ممزوج در یکدیگر هستند که گویی فریدون گله در هنگام خلق این کاراکتر روی کاغذ به بازیگر دیگری غیر از داود رشیدی فکر نمیکرده است. به گفته خود داود رشیدی او با نقش «آق حسینی» به شهرت میرسد.